Dictiornary-Farsi | تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
there is no royal road to learning <proverb>	تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی


Other Matches

involution	توان یابی قوه یابی
ahypnia	بی خوابی
hypnoid	خوابی
sleeplessness	بی خوابی
agrypnia	بی خوابی
ahupnosia	بی خوابی
hypnoidal	خوابی
carnal knowledge	بغل خوابی
estivation	تابستان خوابی
i dreamt a d.	خوابی دیدم
supination	برپشت خوابی
hibernation	زمستان خوابی
to know carnally	بغل خوابی کردن با
lying in	در بستر خوابی دوره نفاس
four-posters	تخت خوابی که چهارتیریادیرک درچهارگوشه داردکهبانهاپرده میبندن
four-poster	تخت خوابی که چهارتیریادیرک درچهارگوشه داردکهبانهاپرده میبندن
supination	قرار دادن کف دست رو به بالا تاق باز خوابی
nymphomanic	دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
fringing	ریشه یابی
range finding	مسافت یابی
marketing	بازار یابی
factoring	عامل یابی
quadricycle	چهارچرخه یابی
orientating	جهت یابی
addressing	نشانی یابی
calibration	خصلت یابی
summation	مجموع یابی
cost finding	ارزش یابی
insinuation	رخنه یابی
sourcing	منابع یابی
i. and evdevolution	توان یابی
goniometry	زاویه یابی
interpolations	میان یابی
signal detection	علامت یابی
orientates	جهت یابی
position finding	موقعیت یابی
interpolation	درون یابی
knowledge acquisition	آگاهی یابی
interpolation	میان یابی
interpolations	درون یابی
achievement	دست یابی
localization	موضع یابی
achievements	دست یابی
fault detection	عیب یابی
fault diagnosis	عیب یابی
fault finding	عیب یابی
error detection	خطا یابی
mark sensing	نشان یابی
obstacle sense	حس مانع یابی
direction finding	جهت یابی
debugger	اشکال یابی
orientate	جهت یابی
surveys	زمینه یابی
extrapolations	برون یابی
access	دست یابی
accessed	دست یابی
accesses	دست یابی
survey	زمینه یابی
edgings	حاشیه یابی
location	مکان یابی
edging	حاشیه یابی
acquisition	هدف یابی
acquisitions	هدف یابی
orientation	جهت یابی
accessing	دست یابی
positioning	موقع یابی
attainment	دست یابی
attainments	دست یابی
termination	پایان یابی
ranging	مسافت یابی
patterning	طرح یابی
castaways	عمق یابی
castaway	عمق یابی
locations	مکان یابی
levelling	ارتفاع یابی
troubleshooting	عیب یابی
troubleshooting	اشکال یابی
trapping	غلط یابی
matchmaking	زوج یابی
extrapolation	برون یابی
surveyed	زمینه یابی
absurdities test	ازمون مهمل یابی
traced	رد یابی کردن نشان
plumb	ژرف یابی کردن
ranging	مسافت یابی کردن
attitude survey	زمینه یابی نگرش
traces	رد یابی کردن نشان
spot	مسافت یابی کردن
frigid manners	اطوارخنک یابی مزه
flash ranging	مسافت یابی نوری
direction finding	جهت یابی کردن
direction finding aerial	انتن جهت یابی
direction finding station	پست جهت یابی
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی
direction finding	سمت یابی کردن
excitor	عصب یابی محرک
extender board	وسیله عیب یابی
cost centre	مرکز هزینه یابی
continuous levelling	تراز یابی پیوسته
cost unit	واحد هزینه یابی
acoustic minehunting	مین یابی صوتی
trace	رد یابی کردن نشان
sound	عمق یابی کردن
quick access	با دست یابی تند
spots	مسافت یابی کردن
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
random processing	با دست یابی تصادفی
radio direction finding	جهت یابی بی سیم
performance evaluation	ارز یابی کارایی
parallel access	با دست یابی موازی
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
marginal costing	هزینه یابی نهایی
marginal costing	هزینه یابی نهائی
sound ranging	مسافت یابی صوتی
space orientation	موقعیت یابی فضایی
spatial orientation	موقعیت یابی فضایی
sounded	عمق یابی کردن
soundest	عمق یابی کردن
sounds	عمق یابی کردن
three dimensional direction finding	جهت یابی فضایی
target aquisition	سیستم هدف یابی
survey tests	ازمونهای زمینه یابی
locate mode	باب مکان یابی
interpolate	درون یابی کردن
interpolated	درون یابی کردن
interpolates	درون یابی کردن
interpolating	درون یابی کردن
extrapolate	برون یابی کردن
extrapolated	برون یابی کردن
item scaling	مقیاس یابی پرسشها
extrapolates	برون یابی کردن
extrapolating	برون یابی کردن
job costing	هزینه یابی کار
localization of function	موضع یابی کارکرد
detail	یات و مسیر یابی
detailing	یات و مسیر یابی
eventration	جنین بی شکم یابی روده
snipping	ادم کوچک یابی اهمیت
snipped	ادم کوچک یابی اهمیت
snip	ادم کوچک یابی اهمیت
disinterestedly	ازروی بی طرفی یابی علاقگی
an unerring aim	نشان درست یابی خطا
dumb barge	کرجی بی بادبان یابی موتور
echo sounding	عمق یابی انعکاس صوت
inelegantly	ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
stramline flow	جریان موازی یابی ممانعت
tomnoddy	ادم خرف یابی کله
knotty pate	ادم خرف یابی کله
costing and pricing	هزینه یابی و قیمت گذاری
paramorphous	دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphic	دارای خاصیت تغییر یابی
locate	مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating	مستقر ساختن مکان یابی کردن
located	مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates	مستقر ساختن مکان یابی کردن
high frequency radio direction finding	جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
in suspense	درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
contumeliously	ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
quadrantal	مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
flash ranging location	تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
range sensing	تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
quadrantal points	نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
lamplighter	چراغ چی
lamp	چراغ
overtaking light	چراغ
nightlight	چراغ کم سو
white steaming light	چراغ
lampers	چراغ
lampad	چراغ
nightlights	چراغ کم سو
lamps	چراغ
ES IS	امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
blinded	چراغ چشمک زن
standing light	چراغ پلیسی
blind	چراغ چشمک زن
gaslight	چراغ گاز
gas flame	چراغ گازی
head lamp	چراغ پیشانی
stop light	چراغ ترمز
indicating lamp	چراغ راهنما
incandescent mantle	توری چراغ
stereopticon	چراغ عکس
spotlight	چراغ نورافکن
spotlighted	چراغ نورافکن
spotlighting	چراغ نورافکن
spotlights	چراغ نورافکن
stop lamp	چراغ ترمز
kerosene	نفت چراغ
lamplight	روشنائی چراغ
flashing light	چراغ چشمک زن
come-ons	چراغ زدن
lantern	چراغ دریایی
electric bulb	چراغ برق
electric lamp	چراغ برق
come-on	چراغ زدن
electric torch	چراغ قوهای
torch light	چراغ قوهای
lantern	چراغ بادی
warning light	چراغ خطر