English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
You alone can help me. تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
Other Matches
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
DNS پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
adds اضافه کنید زیاد کنید
adding اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
You can call me at ... [phone no.] <idiom> شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
Could you clarify that for me? می توانید توضیح بدهید که موضوع از چه قرار است؟
arrow pointer پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
Can you watch the dog for us this weekend? آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
lonelier تنها
solos تنها
loneliest تنها
solo تنها
lonely تنها
solitary تنها
by it self تنها
single-handed تنها
siolus تنها
exclusive تنها
by one,s self تنها
solus تنها
just تنها
merest تنها
mere تنها
by yourself تنها
out in the cold <idiom> تنها
single تنها
solitarily تنها
recluse تنها
by oneself تنها
recluses تنها
lone تنها
only تنها
single line خط تنها
unique تنها
unaccompanied تنها
uniquely تنها
sole تنها
alone تنها
soles تنها
single handed تنها
soles تنها انحصاری
leave alone تنها گذاردن
asides صحبت تنها
aside صحبت تنها
singly تنها انفرادا
sole تنها انحصاری
soles شالوده تنها
fly by the seat of one's pants <idiom> دست تنها
strands تنها گذاشتن
single تنها یک نفری
he alone went تنها اورفت
strand تنها گذاشتن
lone electron الکترون تنها
sole argument تنها دلیل
to pull a lone oar تنها کارکردن
read only تنها خواندنی
single haneded دست تنها
soli تنها خوانان
sole شالوده تنها
lonesome تنها وبیکس
bread alone تنها نان
Do not leave me alone. من را تنها نگذار.
wirte only تنها نوشتن
bare handed دست تنها
to reckon with out one's host تنها به قاضی رفتن
adhoc تنها به این منظور
to live to oneself تنها زندگی کردن
but نه تنها بطور محض
to pull a lone oar تنها پارو زدن
kick back <idiom> تنها استراحت کردن
monological تنها سخن گو خودگووخودشنو
To go alone to the judge . <proverb> تنها به قاضى رفتن.
lonely hearts تنها و جویای همدم
not only he came but نه تنها امد بلکه
out of pure mischief تنها از روی بدجنسی
leave in the lurch <idiom> دست تنها گذاشتن
lone pair electron زوج الکترون تنها
zoon تنها محصول یک نطفه واحد
par for the course <idiom> تنها چیزیکه انتظار داشته
bare king شاه تنها یا بی یاور شطرنج
baring the king تنها کردن شاه شطرنج
lip service <idiom> تنها زبونی موافقت کردن
one-track mind <idiom> تنها به یک چیز فکر کردن
fair-weather friend <idiom> شخصی که تنها دوست است
rat race <idiom> رها کردن ،تنها گذاشتن
Come along and keep me company. بامن بیا تا تنها نباشم
photon تنها یک الکترون تابش شود
i was reserved for it تنها برای من مقدر شده بود
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
endorsement in blank فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
i did it only for your sake تنها به خاطرشما این کار را کردم
tap ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapped ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapping ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
live out of a suitcase <idiom> تنها بایک چمدان زندگی کردن
His only aim and object is to make afortune . تنها قصدش پولدار شدن است
Leave her alone. اورا تنها (بحال خود ) بگذار
monarchs پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
only death does not tell lies تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
peripheral و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
This is the only way to guarantee that ... تنها راه برای تضمین این است که ...
My only problem is money . تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
monarch پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
ease off شل کنید
say no more بس کنید
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
HD ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
tuners زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuner زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
I am obsessed by fear of unemployment . تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
wait a second تامل کنید
i say نگاه کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
recive مصرف کنید
keep at it مداومت کنید
oyez گوش کنید
leontief table نگاه کنید به :
push the door to در راپیش کنید
make a hurry عجله کنید
oyez توجه کنید
move out حرکت کنید
vide infara را نگاه کنید
hurry up عجله کنید
give it a wipe انراخشک کنید
suppose فرض کنید
caution توجه کنید
deleted حذف کنید
cautions توجه کنید
delete حذف کنید
attention to orders توجه کنید
repeats تکرار کنید
repeat تکرار کنید
dele پاک کنید
cautioned توجه کنید
cautioning توجه کنید
supposes فرض کنید
supposing فرض کنید
deleting حذف کنید
hold hard صبر کنید
have patience with me با من حوصله کنید
deletes حذف کنید
accelerando کم کم تند کنید
to disturb any one's privacy کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
unilateral contract پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
sleeping partners شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
sleeping partner شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
mayday خطر کمک کنید
cease engagement درگیری را قطع کنید
Cash is in short supply these days . از حقوق ماهانه ام کم کنید
check firing عناصرتیر را بررسی کنید
Notice the details! توجه کنید به جزییات !
sus.per coll حلق اویزش کنید
stack arms تفنگها راچاتمه کنید
supra ببالا نگاه کنید
trailing هدف را تعقیب کنید
Please behave yourself . Please be courteous. ادب را رعایت کنید
maydays خطر کمک کنید
you do me injustice در باره من بی عدالتی می کنید
NB خوب دقت کنید
trailed هدف را تعقیب کنید
wait a second اندکی صبر کنید
wait a minute اندکی صبر کنید
wait a minute یک دقیقه صبر کنید
wait a little کمی صبر کنید
Turn the water tap on . شیر آب را باز کنید
try and came کوشش کنید که بیائید
Do you agree that … آیا تصدیق می کنید که …
avast ایست توقف کنید
trail هدف را تعقیب کنید
trails هدف را تعقیب کنید
chains مراجعه کنید به CATENA
off with his head سرش را از تن جدا کنید
opened مروحه را باز کنید
opens مروحه را باز کنید
wait a second یک خرده صبر کنید
I won't be talked into it! من را نمیتوانید متقاعد کنید!
KEEP LEFT از سمت چپ حرکت کنید.
chain مراجعه کنید به CATENA
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
infile به ستون دو حرکت کنید
out with him اورا بیرون کنید
open مروحه را باز کنید
single file به ستون یک حرکت کنید
shift colors پرچم را تعویض کنید
she your profit with him سودخودرابا اوتقسیم کنید
When will you depart? کی شما حرکت می کنید؟
Refer (turn over) to page 110. به صفحه 110مراجعه کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
continue your studies تحصیلات خودرادنبال کنید
drop track تعقیب را قطع کنید
observe silence سکوت را رعایت کنید
record as target اماج را ثبت کنید
do good to others بدیگران نیکی کنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com