English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (37 milliseconds)
English Persian
preparation تهیه کردن اتش
preparations تهیه کردن اتش
Search result with all words
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
outline مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlined مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlines مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlining مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
enable تهیه کردن برای
enabled تهیه کردن برای
enables تهیه کردن برای
enabling تهیه کردن برای
program برنامه تهیه کردن
programs برنامه تهیه کردن
supplied تهیه کردن
supply تهیه کردن
supplying تهیه کردن
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
get تهیه کردن فهمیدن
gets تهیه کردن فهمیدن
getting تهیه کردن فهمیدن
back up کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back-up کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
draft تهیه کردن پیش نویس
drafted تهیه کردن پیش نویس
drafts تهیه کردن پیش نویس
furnish مزین کردن تهیه کردن
furnish تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishes مزین کردن تهیه کردن
furnishes تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishing مزین کردن تهیه کردن
furnishing تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
procurement تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
develop توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
develops توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
harness اشیاء تهیه کردن
harnessed اشیاء تهیه کردن
harnessing اشیاء تهیه کردن
provision تهیه کردن
make تهیه کردن طرح کردن
makes تهیه کردن طرح کردن
mush حریره اردذرت تهیه کردن
blend تهیه کردن
blends تهیه کردن
fund تهیه وجه کردن
funded تهیه وجه کردن
cater تهیه کردن
catered تهیه کردن
catering تهیه کردن
caters تهیه کردن
orchestrate هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrates هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
prepare تهیه کردن
prepares تهیه کردن
preparing تهیه کردن
extemporised فورا تهیه کردن
extemporises فورا تهیه کردن
extemporising فورا تهیه کردن
extemporize فورا تهیه کردن
extemporized فورا تهیه کردن
extemporizes فورا تهیه کردن
extemporizing فورا تهیه کردن
brief خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
procure تهیه کردن
procured تهیه کردن
procures تهیه کردن
procuring تهیه کردن
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
finance علم دارایی تهیه پول کردن
finance درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finance بودجه چیزی را تهیه کردن
financed علم دارایی تهیه پول کردن
financed درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financed بودجه چیزی را تهیه کردن
finances علم دارایی تهیه پول کردن
finances درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finances بودجه چیزی را تهیه کردن
financing علم دارایی تهیه پول کردن
financing درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financing بودجه چیزی را تهیه کردن
triplicate در سه نسخه تهیه کردن
provide تهیه کردن
provides تهیه کردن
afford تهیه کردن
afforded تهیه کردن
affording تهیه کردن
affords تهیه کردن
conserve کنسرو تهیه کردن
conserved کنسرو تهیه کردن
conserves کنسرو تهیه کردن
conserving کنسرو تهیه کردن
formulation تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
Other Matches
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
schematize بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pre engage ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
castellation تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
to pull off something [contract, job etc.] چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
processes تهیه کردن
process تهیه کردن
administering تهیه کردن
administered تهیه کردن
administers تهیه کردن
to find in تهیه کردن
administer تهیه کردن
process تهیه و تولید کردن
bill تهیه کردن صورتحساب
quadruplicate در چهارنسخه تهیه کردن
bills تهیه کردن صورتحساب
effigy تمثال تهیه کردن
programme برنامه تهیه کردن
programmes برنامه تهیه کردن
prearrange قبلا تهیه کردن
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
effigies تمثال تهیه کردن
whomp up بسرعت تهیه کردن
processes تهیه و تولید کردن
to provide for old age برای پیری تهیه کردن
bossing نقش برجسته تهیه کردن
to serve the city with water اب برای شهر تهیه کردن
aminister تهیه کردن بکار بردن
to draw up تهیه کردن درصف اوردن
scabble زمخت وناصاف تهیه کردن
circumstantiate امارات لازمه را تهیه کردن
to raise funds تهیه وجه یاسرمایه کردن
handwrite نسخه خطی تهیه کردن
boss نقش برجسته تهیه کردن
bossed نقش برجسته تهیه کردن
bosses نقش برجسته تهیه کردن
revictual دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
munition تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
preparative تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
