Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
mixed graze
توام زمین
Other Matches
stealing from a protected palce
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
gemini
توام
adnate
توام
biparous
توام زا
twinned
توام
gemel
توام
mixed
توام
joint
توام
duad
توام
twin
توام
geminate
توام
amalgamated
توام کردن
integrates
توام کردن
twain
توام دوقلو
amalgamate
توام کردن
integrate
توام کردن
reatrain
عملکرد توام
twin check
بررسی توام
intergrowth
رویش توام
accompanied
توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate
توام کردن
integrated training
اموزش توام
accompanies
توام کردن
accompany
توام کردن
twin check
مقابله توام
integrated staff
ستاد توام
amalgamates
توام کردن
twinned
توام کردن
twin
توام کردن
mixed air
توام هوا
integrating
توام کردن
geminate
توام کردن
easeful
توام باراحتی
deprived
توام با محرومیت
amalgamating
توام کردن
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
conjugate
درهم امیختن توام
blizzards
بادشدید توام بابرف
hypocritical
توام با تدلیس و تزویر
participant observation
مشاهده توام با مشارکت
charge coupled device
دستگاه توام با بار
integrated defense
پدافند هوایی توام
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
blizzard
بادشدید توام بابرف
work relief
استراحت توام با کار
effective faith
ایمان توام باعمل
rainsquall
باران توام باتوفان
synergy
کار توام اشتراک مساعی
synergism
کار توام ودسته جمعی
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
adnate
مربوط باعضاء تناسلی توام
to wed one quality to onether
دوصفت راباهم توام کردن
kleptolagnia
تحریک جنسی توام با دزدی
integrated reservoir operation
بهره برداری توام از چندمخزن
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
androgyny
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
tinged with cnvy
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
pleuropneumonia
ذات الجنب توام با سینه پهلو
auxesis
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
rule of reason
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
High Mass
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
malicious prosecution
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
object lessons
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
domain
زمین
soiling
زمین
tellus
زمین
domains
زمین
soil
زمین
ground
: زمین
ground
زمین
ground
کف زمین
acres
زمین
soils
زمین
rooter
زمین کن
extra terrestrial
زمین
geodetically
زمین
globe
زمین
lackland
بی زمین
grass roots
کف زمین
floor
کف زمین
earthing
زمین
floored
کف زمین
graze
زمین
grazed
زمین
norland
زمین
floor
کف زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
land n
زمین
grazes
زمین
floors
کف زمین
ground line
خط زمین
terrain
زمین
earth
زمین
field
زمین
cinder track
زمین دو
globes
زمین
ground surface
کف زمین
land
زمین
this earthly round
زمین
real estate
زمین
earths
زمین
fielded
زمین
aerospace
جو زمین
fields
زمین
acre
زمین
cinder tracks
زمین دو
smallholding
زمین کوچک
oblique compartment
زمین مورب
shells
قشر زمین
crusts
پوسته زمین
shell
قشر زمین
rootle
زمین راباپوزکندن
rolling country
زمین پوشیده
occident
مغرب زمین
shelling
قشر زمین
crust
پوسته زمین
salle d'armes
زمین شمشیربازی
geology
زمین شناسی
natural ground
زمین طبیعی
territory
زمین ملک
mool
زمین خشک
end
زمین حریف
ended
زمین حریف
ends
زمین حریف
saturated ground
زمین سیراب
measurement ofland
زمین پیمایی
nutation
اهتزاز زمین
mid court
وسط زمین
measuring rod
گز زمین پیمایی
routes
به زمین نشاندن
neutral earth
زمین خنثی
route
به زمین نشاندن
sandy soil
زمین ماسهای
territories
زمین ملک
basements
زیر زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com