Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
glomerulate
تنظیم شده در خوشههای کوچک
Other Matches
gleaning
خده خوشههای باقیمانده پس از
sori
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
tunes
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
adjustment
تنظیم
calibration
تنظیم
adjustments
تنظیم
regularization
تنظیم
formulation
تنظیم
timing
تنظیم
regulation
تنظیم
shaping regulating
تنظیم
set out
تنظیم
alignments
تنظیم
alignment
تنظیم
spreading
تنظیم
range adjustment
تنظیم مسافت
check gate
دریچه تنظیم
range calibration
تنظیم مسافت
cascade control
تنظیم زنجیری
range of adjustment
ناحیه تنظیم
regulator
تنظیم کننده
carburetor adjustment
تنظیم کاربراتور
cam type regulation
تنظیم بادامکی
caliper setting
تنظیم پرگار
adjustment of rools
تنظیم غلطک
adjustment of fire
تنظیم تیر
adjusting point
نقطه تنظیم
regularising
تنظیم کردن
set screw
پیچ تنظیم
set the watch
تنظیم نگهبانی
set up
تنظیم کردن
adjusability
قابلیت تنظیم
air adjustment
تنظیم هوا
rocker gear
تنظیم جاروبک
redact
تنظیم کردن
regulable
تنظیم پذیر
regularizer
تنظیم کننده
body alinement
تنظیم بدن
regulating switch
کلید تنظیم
regulating valve
سوپاپ تنظیم
setting ring
حلقه تنظیم
automatic regulation
تنظیم خودکار
rheostat regulation
تنظیم با رئوستا
make out
تنظیم کردن
pilot valve
سوپاپ تنظیم
focusing control
تنظیم تمرکز
fine setting
تنظیم میکرومتری
fine setting
تنظیم دقیق
regiment
تنظیم کردن
precision adjustment
تنظیم دقیق
regiments
تنظیم کردن
preset
پیش تنظیم
fine adjustment
تنظیم دقیق
fine adjustment
تنظیم فریف
framer
تنظیم کننده
frequency tuning
تنظیم فرکانس
hand regulation
تنظیم با دست
lineup
تنظیم کردن
line regulator
تنظیم کننده
lay down
تنظیم کردن
jack screw
پیچ تنظیم
initial adjustment
تنظیم صفر
inductive tuning
تنظیم پرمئابیلیته
inductive tuning
تنظیم القائی
indicement
تنظیم ادعانامه
checks
دریچه تنظیم
checked
دریچه تنظیم
method of drawing up
طرز تنظیم
adjust
تنظیم کردن
adjusting
تنظیم کردن
purity adjustment
تنظیم خلوص
adjusts
تنظیم کردن
check valve
شیر تنظیم
adjustment
تنظیم کردن
adjustments
تنظیم تطبیق
adjustments
تنظیم کردن
expanded contrast
تنظیم کنتراست
check
دریچه تنظیم
pressure adjustment
تنظیم فشار
pressure regulator
شیر تنظیم
electronic tuning
تنظیم الکترونی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
depth adjustment
تنظیم عمیق
crystal control
تنظیم با بلور
corrector
تنظیم کننده
range adjustment
تنظیم برد
regulation
پهنه تنظیم
to set out
تنظیم کردن
classifying
تنظیم کردن
classify
تنظیم کردن
classifies
تنظیم کردن
trigger control
تنظیم با ماشه
tunable
تنظیم پذیر
tunably
تنظیم پذیر
formulating
تنظیم کردن
tuneable
تنظیم پذیر
formulates
تنظیم کردن
formulated
تنظیم کردن
calibrate
تنظیم کردن
levelling screw
پیچ تنظیم
to draw out
تنظیم کردن
to draw up
تنظیم کردن
calibrating
تنظیم کردن
calibrates
تنظیم کردن
to make out
تنظیم کردن
calibrated
تنظیم کردن
to put in to shape
تنظیم کردن
frame
تنظیم کردن
formulate
تنظیم کردن
regularizing
تنظیم کردن
regularizes
تنظیم کردن
will adjust
تنظیم می کنم
timing
تنظیم وقت
variability
قابلیت تنظیم
indictment
تنظیم ادعانامه
indictment
تنظیم کیفرخواست
indictments
تنظیم ادعانامه
indictments
تنظیم کیفرخواست
conduction
هدایت تنظیم
alignments
تنظیم انطباق
alignments
صف بندی تنظیم
alignment
تنظیم انطباق
attend
تنظیم کردن
regularized
تنظیم کردن
regularize
تنظیم کردن
vertical adjustment
تنظیم عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
regularises
تنظیم کردن
voltage regulation
تنظیم ولتاژ
regularised
تنظیم کردن
tunes
تنظیم کردن
tune
تنظیم کردن
arrangements
ترتیب تنظیم
arrangement
ترتیب تنظیم
attends
تنظیم کردن
attending
تنظیم کردن
alignment
صف بندی تنظیم
thermoregulation
تنظیم حرارت
adjusted
تنظیم شده
regulates
تنظیم کردن
adjustable
تنظیم پذیر
family planning
تنظیم خانواده
regulated
تنظیم کردن
stup string
رشته تنظیم
regulating
تنظیم کردن
adjustable
قابل تنظیم
thermostatic regulation
تنظیم با دماپای
regulators
تنظیم کننده
thermoregulation
تنظیم دمایی
speed adjustment
تنظیم سرعت
regulate
تنظیم کردن
spark setting
تنظیم جرقه
erection bolts
پیچهای نصب و تنظیم
gas port
میله تنظیم گاز
framing control
پیچ تنظیم تصویر
ranging
تنظیم تیر کردن
foot screws
پیچهای تنظیم تئودولیت
flat nose plier
انبردست قابل تنظیم
gas governor
وسیله تنظیم گاز
administered price
قیمت تنظیم شده
timing
تنظیم سرعت چیزی
automation
دستگاه تنظیم خودکار
winding adjustment
تنظیم سیم پیچ
field lens adjustment
زمینه تنظیم لنز
spots
تنظیم تیر کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com