English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
tune up <idiom> تنظیم موتور ماشین
Other Matches
tune up موتور را تنظیم کردن
concatenation motor control تنظیم زنجیری سرعت موتور
timing تنظیم زمان احتراق موتور
timing تنظیم زمان عمل کردن موتور
blowing engine ماشین یا موتور دمنده
inboardengine موتور یا ماشین میان کشتی
engine موتور ماشین دستگاه مولد نیرو
phase advancer ماشین تنظیم فاز
phase controller ماشین تنظیم فاز
to goose [American E] the engine موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
to rev [British E] the engine موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
omni axial nozzle نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
zeroize تنظیم وسایل رمز یک ماشین رمز روی یک وضعیت ثابت
carriages بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
motoring گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting نصب موتور قرارگاه موتور
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
slip ring induction motor موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
double squirrel cage motor موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
single phase induction motor موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
motor- موتور
jet engine موتور جت
power head سر موتور
motor موتور
jet engines موتور جت
machinery موتور
engine موتور
motored موتور
motors موتور
double row موتور
inline engine موتور خطی
motor speed سرعت موتور
motor launch موتور لنج
runs کارکردن موتور
inverted engine موتور وارون
run کارکردن موتور
ion engine موتور یونی
revving دور موتور
decks سکوی موتور
induction motor موتور القائی
pumps پمپ موتور
pumped پمپ موتور
motor transformer مبدل موتور
pump پمپ موتور
revved دور موتور
motor efficiency بازده موتور
ionic propelsion موتور یونی
jet engine موتور پرتابی
motor output توان موتور
main motor موتور اصلی
motorman راننده موتور
motor adapter مقراتصال موتور
fuelled سوخت موتور
motor bracket پایه موتور
fueled سوخت موتور
jet engines موتور پرتابی
fuels سوخت موتور
jet propelled مجهز به موتور جت
engine موتور اسباب
flyers پروانه موتور
motor generator موتور ژنراتور
fuelling سوخت موتور
motor casing بدنه موتور
jet-propelled مجهز به موتور جت
flyer پروانه موتور
fliers پروانه موتور
fuel سوخت موتور
synchronous motor موتور همزمان
gliders هواپیمای بی موتور
turbojet موتور توربوجت
servo motor سروو- موتور
series wound motor موتور سری
selsyn موتور همزمان
two cylinder engine موتور دو سیلندر
two stroke engine موتور دو زمانه
two phase motor موتور دو فاز
sailplane هواپیمای بی موتور
s.a.e. spark plug شمع موتور اس ا ای
glider هواپیمای بی موتور
steam engine موتور بخار
synchronous motor موتور سنکرون
starting motor موتور استارت
standard motor موتور معمولی
squirrel cage motor موتور قفسی
split pole motor موتور کمکی
six cylinder engine موتور شش سیلندر
single phase motor موتور یک فازه
single cylinder engine موتور یک سیلندر
shunt wound motor موتور شنت
powerhouses موتور خانه
powerhouse موتور خانه
three phase current motor موتور سه فازه
three phase motor موتور سه فاز
three speed motor موتور سه سرعته
rotary field motor موتور القائی
universal motor موتور اونیورسال
prony motor موتور پرونی
print engine موتور چاپ
polyphase motor موتور چندفاز
diesel موتور دیزل
diesels موتور دیزل
reciprocating engine موتور پیستونی
piston engine موتور پیستونی
pilot motor موتور کوچک
mechanic تعمیرکار موتور
petrol motor موتور بنزینی
petrol engine موتور بنزینی
outboard engine موتور برونی
otto carburetor engine موتور بنزینی
rev دور موتور
prony motor موتور کمکی
pulsejet موتور جت ضربانی
racing car engine موتور مسابقه
rocket motor موتور راکت
rocket engine موتور موشک
rocket engine موتور راکت
repulsion motor موتور پولزیون
rear mounted engine موتور عقب
rear engine drive موتور عقب
ramrocket engine موتور رم راکت
ramjet موتور رام جت
universal motor موتور یونیورسال
v tape engine موتور خورجینی
radial motor موتور ستارهای
radial motor موتور شعاعی
v tape engine موتور"وی " شکل
revs دور موتور
four stroke engin موتور چهارزمانه
engine nacelle گهواره موتور
aeromotor موتور بادی
engine mounting تعلیق موتور
aircraft engine موتور هواپیما
drive motor موتور محرک
engine dynamometer ترمز موتور
engine controls کنترلهای موتور
antiknock روغن موتور
apposed engine موتور روبرو
engine breather هواکش موتور
engine block بلوک موتور
engin speed سرعت موتور
engine oil روغن موتور
lubricating oil روغن موتور
four cycle engine موتور چهارزمانه
supercharged engine موتور کمپرسور
forced induction engine موتور کمپرسور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com