Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
cycle
تناوب پریود سیکل
cycled
تناوب پریود سیکل
cycles
تناوب پریود سیکل
Other Matches
periods
زمان تناوب پریود
period
زمان تناوب پریود
cycle per second
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
frequency
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
idle period
پریود بی باری
alternation
نیم پریود
orbital period
پریود اربیتالی
phugoid oscillation
نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
thyratron
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
cycle
سیکل
cycled
سیکل
cycles
سیکل
alternators
تناوب گر
period
تناوب
frequence
تناوب
frequentation
تناوب
intermittence
تناوب
off and on
تناوب
shifted
تناوب
alternation
تناوب
shift
تناوب
periodicity
تناوب
periods
تناوب
subalternation
تناوب
alternator
تناوب گر
shifts
تناوب
rankin cycle
سیکل رانکین
training cycle
سیکل اموزشی
kc
کیلو سیکل
staticizing cycle
سیکل ایستاسازی
idling cycle
سیکل بی باری
hz
سیکل بر ثانیه
thermodynamics cycle
سیکل ترمودینامیک
kilocycle
کیلو سیکل
cycle time
زمان سیکل
cycles
سیکل مدار
hertz
یک سیکل در ثانیه
carnot cycle
سیکل کارنو
storage cycle
سیکل انباره
carbon cycle
سیکل کربن
cycled
سیکل مدار
alternation
نیم سیکل
cycle
سیکل مدار
frequencies
فرکانس تناوب
pulse period
تناوب پالس
double alternation
تناوب مضاعف
polyphase generator
تناوب گر چندفازی
polyphase alternator
تناوب گر چندفازی
period of roll
دوره تناوب
orbital period
تناوب مداری
metagenesis
تناوب نسل ها
metagenesis
تناوب تولید
frequency
فرکانس تناوب
cycle time
زمان تناوب
recurrence interval
دوره تناوب
return perion
دوره تناوب
single phase generator
تناوب گر تک فاز
period
دوره تناوب
periods
دوره تناوب
three phase generator
تناوب گر سه فاز
aperiodic circuit
مدار بی تناوب
two phase generator
تناوب گر دو فازی
uptime
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
kilohertz
هزار سیکل در یک ثانیه
four stroke cycle
سیکل چهار زمانه
flow cycle
سیکل جریان کار
engine cycle
سیکل کاری موتور
instruction cycle
سیکل یاچرخش دستورالعمل
kilomega cycle
یک بیلیون سیکل در ثانیه
continuance
تناوب بدون انقطاع
lift frequency
تناوب حمل و نقل
period
زمان تناوب دوره
second long period
تناوب بزرگ دوم
period of roll
زمان تناوب چرخش
periods
زمان تناوب دوره
sidereal period
دوره تناوب نجومی
earthquake period
دوره تناوب زلزله
cycle time
زمان تناوب عمل
first long period
تناوب بزرگ اول
synodic period
دوره تناوب هلالی
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
kilo
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
billicycle
cycle kilomega کیلومگا سیکل
mhz
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
kilos
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilocycle
کیلو سیکل یکهزاردور در هرثانیه
wave period
زمان تناوب امواج دریا
half life period
تناوب یا دوره نیم عمر
impluse period
زمان تناوب ضربه جریان
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
arresting system cycle time
زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
gigahertz
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
cycles
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
frequency medulation
تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
mhz
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
sing-song
تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs
تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
reversals
نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversal
نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
hertz
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
frequency
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
frequencies
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
stirling cycle
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
replenishing phase
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
fetched
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetches
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
burning train
مسیر انفجار سیکل انفجار
lap turn
زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
SDRAM
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
non interlaced
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
execution
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
synchronised
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com