Dictiornary-Farsi | تنگ مخروطی ازمایشگاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 116 (6 milliseconds)

English	Persian
erlenmeyer flask	تنگ مخروطی ازمایشگاه


Other Matches

normal slump	درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
polyconic grid	سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
lab	ازمایشگاه
laboratory	ازمایشگاه
labs	ازمایشگاه
laboratories	ازمایشگاه
test room	ازمایشگاه
invitro	در ازمایشگاه
flask	تنگ ازمایشگاه
field laboratory	ازمایشگاه صحرایی
sky lab	ازمایشگاه فضایی
flasks	تنگ ازمایشگاه
bunsen gas burner	چراغ گازی ازمایشگاه
material testing laboratory	ازمایشگاه مصالح ساختمانی
cultures	کشت میکرب در ازمایشگاه برز
ordnance labratory	ازمایشگاه جنگ افزار ومهمات
beakers	فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
culture	کشت میکرب در ازمایشگاه برز
beaker	فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
culturing	کشت میکرب در ازمایشگاه برز
proving ground	محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
impluse voltage testing plant	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
laboratorian	کسیکه در ازمایشگاه یاکارخانه شیمیائی تخصص دارد
cone shape	مخروطی
conical	مخروطی
cone	مخروطی
conic	مخروطی
fusiform	مخروطی
cones	مخروطی
spiry	مخروطی
conoid	مخروطی شکل
conoidal	شبه مخروطی
conoidal	مخروطی شکل
conoid	شبه مخروطی
conicalness	شکل مخروطی
conical spring	فنر مخروطی
lip angle	زاویه مخروطی
conical scanning	تقطیع مخروطی
conical antenna	انتن مخروطی
cramwheel	دنده مخروطی
hyperbola	طرح مخروطی
double cone insulator	مقره دو مخروطی
nun buoy	بویه مخروطی
paraboloid	قطع مخروطی
reduction crusher	سنگشکن مخروطی
tail cone	دنباله مخروطی
hollow cone charge	خرج مخروطی
gothic arch	طاق مخروطی
fusion cone	مخروطی اتصال
taper off	مخروطی شدن
exhaust cone	مخروطی اگزوز
cone	ساختمان مخروطی
conic sections	مقاطع مخروطی
conic section	مقطع مخروطی
spires	منار مخروطی
spire	منار مخروطی
conical	مخروطی شکل
chamfered end	راس مخروطی
chamfered end	نوک مخروطی
cone antenna	انتن مخروطی
cone pulley	صفحه مخروطی
cone shaped	مخروطی شکل
cone crusher	سنگ شکن مخروطی
cone type face milling cutter	فرز نوع مخروطی
conical	کله قندی مخروطی
strobilus	گل اذین مخروطی شکل
bevel gear	چرخ دندانه مخروطی
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
automatic lathe for taper turning	ماشین تراش مخروطی
conifer	که میوه مخروطی دارند
spires	تاجک مخروطی کلیسا
sharpshooter	زنجره دارای سر مخروطی
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
spire	تاجک مخروطی کلیسا
conifers	که میوه مخروطی دارند
countersink	خزینه مخروطی کردن
conical scanning	انتشار مخروطی امواج
helm	[تاج مخروطی کلیسا]
epi	[مناره مخروطی کلیسا]
drill socket	[مخروطی سه نظام مته]
metal cone tube	لامپ مخروطی فلزی
conical head lubricating nipple	گریس خور مخروطی
timken bearing	یاطاقان غلطکی مخروطی
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
tepee	خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees	خیمه مخروطی سرخ پوستان
countersink	خزینه دار کردن مخروطی
double cone	[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
bevel gear generator	ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
helical tooth bevel gear	چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
bevel gear grinder	دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear planer	دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
stylographic pen	سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
conoid	[فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
wickiup	کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
bevel gear hob	دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
haycock	کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
dimpling	پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
rods and cones [in the retina]	یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
gutta	تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
nose cone	دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
cone	هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
drop	[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones	هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
bezel	حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
phyrgian cap	یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection	سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection	سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
spire	نوک تیز شدن مخروطی شدن
spires	نوک تیز شدن مخروطی شدن
hay cock	کومه مخروطی از علف خشک علف
taper	باریک شدن مخروطی شدن
tapered	باریک شدن مخروطی شدن
tapers	باریک شدن مخروطی شدن