Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
latch
تنظیم وضعیت خروجی
latches
تنظیم وضعیت خروجی
Other Matches
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
three state logic
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
output control
تنظیم انرژی خروجی
flag
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flags
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
power
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powers
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powered
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
sensor
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
sequential
مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
logic
مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
gates
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
zeroize
تنظیم وسایل رمز یک ماشین رمز روی یک وضعیت ثابت
images
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
image
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
situations
وضعیت
status
وضعیت
manner
وضعیت
situation
وضعیت
attitudes
وضعیت
fates
وضعیت
fate
وضعیت
attack condition , alfa
وضعیت تک
attack conditon , bravo
وضعیت تک
attitude
وضعیت
estates
وضعیت
stated
وضعیت
state-
وضعیت
state
وضعیت
positioned
وضعیت
qualities
وضعیت
quality
وضعیت
estate
وضعیت
position
وضعیت
stating
وضعیت
condition
وضعیت
phased
وضعیت
phases
وضعیت
phase
وضعیت
states
وضعیت
statements
بیان وضعیت
command mode
وضعیت دستوری
truer
وضعیت منط قی
idle position
وضعیت ساکن
develop
گسترش وضعیت
device status
وضعیت دستگاه
develops
گسترش وضعیت
input mode
وضعیت ورودی
duty status
وضعیت خدمتی
edit line
خط گزارش وضعیت
statements
صورت وضعیت
statement
بیان وضعیت
statement
صورت وضعیت
error condition
وضعیت خطا
on position
وضعیت وصل
control status
وضعیت کنترلی
wait state
وضعیت انتظار
zero wait state
وضعیت یک وسیله
military posture
وضعیت نظامی
master mode
وضعیت اصلی
mark condition
وضعیت نشان
marginal case
وضعیت نهائی
condition code
رمز وضعیت
ball game
شرایط وضعیت
current ratio
وضعیت فعلی
case
وضعیت موقعیت
cases
وضعیت موقعیت
neutral position
وضعیت بی باری
ball games
شرایط وضعیت
multiplex mode
وضعیت تسهیم
configuration
وضعیت یا موقعیت
maintenance status
وضعیت نگهداری
dangerousness
وضعیت خطرناک
configurations
وضعیت یا موقعیت
state of alert
وضعیت امادگی
state of alert
وضعیت هوشیاری
financial position
وضعیت مالی
fate of a collection
وضعیت طلب
flight attitude
وضعیت پروازی
extreme position
وضعیت نهایی
prone position
وضعیت درازکش
problem state
وضعیت مسئله
starting position
وضعیت صفر
final position
وضعیت نهایی
rest position
وضعیت ساکن
sitting position
وضعیت نشسته
situation map
نقشه وضعیت
repetition of position
تکرار وضعیت
situation report
گزارش وضعیت
fate of goods
وضعیت کالا
spinosity
وضعیت غامض
stand alone
وضعیت یکتا
qualification
وضعیت شرایط
state stress
وضعیت تنش
estimated of situation
براورد وضعیت
truest
وضعیت منط قی
position
وضعیت موضع
personnel status
وضعیت پرسنلی
ideal position
وضعیت ایده ال
true
وضعیت منط قی
estimate of the situation
براورد وضعیت
supervisor state
وضعیت نظارت
steady state
وضعیت پایدار
kneeling position
وضعیت به زانو
state vector
بردار وضعیت
positioned
وضعیت موضع
exception conoition
وضعیت استثنایی
stationary state
وضعیت سکون
status board
تابلوی وضعیت
status board
تابلو وضعیت
status register
ثبات وضعیت
status report
گزارش وضعیت
sea state
وضعیت دریا
stating
وضعیت چیزی
states
وضعیت چیزی
stated
وضعیت چیزی
state-
وضعیت چیزی
state
وضعیت چیزی
central position
وضعیت مرکزی
summary
خلاصه وضعیت
ammunition condition
وضعیت مهمات
terrestrial
وضعیت زمینی
appreciation of the situation
براورد وضعیت
appreciation of the situation
بررسی وضعیت
axial position
وضعیت محوری
byte mode
وضعیت بایت
summaries
خلاصه وضعیت
advice of fate
اعلام وضعیت
air position
وضعیت هوایی
as it is
با وضعیت کنونی
cindition code
رمز وضعیت
credit note
صورت وضعیت اعتباری
burst mode
وضعیت پشت سرهم
credit notes
صورت وضعیت اعتباری
air defense emergency
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
attitude control
کنترل وضعیت هواپیما
how do matters stand?
وضعیت چگونه است
reverts
برگشت به وضعیت طبیعی
status map
نقشه وضعیت نما
idle circuit condition
وضعیت مدار بی بار
The situation there is bad.
وضعیت در آنجا بد است.
status word
کلمه وضعیت نما
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
evaluation report
گزارش ارزیابی وضعیت
steady state
وضعیت بارشد مداوم
inactive status
وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com