English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
cascade control تنظیم زنجیری
Search result with all words
concatenation motor control تنظیم زنجیری سرعت موتور
Other Matches
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
andromedae زن زنجیری
chain bridge پل زنجیری
bandog سگ زنجیری
catenarian زنجیری
andromeda زن زنجیری
concatenation هم زنجیری
cyclic زنجیری
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
linkage effects اثرات زنجیری
catenation زنجیری شدن
chains شبکه زنجیری
chain clamp گیره زنجیری
chain letters نامهی زنجیری
chain printer چاپگر زنجیری
chain effects اثرات زنجیری
tape gauge اشل زنجیری
chain guage اشل زنجیری
chain banking بانکداری زنجیری
cascade converter تبدیلگر زنجیری
addition polymerization بسپارش زنجیری
chain growth polymerization بسپارش زنجیری
chain stitch بافت زنجیری
chain saws اره زنجیری
chain saw اره زنجیری
lockstitch کوک زنجیری
chain letter نامهی زنجیری
chain mail زره زنجیری
chain reactions واکنش زنجیری
chain polymerization بسپارش زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری
motor converter تبدیلگر زنجیری
chained files فایلهای زنجیری
Lunatic. Raving mad. دیوانه زنجیری
series coil پیچک زنجیری
sprocket hole سوراخ زنجیری
sprocket دندانهء زنجیری
sleeve link دکمه زنجیری
series field میدان زنجیری
series connection اتصال زنجیری
series conductor رسانای زنجیری
cyclic item اقلام زنجیری
series circuits مدارهای زنجیری
series generator مولد زنجیری
synthetic polymer بسپار زنجیری
chain splice پیوند زنجیری
series turn دورهای زنجیری
chain stopper خفت زنجیری
cumulative ionization یونش زنجیری
chained list لیست زنجیری
chain شبکه زنجیری
chain rule قانون زنجیری
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
free radical chain reaction واکنش زنجیری رادیکالی
skirmisher صورت بندی زنجیری
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
series resonant circuit مدار همنوای زنجیری
track layting tractor تراکتور چرخ زنجیری
lockstitch کوک زنجیری زدن
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain survey نقشه برداری زنجیری
chain winding سیم پیچ زنجیری
chatelain کمربند زنجیری زنانه
caterpillar gate دریچه چرخ زنجیری
streptobacillus باسیلهای زنجیری وپیوسته
crawler loader لودر چرخ زنجیری
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
multiple series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
chains رکود داده در یک فایل زنجیری
series wound motor موتور با سیم پیچ زنجیری
countermining distance فاصله ضد انفجار زنجیری مین
catenulate دارای شکل زنجیری زنجیروار
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countermining زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
chain react تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
searchingly جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
caterpillars تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
caterpillar تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
catena 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
pusher tractor تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
calibration تنظیم
timing تنظیم
regularization تنظیم
adjustments تنظیم
adjustment تنظیم
formulation تنظیم
regulation تنظیم
shaping regulating تنظیم
set out تنظیم
alignment تنظیم
alignments تنظیم
spreading تنظیم
regularize تنظیم کردن
regularized تنظیم کردن
indictments تنظیم کیفرخواست
regularising تنظیم کردن
regulable تنظیم پذیر
attend تنظیم کردن
redact تنظیم کردن
range calibration تنظیم مسافت
range of adjustment ناحیه تنظیم
attending تنظیم کردن
framer تنظیم کننده
conduction هدایت تنظیم
regularised تنظیم کردن
attends تنظیم کردن
regularises تنظیم کردن
indictments تنظیم ادعانامه
indictment تنظیم کیفرخواست
indictment تنظیم ادعانامه
fine adjustment تنظیم فریف
setting ring حلقه تنظیم
regulating switch کلید تنظیم
expanded contrast تنظیم کنتراست
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic tuning تنظیم الکترونی
set screw پیچ تنظیم
set the watch تنظیم نگهبانی
crystal control تنظیم با بلور
rheostat regulation تنظیم با رئوستا
rocker gear تنظیم جاروبک
variability قابلیت تنظیم
focusing control تنظیم تمرکز
regularizer تنظیم کننده
timing تنظیم وقت
fine setting تنظیم میکرومتری
regulating valve سوپاپ تنظیم
corrector تنظیم کننده
fine adjustment تنظیم دقیق
set up تنظیم کردن
jack screw پیچ تنظیم
hand regulation تنظیم با دست
lay down تنظیم کردن
levelling screw پیچ تنظیم
line regulator تنظیم کننده
lineup تنظیم کردن
adjusting point نقطه تنظیم
adjustment of fire تنظیم تیر
regulation پهنه تنظیم
adjustment of rools تنظیم غلطک
air adjustment تنظیم هوا
automatic regulation تنظیم خودکار
body alinement تنظیم بدن
adjusability قابلیت تنظیم
initial adjustment تنظیم صفر
indicement تنظیم ادعانامه
regulator تنظیم کننده
adjusted تنظیم شده
family planning تنظیم خانواده
inductive tuning تنظیم القائی
adjustable قابل تنظیم
adjustable تنظیم پذیر
inductive tuning تنظیم پرمئابیلیته
frequency tuning تنظیم فرکانس
caliper setting تنظیم پرگار
cam type regulation تنظیم بادامکی
formulates تنظیم کردن
formulated تنظیم کردن
formulate تنظیم کردن
pressure adjustment تنظیم فشار
pressure regulator شیر تنظیم
purity adjustment تنظیم خلوص
range adjustment تنظیم برد
check valve شیر تنظیم
range adjustment تنظیم مسافت
regularizing تنظیم کردن
formulating تنظیم کردن
make out تنظیم کردن
method of drawing up طرز تنظیم
carburetor adjustment تنظیم کاربراتور
regulators تنظیم کننده
frame تنظیم کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com