English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English Persian
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
Other Matches
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlays در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delaminate لایه لایه شدن
delamination لایه لایه شدگی
delamination لایه لایه کردن
delamination لایه لایه شدن
lamination لایه لایه سازی
interlayer لایه بین دو لایه
argillite خاک رس لایه لایه
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
regenerator وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
strata لایه ها
layers لایه
coated لایه
stratum لایه
riband لایه
ribands لایه
stuffless بی لایه
ribbands لایه
ribband لایه
leaf لایه
substrate لایه
yard لایه
yards لایه
layer لایه
provine لایه
coats لایه
shells لایه
bed لایه
layer line خط لایه
courses لایه
beds لایه
lamellose لایه لایه
coursed لایه
padding لایه
lamellar لایه لایه
tiers لایه
shell لایه
coat لایه
coatings لایه
shelling لایه
course لایه
three ply سه لایه
three-ply سه لایه
tier لایه
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
priming layer لایه استری
impervious blanket لایه ناتراوا
damp proof course= لایه نمگیر
sand layer لایه ماسه
concrete layer لایه بتنی
reversing layer لایه واگردان
ionosphere لایه یونسفر
in layers در چند لایه
soil horizon لایه خاک
insulated layer لایه عایق
intermediate layer لایه میانی
silt layer لایه لای
depletion layer تهی لایه
impervious blanket لایه نفوذناپذیر
selected material لایه فرم
sedimentation لایه گذاری
stratosphere لایه- سپهر
pad لایه پشتی
outer shell لایه والانس
layer of rock لایه سنگی
acid lining لایه اسیدی
confining layer لایه فشارزا
mylar لایه پولیستری
multilayer چند لایه
layering لایه بندی
drainage course لایه زهکش
magnetic layer لایه مغناطیسی
limnetic zone لایه نورگیر اب
priming لایه اول
valence shell لایه والانس
epilimnion اب لایه زبرین
damp proof course= لایه نمبند
hard layer لایه سخت
stripping برداشت لایه رو
stripping تراش لایه رو
hard layer لایه سفت
coat of plastering لایه اندود
bedding لایه بندی
bedding لایه زیرین
porous layer لایه روزنهای
lamella لایه صفحه
pervious blanket لایه زهکش
oxide film لایه اکسیدی
overburden لایه سربار
pads لایه پشتی
the inner layer لایه درونی
ply لایه کاغذ
plying لایه کاغذ
basaltic stratum لایه بازالتی
strands لایه رودخانه
substrate زیر لایه
superstratum ابر لایه
base course لایه شالوده
subsell زیر لایه
plasterboard لایه گچی
energy shell لایه انرژی
boundary layer لایه مرزی
sublevel زیر لایه
plies لایه کاغذ
traprock لایه بازالتی
thin film لایه نازک
wearing course لایه رویی
surface course لایه رویی
five ply پنج لایه
filter layer لایه پالایش
filter layer لایه صافی
strand لایه رودخانه
energy stage لایه انرژی
substratum زیر لایه
surfacing لایه پوشش
barrier layer لایه سدی
top layer لایه فوقانی
subfloor لایه زیر کف
blockstone course لایه سنگچین
zonate لایه دار
laminated لاله لایه
euphotic اب لایه نورگیر
binder course لایه استر
frost blanket course لایه پاد یخ
carbon deposite لایه کربن
blocking layer لایه سدی
bioderm لایه زنده
stratification لایه بندی
sub grade لایه زیرین
bottom layer لایه مشترک
undercoat زیر لایه
waterproofing course لایه اب بندی
frost blanket course لایه ضد یخ قشر ضد یخ
plied لایه کاغذ
epilimnion اب لایه سطحی
thropholyt لایه خوراک کاه
mesocline لایه فوقانی مزوسفر
cushion لایه گذاشتن چنبره
cushioned لایه گذاشتن چنبره
thin layer chromatography کروماتوگرافی لایه نازک
medial layer لایه میانی [پزشکی]
flat coat [painting] لایه صاف رنگ
wadable قابل لایه گذاری
abyssal pelagic زیر لایه ژرفی
throphogen لایه خوراک ساز
multi layer weld جوشکاری چند لایه
basaltic stratum لایه سیاه سنگی
cushioning لایه گذاشتن چنبره
cushions لایه گذاشتن چنبره
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
impermeable layer لایه غیرقابل نفوذ
cutis لایه زیرین پوست
lamella عضو شبیه لایه
layered دارای لایه یا طبقه
lacing-course [لایه ای از آجر یا کاشی]
troposphere لایه تروپوسفر هوا
bed rock ledge لایه سنگی کف بستر
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
dermatome لایه پوست ساز
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
depositions سطح با یک لایه نازک
epipelagic زیر لایه زبرین
deposition سطح با یک لایه نازک
veneer لایه نازک چوب
barrier layer cell سلول لایه سدی
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
binder course لایه یا قشر لعاب
padding پیمایش لایه گذاری
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
cortices لایه رویی روپوش
purlin لایه یا تیرک اتصال
protective layer لایه یا روکش محافظ
protective coat لایه یا قشر محافظ
aphotic stratum لایه تاریک اقیانوس
electrical double layer لایه مضاعف الکتریکی
levelling course لایه تسطیح کننده
fascias لایه پوششی فیبری
fascia لایه پوششی فیبری
pelagic ژرف لایه ابPELA
hardened case لایه سخت شده
heeltap لایه پاشنه کفش
aphotic zone لایه تاریک اقیانوس
selected material لایه بدنه راه
subbase course لایه زیر اساس
stratosphere لایه استراتوسفر جوی
stabilized layer لایه تثبیت شده
cortex لایه رویی روپوش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com