Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
kosher
تهیه شده برطبق شریعت یهود
Other Matches
laws
شریعت
Islam
شریعت
law
شریعت
islamic law
شریعت
rightteous
پیرو شریعت
the letter of the law
نص یا لفظ شریعت
tora
شریعت موسی
torah
شریعت موسی
the mosaic law
شریعت موسی
mosic law
شریعت موسی
in accordance with
برطبق
in case
<idiom>
برطبق
evangelically
برطبق انجیل
per
از وسط برطبق
abidance
رفتار برطبق توافق
anno hegirae
برطبق سال هجری
equal sacrifice theory
برطبق این نظریه
play it by ear
<idiom>
تصمیم گیری درچیزی برطبق شرایط
hit parade
<idiom>
لیستی از آهنگها برطبق سلیقه مردم
matter-of-fact
<idiom>
چیزی که شخص است ،برطبق واقعیت
conventionally
برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
anti-Semites
ضد یهود
anti-Semite
ضد یهود
anti semite
ضد یهود
lapides judaicus
سنگ یهود
Judaism
ایین یهود
rabbin
دکتردرفقه یهود
the jewish nation
قوم یهود
antisemitic
یهود ستیزانه
hebraism
دین یهود
antisemitic
یهود ستیز
antisemitism
یهود ستیزی
the rabbins
علمای یهود
purvey
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
تهیه اذوقه تهیه سورسات
synagogue
کنیسه پرستشگاه یهود
synagogues
کنیسه پرستشگاه یهود
synagogal
وابسته به پرستشگاه یهود
jahweh
یهو خدای یهود
synagog
کنیسه پرستشگاه یهود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
midrash
تفسیر کتاب مقدس یهود
rabbinism
تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
Judaic
وابسته به جهودان و مذهب یهود
jacob
یعقوب نبی قوم یهود
rabbinist
پیرو خاخام هایاعلمای یهود
jhvh
یهوه خدای قوم یهود
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
maccabees
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
ephod
جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
zachariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zechariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
essenism
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
Zionist
طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
preexilian
وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
preexilic
وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
menorah
شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
petalon
صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
proselte of the gate
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
methuselah
" متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purvey
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه
purveyed
تهیه
purveys
تهیه
procurement
تهیه
housing
تهیه جا
counter preparation
ضد تهیه
supplying
تهیه
supplied
تهیه
provision
تهیه
ministration
تهیه
purvey
تهیه
supply
تهیه
seating
تهیه جا
preparations
تهیه
preparation
تهیه
off hand
بی تهیه
placement
تهیه شغل
pitched
تهیه دیده
procure
تهیه کردن
procured
تهیه کردن
suppliers
تهیه کننده
placement
تهیه کار
preparatorily
بعنوان تهیه
on the stocks
د رشرف تهیه
photo imagery
تهیه عکس
preparator
تهیه کننده
preparation time
زمان تهیه
prepares
تهیه کردن
preparing
تهیه کردن
administer
تهیه کردن
administered
تهیه کردن
prepare mortar
تهیه ملات
administers
تهیه کردن
parasceve
روز تهیه
affords
تهیه کردن
afford
تهیه کردن
provides
تهیه کردن
provide
تهیه کردن
processes
تهیه کردن
provide
تهیه دیدن
preparation fire
تیر تهیه
purveyance
تهیه خواربار
provisionment
تهیه خواربار
procures
تهیه کردن
supplier
تهیه کننده
procuring
تهیه کردن
placements
تهیه کار
placements
تهیه شغل
affording
تهیه کردن
preparation of food
تهیه خوراک
preparation fire
اتش تهیه
process
تهیه کردن
preparation
تهیه و ارایش
preparations
تهیه مقدمات
preparations
اتش تهیه
supply
تهیه کردن
preparations
تهیه و ارایش
lighting feeder
تهیه روشنایی
supplied
تهیه کردن
laid on
<past-p.>
تهیه شده
preparation
اتش تهیه
provided
<adj.>
<past-p.>
تهیه شده
appropriated
<adj.>
<past-p.>
تهیه شده
provided
[that]
<conj.>
تهیه شده
supplying
تهیه کردن
administering
تهیه کردن
counter preparation
تیر ضد تهیه
furtherance
تهیه وسایل
preparation
تهیه مقدمات
vacuum-packed
تهیه شده
prepare
تهیه کردن
provision
تهیه کردن
data processing
تهیه و تولیداطلاعات
the water supply of tehran
تهیه اب تهران
the preparation day
روز تهیه
blend
تهیه کردن
blends
تهیه کردن
data processing
تهیه اطلاعات
cater
تهیه کردن
catered
تهیه کردن
catering
تهیه کردن
caters
تهیه کردن
to bargain for
تهیه دیدن
weaponry
تهیه سلاح
victualage
تهیه اذوقه
base development
تهیه پایگاه
victual
تهیه اذوقه
triplicity
تهیه در سه نسخه
triplication
تهیه در سه نسخه
afforded
تهیه کردن
to make provision
تهیه دیدن
to find in
تهیه کردن
provides
تهیه دیدن
fabricator
تهیه کننده
hydrography
تهیه نقشه دریایی
furred
تهیه شده باخز
area projection
تهیه نقشه از منطقه
programmer
تهیه کننده برنامه
duplicator
ماشین تهیه رونوشت
duplicators
ماشین تهیه رونوشت
programmers
تهیه کننده برنامه
he is an adequate provider
برای تهیه خواربار
artillery preparation
اتش تهیه توپخانه
beach unit
یکان تهیه بارانداز
barrier tactics
تاکتیک تهیه موانع
artillery preparation
تیر تهیه توپخانه
area projection
تهیه تصویر منطقه
polychromy
فن تهیه نقوش الوان
acetylene generator
دستگاه تهیه استیلن
polychrome
تهیه عکسهای رنگی
aggregate flow diagram
نمودار تهیه مصالح
melinite
مخصوص تهیه چاشنی
budgeteer
تهیه کننده بودجه
prearrange
قبلا تهیه کردن
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
it is in preparation
در دست تهیه است
topography
تهیه نقشه از عوارض
precontract preparations
تهیه اسناد قرارداد
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
process
تهیه و تولید کردن
lyonnaise
باپیاز تهیه شده
processes
تهیه و تولید کردن
prearranged
از پیش تهیه شده
budgeter
تهیه کننده بودجه
project section
بخش تهیه طرحها
affordable
قابل تهیه و خریداری
procurement
تهیه و تحویل اماد
cold turkey
بدون تهیه وتدارک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com