English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
host تهیه تسهیلات ورزشی
hosted تهیه تسهیلات ورزشی
hosting تهیه تسهیلات ورزشی
hosts تهیه تسهیلات ورزشی
Other Matches
sportscaster برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
facilities تسهیلات
convenience تسهیلات
conveniences تسهیلات
facilities تسهیلات ساختمانها
public utilities تسهیلات عمومی
credit facilities تسهیلات اعتباری
cryptofacility تسهیلات رمز
library facilities تسهیلات کتابخانهای
public facilities تسهیلات عمومی
utilities تسهیلات زندگی مانند اب
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
handlers یک فایل یا تسهیلات وقفه را بعهده دارد دستگذار
handler یک فایل یا تسهیلات وقفه را بعهده دارد دستگذار
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
ecom Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
sporty ورزشی
athletic ورزشی
gymnastical ورزشی
sports medicine طب ورزشی
agonistic ورزشی
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
sports facility تاسیسات ورزشی
sport skill مهارت ورزشی
indian club میل ورزشی
game مسابقههای ورزشی
physical exercise تمرین ورزشی
color تفسیر ورزشی
coliseum استادیوم ورزشی
gymnasiums مجموعه ورزشی
club sport باشگاه ورزشی
dumbbell اسباب ورزشی
wheel اتحادیه ورزشی
jerseys پیراهن ورزشی
jersey پیراهن ورزشی
hot-air balloons بالن ورزشی
hot-air balloon بالن ورزشی
hot air balloon بالن ورزشی
calendars تقویم ورزشی
calendar تقویم ورزشی
sweetsuit عرقگیر ورزشی
sweets عرقگیر ورزشی
dumbbells اسباب ورزشی
athletic trainer پزشکیار ورزشی
aerostat بالون ورزشی
wheels اتحادیه ورزشی
wheeling اتحادیه ورزشی
gymnasium مجموعه ورزشی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
athletic training room اطاق پزشکی- ورزشی
launching قایق ورزشی و صیادی
gymkhana ورزشگاه باشگاه ورزشی
ballets رقص ورزشی و هنری
country club باشگاه ورزشی وتفریحی
sportswriter وقایع نگار ورزشی
ballet رقص ورزشی و هنری
gymkhanas ورزشگاه باشگاه ورزشی
launches قایق ورزشی و صیادی
launched قایق ورزشی و صیادی
country clubs باشگاه ورزشی وتفریحی
launch قایق ورزشی و صیادی
player هنرپیشه بازیکن ورزشی
leagues هم پیمان شدن گروه ورزشی
league هم پیمان شدن گروه ورزشی
coach رهبری عملیات ورزشی را کردن
coaches رهبری عملیات ورزشی را کردن
marathons یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
sportive سرگرم تفریح وورزش ورزشی
marathon یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
cleat میخ ته کفشهای ورزشی گوه
coached رهبری عملیات ورزشی را کردن
sport shirt پیراهن یقه باز ورزشی
to show somebody up [in a competition] کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
spikes یک جفت کفش ورزشی میخ دار
featuring مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featured مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
to show somebody up [in a competition] از کسی جلو زدن [در مسابقه ورزشی]
feature مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
features مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
jayvee عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
pythiad دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
blazer نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
bloomer شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
head stock راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
blazers نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
wrong-foot باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
minor league دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
tailgate party [American E] پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
Ivy League نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
housing تهیه جا
supply تهیه
supplied تهیه
purvey تهیه
seating تهیه جا
supplying تهیه
preparation تهیه
ministration تهیه
purveys تهیه
purveying تهیه
preparations تهیه
provision تهیه
procurement تهیه
off hand بی تهیه
counter preparation ضد تهیه
purveyed تهیه
provide تهیه کردن
provide تهیه دیدن
provided [that] <conj.> تهیه شده
provides تهیه دیدن
provided <adj.> <past-p.> تهیه شده
affords تهیه کردن
affording تهیه کردن
afforded تهیه کردن
provides تهیه کردن
afford تهیه کردن
laid on <past-p.> تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.> تهیه شده
provisionment تهیه خواربار
to find in تهیه کردن
lighting feeder تهیه روشنایی
to make provision تهیه دیدن
triplication تهیه در سه نسخه
purveyance تهیه خواربار
triplicity تهیه در سه نسخه
fabricator تهیه کننده
victual تهیه اذوقه
victualage تهیه اذوقه
to bargain for تهیه دیدن
the water supply of tehran تهیه اب تهران
parasceve روز تهیه
prepare mortar تهیه ملات
preparatorily بعنوان تهیه
preparator تهیه کننده
preparation time زمان تهیه
preparation of food تهیه خوراک
preparation fire اتش تهیه
preparation fire تیر تهیه
the preparation day روز تهیه
counter preparation تیر ضد تهیه
vacuum-packed تهیه شده
process تهیه کردن
placements تهیه شغل
placements تهیه کار
placement تهیه شغل
placement تهیه کار
administers تهیه کردن
administering تهیه کردن
administered تهیه کردن
administer تهیه کردن
processes تهیه کردن
supplier تهیه کننده
on the stocks د رشرف تهیه
base development تهیه پایگاه
photo imagery تهیه عکس
pitched تهیه دیده
suppliers تهیه کننده
supplied تهیه کردن
weaponry تهیه سلاح
preparing تهیه کردن
prepares تهیه کردن
procuring تهیه کردن
prepare تهیه کردن
provision تهیه کردن
data processing تهیه اطلاعات
data processing تهیه و تولیداطلاعات
procure تهیه کردن
procured تهیه کردن
supply تهیه کردن
caters تهیه کردن
preparation تهیه و ارایش
furtherance تهیه وسایل
preparation تهیه مقدمات
preparation اتش تهیه
catered تهیه کردن
cater تهیه کردن
preparations اتش تهیه
procures تهیه کردن
supplying تهیه کردن
preparations تهیه مقدمات
catering تهیه کردن
preparations تهیه و ارایش
blend تهیه کردن
blends تهیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com