English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
Other Matches
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
intelligence 1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
treble staff موسیقی
ear for music موسیقی
ragtime در موسیقی
music موسیقی
treble clef موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
computer music موسیقی کامپیوتری
discos موسیقی دیسکو
pricking نقطه نت موسیقی
disco موسیقی دیسکو
pricked نقطه نت موسیقی
instructor of music مشاق موسیقی
prick نقطه نت موسیقی
instrumentally با الت موسیقی
philharmonic عاشق موسیقی
music halls سالن موسیقی
fortes موسیقی بلند
forte موسیقی بلند
music hall سالن موسیقی
boogies موسیقی بوگی
make music موسیقی ساختن
subdominant نت چهارم موسیقی
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
play music موسیقی ساختن
musicians موسیقی دان
ambient music موسیقی متن
background music موسیقی متن
electronic music موسیقی الکترونیکی
background sound موسیقی متن
ambient music موسیقی پس زمینه
musician موسیقی دان
background music موسیقی پس زمینه
opuses قطعه موسیقی
unvocal بدون موسیقی
boogies موسیقی راک
boogieing موسیقی بوگی
jazz موسیقی جاز
boogieing موسیقی راک
boogied موسیقی بوگی
boogied موسیقی راک
boogie موسیقی بوگی
boogie موسیقی راک
boleros موسیقی بولرو
quire گروه کر [موسیقی]
devotion to music دلبستگی به موسیقی
fa چهارمین نت موسیقی
euterpe الهه موسیقی
chamber music موسیقی مجلسی
opus قطعه موسیقی
background sound موسیقی پس زمینه
noteless غیر موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
musical ability توانش موسیقی
musical language زبان موسیقی
beats ضربت موسیقی
musicality برابری با موسیقی
musicality ذوق موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
musicalness ذوق موسیقی
musicologist موسیقی شناس
noting نت موسیقی نوشتن
musicology موسیقی شناسی
musical instruments الت موسیقی
musical instrument الت موسیقی
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
ragtime موسیقی ضربی
notes نت موسیقی نوشتن
carillon زنگهای موسیقی
note نت موسیقی نوشتن
beat ضربت موسیقی
carillons زنگهای موسیقی
sections بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
immusical خارج ازقواعد موسیقی
band دستهء موسیقی اتحاد
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
bands دستهء موسیقی اتحاد
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
anvil سندان [آلت موسیقی]
timpani کوسها [ساز موسیقی]
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
postlude قطعه موسیقی پایان
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
glockenspiel نوعی الت موسیقی
gavotte موسیقی این رقص
etude قطعهء موسیقی کوتاه
marching موسیقی نظامی یا مارش
marches موسیقی نظامی یا مارش
marched موسیقی نظامی یا مارش
march موسیقی نظامی یا مارش
tin pan alley جماعت موسیقی دانان
melodies صدای موسیقی نوا
melody صدای موسیقی نوا
symphony قطعه طولانی موسیقی
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
tablature نوعی علائم موسیقی
gavote موسیقی این رقص
duos اواز یا موسیقی دونفری
duo اواز یا موسیقی دونفری
reed الت موسیقی بادی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
octave نتهای هشتگانه موسیقی
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
to harp چنگ زدن [موسیقی]
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
musically مطابق اصول موسیقی
banstand محل دستهء موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
bandsman عضو دستهء موسیقی
dulcet نوعی الت موسیقی
note اهنگ صدا نت موسیقی
castanet یک نوع الت موسیقی
noting اهنگ صدا نت موسیقی
play الت موسیقی نواختن
notes اهنگ صدا نت موسیقی
played الت موسیقی نواختن
playing الت موسیقی نواختن
soundtrack موسیقی ضبط شده
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
timpano دهل [ساز موسیقی]
timpano کوس [ساز موسیقی]
wind instrument الات موسیقی بادی
wind instruments الات موسیقی بادی
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
medley قطعه موسیقی مختلط
medleys قطعه موسیقی مختلط
percussion instrument الات موسیقی ضربی
chime ترتیب زنگهای موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
plainsong سرودمناجاتی و بدون موسیقی
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
soundtracks موسیقی ضبط شده
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
plays الت موسیقی نواختن
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
combos دسته کوچک موسیقی جاز
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
He is a mediocre musician . موسیقی دان پرمایه یی نیست
go-go وابسته به رقصگر موسیقی راک
harmonica الت موسیقی شبیه سنتور
harmonicas الت موسیقی شبیه سنتور
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
go-go وابسته به رقص با موسیقی راک
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
fugue نوعی الت بادی موسیقی
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
sext یک ششم نوعی الت موسیقی
combo دسته کوچک موسیقی جاز
midi میانجی رقمی الات موسیقی
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
range of music حدود یا میدان علم موسیقی
fugues نوعی الت بادی موسیقی
nocturnes قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
glee ساز و نواز اسباب موسیقی
preattunement کوک از قبل [آلت موسیقی]
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
orpheus ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
suite اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
celesta نوعی الت موسیقی شبیه پیانو
suites اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
ocarina نوعی الت موسیقی شبیه نای
mi سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
tone deaf فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone-deaf فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
audiophile شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
oratorio قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
apollo خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
oratorios قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
composer آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
schmaltzy موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
schmalz موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
harmonist موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
ballets اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ukulele یک نوع الت موسیقی شبیه گیتار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com