Dictiornary-Farsi | تهویه مطبوع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 88 (2 milliseconds)

English	Persian
air conditioning	تهویه مطبوع


Search result with all words

air conditioner	دستگاه تهویه مطبوع
air-conditioner	دستگاه تهویه مطبوع
air-conditioners	دستگاه تهویه مطبوع
air conditioning plant	تاسیسات تهویه مطبوع
Is there air conditioning?	آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
Other Matches

air condition	دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
toothsome	مطبوع
proper	مطبوع
douce	مطبوع
palatably	مطبوع
love some	مطبوع
handsome	مطبوع
graceful	مطبوع
dainty	مطبوع
scrumptious	مطبوع
publishment	مطبوع
sapid	مطبوع
honeyed	مطبوع لطیف
sightly	مطبوع نظر
pleasantly	بطور مطبوع
seasoning	مطبوع کننده
agreeably	بطور مطبوع
pleasant	خرم مطبوع
ambrosial	بسیار مطبوع
lief	گرانبها مطبوع
placable	مطبوع مهربان
graceful degradation	تنزل مطبوع
sweetest	مطبوع نوشین
sweet	مطبوع نوشین
sweeter	مطبوع نوشین
exquisite	دلپسند مطبوع
savoury	مطبوع طبع
pleasantest	خرم مطبوع
agreeable	مطبوع بشاش
palatable	مطبوع به ذائقه
pleasanter	خرم مطبوع
handsomely	بطور مطبوع
aeration	تهویه
aerification	تهویه
heating/air conditioning equipment	تهویه
ventilation	تهویه
airing	تهویه
pleasance	ادب مطبوع بودن
fun	مطبوع شوخی کردن
gracious	مطبوع دارای لطف
vent pipe	لوله تهویه
ventilate	تهویه کردن
arrow-loop	شکاف تهویه
trunking	کانال تهویه
ventilators	دستگاه تهویه
system of ventilation	سیستم تهویه
vantilating system	سیستم تهویه
ventilator	دستگاه تهویه
ventilating equipment	تجهیزات تهویه
aerate	تهویه کردن
natural ventilation	تهویه طبیعی
air relife valve	دریچه تهویه
air relief cock	مجرای تهویه
ventilated	تهویه کردن
ventilates	تهویه کردن
ventilating	تهویه کردن
air-conditioning	تهویه هوا
ventilation	تهویه کردن
ventilation	سیستم تهویه
air vent	تهویه هوا
aerated	تهویه کردن
aerates	تهویه کردن
induced ventillation	تهویه مصنوعی
aerating	تهویه کردن
savory	خوش طعم مطبوع طبع
ventilatory	تهویه دار تهویهای
air space ratio	درجه تهویه خاک
breather tube	لوله تهویه یا هواگیری
sewer ventilation	تهویه شبکه فاضلاب
air machine	ماشین تهویه معدن
to be congenial to somebody [things]	برای کسی مطبوع بودن [اشیا]
conceit	[بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
ventilate	تهویه کردن هوا دادن به
wind wing	پنجره کوچک تهویه اتومبیل
ventilating	تهویه کردن هوا دادن به
aeration irrigation	ابیاری برای تهویه خاک
ventilated	تهویه کردن هوا دادن به
air-hole	[تهویه فضای خالی سرداب]
ventilates	تهویه کردن هوا دادن به
turbofan	دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
pressure cabin	هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
plenum method	طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند