Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
instrumentation
تنظیم اهنگ استعمال الت
Other Matches
ground bass
اهنگ بم مختصری که میان اهنگ ملودی و هارمونی تکرارشود
smoke
استعمال دود استعمال دخانیات
smokes
استعمال دود استعمال دخانیات
cadenza
اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
cadenzas
اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
radiologist
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
usage
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
radiologists
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
disuse
عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
coordinated illumination
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
use
استعمال
employment
استعمال
uses
استعمال
applications
استعمال
expenditure
استعمال
application
استعمال
graphics
فن استعمال نمودار
apply
استعمال کردن
disuse
عدم استعمال
maltreatment
سوء استعمال
value in use
ارزش استعمال
applies
استعمال کردن
user cost
هزینه استعمال
tutoyer
استعمال کردن
bilinguality
استعمال دوزبان
bilingualism
استعمال دوزبان
unworn
استعمال نشده
cranage
استعمال جرثقیل
telescopy
فن استعمال دوربین
overuse
استعمال مفرط
riflery
استعمال تفنگ
law of use
قانون استعمال
misapplication
سوء استعمال
exercised
استعمال کردن
exercise
استعمال کردن
ill use
بد استعمال کردن
ill usage
سوء استعمال
misusage
سوء استعمال
abusive
سوء استعمال
nicotian
دود استعمال کن
smoking
استعمال دخانیات
use value
ارزش استعمال
exercises
استعمال کردن
applying
استعمال کردن
desuetude
عدم استعمال
misapplication
استعمال بیجا
usages
نحوه استعمال
employs
استعمال کردن
using
استعمال مصرف
abusing
بد استعمال کردن
abuses
بد استعمال کردن
employed
استعمال کردن
employing
استعمال کردن
abuse
سوء استعمال
abuses
سوء استعمال
use
استعمال مصرف
abused
بد استعمال کردن
abused
سوء استعمال
uses
استعمال مصرف
abuse
بد استعمال کردن
usage
عرف استعمال
usage
نحوه استعمال
applications
موارد استعمال
abusing
سوء استعمال
usages
عرف استعمال
application
موارد استعمال
overkill
استعمال بیش از حد
employ
استعمال کردن
dosage
مقدار استعمال دارو
catachresis
استعمال غلط کلمه
vernacularism
استعمال زبان محلی
no smoking allowed
استعمال دخانیان ممنوع
users
استعمال کننده کاربر
mitring
استعمال تاج اسقفی
outward application
استعمال برونی یا خارجی
law of disuse
قانون عدم استعمال
mitering
استعمال تاج اسقفی
The habit of smoking.
عادت به استعمال دخانیات
nicotian
استعمال کننده دخانیات
dosages
مقدار استعمال دارو
user
استعمال کننده کاربر
malapropism
سوء استعمال کلمات
periphrasis
استعمال واژه ها وعبارات زائد
incompatible
غیر قابل استعمال با یکدیگر
telescopist
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
holophrastic
استعمال کننده کلمه قصار
sesquipedalian
معتاد به استعمال لغات دراز
deverbative
بصورت مشتق استعمال شده
abjectival use of a noun
استعمال اسمی به طور صفت
neology
استعمال واژه یااصطلاح جدید
oxymoron
استعمال کلمات مرکب متضاد
symbolization
استعمال علائم ونشانهای رمزی
purism
افراط در استعمال صحیح الفاظ
oxymoron
استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
wear and tear
از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
junkie
استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
junkies
استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
dump
موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
malapropism
استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
smokers
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
smoker
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
to smoke oneself sick
از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
teetotalism
پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
utilization
به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
nicotinism
مسمویت از نیکتین در نتیجه استعمال زیاد تنباکو
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
purist
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
purists
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
toneless
بی اهنگ
tonelessly
بی اهنگ
inharmonious
بی اهنگ
tonality
اهنگ
monodic
یک اهنگ
settings
اهنگ
intonations
اهنگ
tuneless
بی اهنگ
setting
اهنگ
intonation
اهنگ
unisonous
هم اهنگ
rate
اهنگ
tones
اهنگ
concordant
هم اهنگ
consonant
هم اهنگ
consonants
هم اهنگ
unisonant
هم اهنگ
symphony orchestras
هم اهنگ
cadence
اهنگ
tonicity
اهنگ
toom
:اهنگ
cadency
اهنگ
rates
اهنگ
inharmonic
بی اهنگ
in unison
با یک اهنگ
immelodious
بی اهنگ
tune
اهنگ
homophonic
هم اهنگ
tunes
اهنگ
sonance
اهنگ
barrel vault
اهنگ
music
اهنگ
symphony orchestra
هم اهنگ
equisonant
هم اهنگ
symphonic
هم اهنگ
cadences
اهنگ
cradle roof
اهنگ
tone
اهنگ
unisonal
هم اهنگ
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
lupulin
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
petroleur
کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
I dont smoke at all.
اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
harmonizing
هم اهنگ کردن
sonant
دارای اهنگ
harmonised
هم اهنگ کردن
scout
پیش اهنگ
scouted
پیش اهنگ
scouts
پیش اهنگ
rhythm
اهنگ موزون
rhythms
اهنگ موزون
file leader
پیش اهنگ
fantasie
اهنگ خیالی
fantasia
اهنگ خیالی
musical
دارای اهنگ
instrumentation
ترتیب اهنگ
harmonises
هم اهنگ کردن
harmonic
هم اهنگ موزون
harmonizes
هم اهنگ کردن
harmonized
هم اهنگ کردن
harmonize
هم اهنگ کردن
melodies
اهنگ شیرین
melody
اهنگ شیرین
hit off
هم اهنگ بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com