English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
turbine governor تنظیم کننده توربین
Other Matches
turbocharger موتور شارژ کننده توربین
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
turboprop توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
variable discharge turbine توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
back pressure turbine توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
regularizer تنظیم کننده
line regulator تنظیم کننده
framer تنظیم کننده
regulators تنظیم کننده
corrector تنظیم کننده
regulator تنظیم کننده
field rheostat تنظیم کننده میدان
zero adjuster تنظیم کننده صفر
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
control wheel صفحه تنظیم کننده
control member عضو تنظیم کننده
slip regulator تنظیم کننده لغزش
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ
setting ring حلقه تنظیم کننده
speed governor تنظیم کننده سرعت
regulating resistance مقاومت تنظیم کننده
field regulator تنظیم کننده میدان
automatic timing advance تنظیم کننده خودکار
thermostat تنظیم کننده حرارت
pressure gaverner تنظیم کننده فشار
speed regulator تنظیم کننده سرعت
thermostats تنظیم کننده حرارت
elevation adjustment تنظیم کننده بالابر
main regulator تنظیم کننده محور اصلی
torque regulator تنظیم کننده گشتاور پیچشی
line drop compensator تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
frog-adjustment screw پیچ قلابی تنظیم کننده
induction regulator تنظیم کننده ولتاژ القائی
tangent screw پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
voltage regulator تنظیم کننده اختلاف سطح
carbon pile voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ زغالی
thermostat تنظیم کننده هوای سرد
gavernor valve سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
thermostats تنظیم کننده هوای سرد
pacemaker دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
delimited تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimits تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimit تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
adjustable stabilizer تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
on board regulation تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
load regulator رگولاتور بار تنظیم کننده بار
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
turbine توربین
turbines توربین
turbin casing بدنه توربین
stream turbine توربین بخار
turbine blade تیغه توربین
turbin stator استاتور توربین
turbine disc دیسک توربین
vane پره توربین
steam turbine توربین بخار
turbine nozzle شیپوره توربین
vanes پره توربین
turbine rotor رتور توربین
turbine vane تیغه توربین
turbine blade پره توربین
turbine wheel چرخ توربین
turbine stage طبقه توربین
gas turbine توربین گاز
water turbine توربین ابی
axial flow impulse turbine توربین محوری
internal combustion turbine توربین گازی
turbine توربین بخار
blade پره توربین
axial flow turbine توربین محوری
impulse turbine توربین ضربهای
free turbine توربین ازاد
turbines توربین بخار
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
bucket تیغه گردنده توربین
high head turbine توربین فشار قوی
impluse turbine توربین فشار ضربهای
high pressure turbin توربین فشار قوی
combustor سیستم احتراق توربین
blades پره توربین ابی
reaction turbine توربین عکس العملی
reaction turbin توربین فشار زیاد
head race کانال هذایت اب به توربین
turbojet هواپیمای جت توربین دار
buckets تیغه گردنده توربین
radial flow turbine توربین با جریان شعاعی
supersonic turbine توربین مافوق صوت
low pressure turbine توربین فشار ضعیف
three shaft توربین گازی با سه شفت
reaction turbin توربین عکس العملی
turbocar اتومبیل توربین دار
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
turbojet engine موتور هواپیمای دارای توربین جت
vaporizing combustor سیستم احتراق توربین گاز
tail race کانال هدایت اب از توربین به خارج
medical regulator تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
variable camber سطوح هادی گاز به داخل توربین
turbo پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
turbogenerator دستگاه مولد برق دارای توربین
turbos پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
turbofan دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
penstock لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
turborocket ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
turboshaft توربین گاز برای دادن قدرت به شفت
variable stator توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
reverse flow engine توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
axial flow turbine engine موتور توربین گاز باکمپرسور جریان خطی
turbo پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
turbos پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
rated power هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
bulb root وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
ramjet موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
retention area قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
mismatch ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com