Dictiornary-Farsi | توانایی فرا روانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
psi ability	توانایی فرا روانی


Other Matches

intelligence	1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
mellifluence	روانی
psychic	روانی
yield point	حد روانی
volubility	روانی
liquid limit	حد روانی
psychical	روانی
freedom	روانی
freedoms	روانی
fluency	روانی
facility	روانی
subversives	روانی
subversive	روانی
fluidity	روانی
flow	روانی
mental	روانی
flowed	روانی
psychological	روانی
flows	روانی
mental status	وضع روانی
mental disorder	بیماری روانی
mental illness	بیماری روانی
mental hygiene	بهداشت روانی
playing the man	بازی روانی
mental derangement	اشفتگی روانی
mental conflict	تعارض روانی
physical psychological	تنی- روانی
liquid limit	مرز روانی
mental disturbance	اختلال روانی
psychiatric disorder	اختلال روانی
mental health	سلامت روانی
mental health	بهداشت روانی
mental test	ازمون روانی
mental examination	معاینه روانی
mental economy	اقتصاد روانی
psychological test	ازمون روانی
physical psychological	جسمی- روانی
neurasthenia	خسته روانی
mental disease	بیماری روانی
complex	عقده روانی
complexes	عقده روانی
nervous breakdown	فروباشی روانی
moods	وضع روانی
mood	وضع روانی
psychological warfare	جنگ روانی
psychoanalysis	تحلیل روانی
mentally	از نظر روانی
sanity	سلامت روانی
psychotherapy	درمان روانی
psychiatry	پزشکی روانی
nervous breakdowns	فروباشی روانی
nervous breakdowns	بحران روانی
intrapsychic	درون روانی
gift of the gab	روانی زبان
exopsychic	برون روانی
endopsychic	درون روانی
ease of style	روانی انشا
cathexis	نیروگذاری روانی
cathexis	تمرکز روانی
cathexis	انرژی روانی
analeptic	نیروبخش روانی
nervous breakdown	بحران روانی
fluidity	روانی بیان
flow	روانی سلاست
psychopaysical	روانی- فیزیکی
psychopaths	بیمار روانی
psychopathy	اختلالات روانی
neuroses	اختلال روانی
neurosis	اختلال روانی
psychopathy	معالجه روانی
psychomotor	روانی- حرکتی
psychological space	فضای روانی
stress	فشار روانی
psychological scale	مقیاس روانی
stresses	فشار روانی
psychopath	بیمار روانی
psychopharmacology	داروشناسی روانی
psychosexual	روانی- جنسی
flowed	روانی سلاست
flows	روانی سلاست
versatility	روانی مهارت
supersensible	روحی روانی
stream of consciousness	تسلسل روانی
sociopsychological	اجتماعی- روانی
psyho	بیمار روانی
psychosurgery	جراحی روانی
psychosocial	روانی- اجتماعی
psychological operations	عملیات روانی
psychognosis	شناخت روانی
psychodiagnosis	تشخیص روانی
psychic trauma	اسیب روانی
psychic secretion	تراوش روانی
psychic energy	نیروی روانی
psychosis	بیماری روانی
psychic deafness	ناشنوایی روانی
psychotic	بیمار روانی
psychic blindness	نابینایی روانی
psychic apparatus	دستگاه روانی
psychiatric social work	مددکاری روانی
psychiatric nurse	پرستار روانی
psychiatric hospital	بیمارستان روانی
psychasthenia	ضعف روانی
mental disorder	اختلال روانی
psychogenesis	پدیدایی روانی
psychograph	نمودار روانی
psychological environment	محیط روانی
psycholepsy	افت روانی
psycholepsis	افت روانی
psychological factors	عوامل روانی
stressing	فشار روانی
psychological field	میدان روانی
liquid limit test	ازمون حد روانی
qualification	توانایی
able-bodied	توانایی
credential	توانایی
skill	توانایی
expertise	توانایی
competence	توانایی
faculties	توانایی
faculty	توانایی
potentialities	توانایی
potentiality	توانایی
potence	توانایی
potently	با توانایی
puissance	توانایی
strenght	توانایی
influencing	توانایی
energy	توانایی
energies	توانایی
might	توانایی
abilities	توانایی
means	توانایی
powers	توانایی
capability	توانایی
authority	توانایی
ably	با توانایی
power	توانایی
powered	توانایی
powering	توانایی
influences	توانایی
influenced	توانایی
influence	توانایی
reaching	توانایی
reaches	توانایی
reached	توانایی
reach	توانایی
ability	توانایی
mental measurement	اندازه گیری روانی
reflux condenser	چگالنده باز روانی
psychopath	مبتلا بامراض روانی
viscosity	ناروانی کند روانی
psychosomatic disease	بیماری روانی- تنی
mental element of crime	عنصر روانی جرم
reagent	موضوع ازمایش روانی
psychotherapeutic	وابسته بدرمان روانی
to speak with f.	به روانی سخن گفتن
reflux column	ستون باز روانی
stress tolerance	تحمل فشار روانی
intrapsychic conflict	تعارض درون روانی
organic mental disorder	اختلال روانی عضوی
psychopaths	مبتلا بامراض روانی
pgr	بازتاب گالوانیکی- روانی
psychogalvanic reflex	بازتاب گالوانیکی- روانی
stress	تنش جسمانی- روانی
stresses	تنش جسمانی- روانی
psychognosy	مطالعه عمیق روانی
psychasthenia	خستگی روانی بی تصیمی
psychogalvanic response	پاسخ گالوانیکی- روانی
psychodynamics	پویش شناسی روانی
psychodrama	نقش گزاری روانی
psychologism	پیروی از اصول روانی
psychomotor agitation	بیقراری روانی- حرکتی
psychomotor retardation	کندی روانی- حرکتی
phrenology	جمجمه شناسی روانی
psychopathology	اسیب شناسی روانی
psychopathologist	اسیب شناس روانی
psychonomics	محیط شناسی روانی
psychic determinism	علیت گرایی روانی
neuropsychiatric	درمان روانی عصبی
neuropsychiatric	مرض روانی و عصبی
psychomotor tests	ازمونهای روانی- حرکتی
psychognosis	مطالعه عمیق روانی
psychodiagnostics	ابزارهای تشخیص روانی
depth psychology	تجزیه و تحلیل روانی
nervous breakdown	واماندگی روانی [پزشکی]
stressable <adj.>	فشار روانی پذیر
nervous breakdown	ناتوانی روانی [پزشکی]
california psychological inventory	پرسشنامه روانی کالیفرنیا
nervous breakdown	درماندگی روانی [پزشکی]
stressing	تنش جسمانی- روانی
psychological warfare	عملیات جنگ روانی
facility	وسیله تسهیل روانی
non ability	عدم توانایی
capacities	توانایی کار
numerical ability	توانایی عددی
energy	توانایی کار
energies	توانایی کار
capacity	توانایی کار
capacity	صلاحیت توانایی
authority	توانایی اجازه