Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
horizontal phase control
تنظیم فاز افقی
Search result with all words
canard
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
adjustment for horizontal-circle image
تنظیم افقی مرکز تصویر
Other Matches
planed
افقی سطح افق افقی کردن
leveled
تراز سطح افقی افقی کردن
level
تراز سطح افقی افقی کردن
planing
افقی سطح افق افقی کردن
planes
افقی سطح افق افقی کردن
plane
افقی سطح افق افقی کردن
levelled
تراز سطح افقی افقی کردن
levels
تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge
گاوه افقی یاکولاس افقی
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
lateral
افقی
laterad
افقی
horizontal
افقی
horizontal boring
سوراخکاری افقی
horizontal candlepower
شمع افقی
horizontal section
برش افقی
crosscut saw
اره افقی بر
horizontal integration
انضمام افقی
jack arch
طاق افقی
cross head
تیر افقی
horizontal taping
مساحی افقی
horizontal wedge
کولاس افقی
horizontal wedge
گاوه افقی
landscape orientation
تمایل افقی
horizontal scrolling
حرکت افقی
horizontal combination
ترکیب افقی
straighter
افقی بطورسرراست
horizontal integration
تمرکز افقی
horizontal loading
کولاس افقی
cross beam
تیر افقی
horizontal mobility
تحرک افقی
horizontal plane
صفحه افقی
horizontal integration
ادغام افقی
horizontal polarization
قطبش افقی
horizontal pump
پمپ افقی
cross hatch
هاشور افقی
horizontal growth
رشد افقی
cross level
افقی کردن
horizontal disparity
ناهمخوانی افقی
horizontal crossbar
میله افقی
abscissa
محور افقی
abscissa
بعد افقی
trunnion
مفصل افقی
rhumb
دایره افقی
transom
الت افقی
transom
وادار افقی
transverse plane
صفحه افقی
straight
افقی بطورسرراست
trunnion
پاشنه افقی
yardarm
بازوی افقی
horizontal hook
قلاب افقی
horizontal
سطح افقی
brise-soleil
پرده افقی
horizontally
بطور افقی
horizontal cornice
رخ بام افقی
ordinate
حور افقی
tiers
ردیف افقی
plain coordinates
مختصات افقی
tier
ردیف افقی
straightest
افقی بطورسرراست
cross-beam
تیر افقی
putlog or lock
تیر افقی
brise-soleil
کرکره افقی
bars
میله افقی در پرش
cross level
حباب تراز افقی
elevator
مکان افقی متحرک
crossbar
تیرک افقی دروازه
grand pianos
پیانوی بزرگ و افقی
grand piano
پیانوی بزرگ و افقی
advection
جابجایی افقی هوا
lateral
واقع درخط افقی
surges
حرکات افقی اب دریا
surged
حرکات افقی اب دریا
crossbars
تیرک افقی دروازه
surge
حرکات افقی اب دریا
cross grinder
شاه تیر افقی
elevators
مکان افقی متحرک
bar
میله افقی در پرش
transom
الت افقی کمرکش
laterad
واقع درخط افقی
lateralrelationship
نسبت در خط افقی از پهلو
mean horizontal candlepower
شمع افقی متوسط
breastsummer
تیر افقی سردر
vertical loom
دار افقی
[قالی]
horizontal loom
دار افقی
[قالی]
x plates
صفحات انحراف افقی
X coordinate
مختصات بردار افقی
x axis
بردار افقی گراف
transverse adduction
نزدیک کردن افقی
spar
ستون افقی
[کشتی]
ridge pole
کش دیرک افقی چادر
roof tree
کش دیرک افقی چادر
transverse abduction
دور کردن افقی
horizontal synchronizing
همزمان ساز افقی
horizontal stabilizer
مکان افقی ثابت
horizontal shearing stress
تنش برش افقی
common roof
تیرچه افقی خرپا
horizontal arch element
حلقه افقی قوس
boom
ستون افقی
[کشتی]
horizontal labor mobility
تحرک افقی کارگر
dragon-tie
تیر افقی گوشه ها
horizontal loading
بارگیری افقی کشتیها
horizontal social mobility
تحرک افقی اجتماعی
horizon system of coordinates
دستگاه مختصات افقی
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
wale
تیر افقی انتخاب کردن
scanned
یکی ازخط وط افقی فسفری
scans
یکی ازخط وط افقی فسفری
bars
چوب افقی بالای مانع
scan
یکی ازخط وط افقی فسفری
western roll
غلطیدن افقی از روی میله
windowsill
قسمت افقی لبه پنجره
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
booms
تیر افقی وصل به بادبان
ledgers
تیر افقی جلو چوبست
yard
بازوی افقی دکل ناو
yards
بازوی افقی دکل ناو
boom
تیر افقی وصل به بادبان
booming
تیر افقی وصل به بادبان
boomed
تیر افقی وصل به بادبان
bar
چوب افقی بالای مانع
ledger
تیر افقی جلو چوبست
transit compass
الت سنجش گوشههای افقی
chitary jireugi
ضربه مشت موازی یا افقی
crossbars
چوب افقی بالای مانع
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
horizontal event numbering
شماره گذاری افقی وقایع
crossbar
چوب افقی بالای مانع
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
crosspiece
قسمت افقی وعرضی هر چیزی
foward speed
همنه سرعت در صفحه افقی
axis
برای مختصات افقی در گراف
breast
چوب افقی پایین دار
[قالی]
mid span
مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
warp beam
چوب افقی بالای دار
[قالی]
validity
بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
horizontal tab
حرکت مکان نما به صورت افقی
trabeation
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
horizontal drilling and milling machine
دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
x axis
محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
twists
دوران حول محور افقی پیچش
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
twisting
دوران حول محور افقی پیچش
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
bail
چوب کوتاه افقی روی پایه
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
twist
دوران حول محور افقی پیچش
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
sliding wedge
تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
trabeated
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
treadmill
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
side cast
پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
bowled
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
treadmills
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
advection
حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
purline
قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
purlin
قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
planche
وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
outhaul
طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
orientation
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
potter wheel
صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
scan
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
spreader
میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
panning
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
dish rag
حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
ledger board
تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
planimetric
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
jetstream
باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
femur
[نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
two-dimensional
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
topping lift
طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
landscaping
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscape
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
tip
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com