mekeready تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
mekeready وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
To make reservations. To book seats. جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
put out تهیه کردن اشفته کردن
to draw out تهیه کردن طرح کردن
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection print روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
phototostat رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
tea leaf برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
preparations تهیه
seating تهیه جا
preparation تهیه
ministration تهیه
off hand بی تهیه
purveys تهیه
purveying تهیه
procurement تهیه
purveyed تهیه
purvey تهیه
supplied تهیه
supply تهیه
supplying تهیه
housing تهیه جا
provision تهیه
counter preparation ضد تهیه
counter preparation تیر ضد تهیه
suppliers تهیه کننده
weaponry تهیه سلاح
provide تهیه دیدن
provides تهیه دیدن
data processing تهیه اطلاعات
base development تهیه پایگاه
preparatorily بعنوان تهیه
on the stocks د رشرف تهیه
prepare mortar تهیه ملات
data processing تهیه و تولیداطلاعات
laid on <past-p.> تهیه شده
fabricator تهیه کننده
victualage تهیه اذوقه
victual تهیه اذوقه
placement تهیه کار
furtherance تهیه وسایل
placement تهیه شغل
placements تهیه کار
the water supply of tehran تهیه اب تهران
placements تهیه شغل
lighting feeder تهیه روشنایی
the preparation day روز تهیه
triplication تهیه در سه نسخه
triplicity تهیه در سه نسخه
provisionment تهیه خواربار
supplier تهیه کننده
provided [that] <conj.> تهیه شده
purveyance تهیه خواربار
appropriated <adj.> <past-p.> تهیه شده
to bargain for تهیه دیدن
provided <adj.> <past-p.> تهیه شده
pitched تهیه دیده
preparator تهیه کننده
preparation of food تهیه خوراک
preparations تهیه و ارایش
photo imagery تهیه عکس
preparation fire تیر تهیه
preparations اتش تهیه
preparations تهیه مقدمات
vacuum-packed تهیه شده
preparation تهیه و ارایش
preparation اتش تهیه
to make provision تهیه دیدن
preparation time زمان تهیه
preparation fire اتش تهیه
parasceve روز تهیه
preparation تهیه مقدمات
programmers تهیه کننده برنامه
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
programmer تهیه کننده برنامه
affordable قابل تهیه و خریداری
topography تهیه نقشه از عوارض
scripting تهیه فایل اغازگر
stenciller تهیه کننده استنسیل
stenciler تهیه کننده استنسیل
hydrography تهیه نقشه دریایی
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
forges تهیه جنس قلابی
precontract preparations تهیه اسناد قرارداد
rotogravure تهیه گراور غلتکی
procuring تهیه و تحویل اماد
duplicator ماشین تهیه رونوشت
barrier tactics تاکتیک تهیه موانع
procures تهیه و تحویل اماد
procure تهیه و تحویل اماد
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
melinite مخصوص تهیه چاشنی
he is an adequate provider برای تهیه خواربار
acetylene generator دستگاه تهیه استیلن
hosts تهیه تسهیلات ورزشی
host تهیه تسهیلات ورزشی
foresees قبلا تهیه دیدن
quadruplication تهیه چیزی درچهارنسخه
foresee قبلا تهیه دیدن
hosted تهیه تسهیلات ورزشی
hosting تهیه تسهیلات ورزشی
beach unit یکان تهیه بارانداز
it is in preparation در دست تهیه است
procured تهیه و تحویل اماد
preparatory مربوط به تهیه یامقدمات
tasty باسلیقه تهیه شده
advancing قبلا تهیه شده
budgeteer تهیه کننده بودجه
lyonnaise باپیاز تهیه شده
budgeter تهیه کننده بودجه
project section بخش تهیه پروژه ها
forge تهیه جنس قلابی
polychromy فن تهیه نقوش الوان
project section بخش تهیه طرحها
polychrome تهیه عکسهای رنگی
duplicators ماشین تهیه رونوشت
cold turkey بدون تهیه وتدارک
furred تهیه شده باخز
program section بخش تهیه برنامه ها
procurement تهیه و تحویل اماد
information providers تهیه کنندگان اطلاعات
preparatory students شاگردان تهیه یا مقدماتی
advance قبلا تهیه شده
area projection تهیه تصویر منطقه
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
prearranged از پیش تهیه شده
area projection تهیه نقشه از منطقه
advances قبلا تهیه شده
tastier باسلیقه تهیه شده
tastiest باسلیقه تهیه شده
curf خاکی که اجر از ان تهیه میشود
bessemer یکی از روشهای تهیه فولاد
animators تهیه کنندهء فیلمهای کارتون
spinner دستگاه ریسندگی جهت تهیه نخ
overwrought تهیه شده ازروی مهارت
draftsman تهیه کننده لوایح قانونی
barrage rocket موشک مخصوص تهیه سداتش
mix in place تهیه بتن در خود کارگاه
custom built سفارشی تهیه شده اختصاصی
dressing plant تاسیسات تهیه سنگ معدن
lead up تهیه مقدمات را دیدن راهنما
lead-up تهیه مقدمات را دیدن راهنما
management accounting تهیه حساب جهت مدیران
subornation جرم تهیه شهود کاذب
spaced armor تهیه زره دو پوشه یا دوپوسته
silent partner شریکی که تهیه سرمایه بااوست
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
testacy تهیه وتدوین وصیت نامه
career management مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
home-made <adj.> در خانه ساخته [تهیه] شده
furnisher تهیه کننده سامان واثاثیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com