Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (4 milliseconds)
English	Persian
voltage regulator	تنظیم کننده اختلاف سطح
Other Matches
corrector	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
voltage stabilizer	تثبیت کننده اختلاف سطح
sidelay	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
regulator	تنظیم کننده
line regulator	تنظیم کننده
corrector	تنظیم کننده
regulators	تنظیم کننده
framer	تنظیم کننده
regularizer	تنظیم کننده
speed regulator	تنظیم کننده سرعت
field rheostat	تنظیم کننده میدان
speed governor	تنظیم کننده سرعت
rotary type regulator	تنظیم کننده گردان
slip regulator	تنظیم کننده لغزش
setting ring	حلقه تنظیم کننده
thermostats	تنظیم کننده حرارت
regulating resistance	مقاومت تنظیم کننده
thermostat	تنظیم کننده حرارت
elevation adjustment	تنظیم کننده بالابر
control member	عضو تنظیم کننده
zero adjuster	تنظیم کننده صفر
control wheel	صفحه تنظیم کننده
voltage regulator	تنظیم کننده ولتاژ
field regulator	تنظیم کننده میدان
automatic timing advance	تنظیم کننده خودکار
turbine governor	تنظیم کننده توربین
pressure gaverner	تنظیم کننده فشار
frog-adjustment screw	پیچ قلابی تنظیم کننده
line drop compensator	تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
thermostats	تنظیم کننده هوای سرد
tangent screw	پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
induction regulator	تنظیم کننده ولتاژ القائی
torque regulator	تنظیم کننده گشتاور پیچشی
main regulator	تنظیم کننده محور اصلی
carbon pile voltage regulator	تنظیم کننده ولتاژ زغالی
thermostat	تنظیم کننده هوای سرد
gavernor valve	سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
pacemakers	دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker	دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
azimuth deviation	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
delimiting	تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimited	تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimit	تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
adjustable stabilizer	تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
thermostat	تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats	تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimits	تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
on board regulation	تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
free air anomaly	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment	تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
voltage regulator	تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
load regulator	رگولاتور بار تنظیم کننده بار
camera station	ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune	تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes	تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
self-	قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
range spotting	تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune	تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes	تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
pages	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
difference in northing	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
calibration	تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
medical regulator	تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
sight alinement	تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
go no go	اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor	تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
defferential	اختلاف
disparities	اختلاف
versatility	اختلاف
disagreements	اختلاف
misalignment	اختلاف
diversion	اختلاف
disparity	اختلاف
disagreement	اختلاف
mean square deviation	اختلاف
stour	اختلاف
discrepancy	اختلاف
diversions	اختلاف
difference	اختلاف
quarreled	اختلاف
discord	اختلاف
quarreling	اختلاف
quarrelled	اختلاف
quarrelling	اختلاف
quarrels	اختلاف
differences	اختلاف
quarrel	اختلاف
variations	اختلاف
variation	اختلاف
divided <adj.>	در اختلاف
settlement of disputes	حل اختلاف
schisms	اختلاف
schism	اختلاف
disputes	اختلاف
disputed	اختلاف
dispute	اختلاف
divarication	اختلاف
schismatism	اختلاف
compromis	حل اختلاف
disputing	اختلاف
variance	اختلاف
phase difference	اختلاف فاز
parallax	اختلاف منظر
heteromorphism	اختلاف شکل
phase shift	اختلاف فاز
wage differentials	اختلاف در دستمزد
deflection correction	اختلاف انحراف
parallax distortion	اختلاف منظر
phase displacement	اختلاف فاز
potential difference	اختلاف پتانسیل
inventory discrepancy	اختلاف دفتردارایی
frequency drift	اختلاف فرکانس
inventory discrepancy	اختلاف موجودی
parallaxe	اختلاف منظر
hetermorphism	اختلاف شکل
diversity of citizenship	اختلاف تابعیت
disputing	اختلاف نظر
disputes	اختلاف نظر
disputed	اختلاف نظر
dispute	اختلاف نظر
scissor	پراکندگی اختلاف
variegation	اختلاف رنگ
angular displacement	اختلاف زاویهای
product differentiation	اختلاف محصول
divisions	اختلاف تفرقه
dissension	اختلاف عقیده
dissension	اختلاف شقاق
class distinctions	اختلاف طبقاتی
diversity of opinions	اختلاف ارا
dissidence	اختلاف رای
differences	اختلاف دو چیز
difference	اختلاف دو چیز
settlement of a dispute	رفع اختلاف
parallactic	اختلاف منظری
efficiency variance	اختلاف بازدهی
magnetic variation	اختلاف مغناطیسی
division	اختلاف تفرقه
disagreements	اختلاف ناسازگاری
crosses	اختلاف مرافعه
crossest	اختلاف مرافعه
divarication	اختلاف عقیده
vertical interval	اختلاف ارتفاع
difference of opinions	اختلاف نظر
difference of potential	اختلاف پتانسیل
deviation	اختلاف سمت
divergence of opinions	اختلاف نظر
crosser	اختلاف مرافعه
judicial settlement	حل اختلاف قضایی
difference in easting	اختلاف طول
disagreement	اختلاف ناسازگاری
frictions	مالش اختلاف
deviations	اختلاف سمت
friction	مالش اختلاف
shading	اختلاف جزئی
cross	اختلاف مرافعه
reconcilement	رفع اختلاف
contested area	منطقه موضوع اختلاف
shade of meaning	اختلاف جزئی در معنی
differences of opinion	اختلاف عقیده [نظر]
to instigate disturbances	تحریک اختلاف کردن
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
schismatism	اختلاف وتفرقه درکلیسا
sea slike	اختلاف رنگ سطح اب
color difference signal	پیام اختلاف رنگ
parallax	اختلاف منظر انطباق
contact potential difference	اختلاف پتانسیل مجاورتی
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف در رویت
trade gap	اختلاف داد و ستد
angle of parallax	زاویه اختلاف دید
dissented	اختلاف عقیده داشتن
inequality	عدم تساوی اختلاف
ionization potential	اختلاف پتانسیل یونش
magnetic potential difference	اختلاف پتانسیل مغناطیسی
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف منظر
dissents	اختلاف عقیده داشتن
dissent	اختلاف عقیده داشتن
threshold voltage	اختلاف سطح استانهای
difference in easting	اختلاف طول جغرافیایی
thermal resolution	حداقل اختلاف حرارت
disgreement	عدم موافقت اختلاف
diurnal	اختلاف سطح 42 ساعته اب
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
inequalities	عدم تساوی اختلاف
to disagree [or be in disagreement] [on something/about something]	بر سر چیزی اختلاف داشتن
They have had their differences for a long time .	مدنتهااست با هم اختلاف دارند
split the difference <idiom>	واریز اختلاف پول
schisms	اختلاف وتفرقه درکلیسا
A fundamental (slight) difference.	اختلاف اساسی ( جزئی )
schism	اختلاف وتفرقه درکلیسا
phase difference	اختلاف مراحل عملیات
calibrated air speed	سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize	اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
distinguishes	بیان اختلاف بین دو موضوع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com