Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
horsepower hour
توان اسب در ساعت
Other Matches
sundials
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
power meter
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
Look at the watch.
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
zone time
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine.
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11.
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindles
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
rating
توان نامی توان قدرت
ratings
توان نامی توان قدرت
lsb
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
volt ampere meter
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
synchronous
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock
ساعت از روی ساعت
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
powering
توان
equipotent
هم توان
isoelectric
هم توان
vigor
توان
ambidextrous
دو سو توان
vim
توان
p
توان
oligotrophic
کم توان
high-powered
پر توان
low power
توان کم
vigour
توان
powers
توان
exponent
توان
exponents
توان
potential
توان
ambidextral
دو سو توان
throughput
توان
capacitance
توان
potency
توان
power
توان
powered
توان
microcomputer
کامپیوتر کم توان
reactive power
توان واکنشی
simple circuit
مدار توان
horsepower
توان اسب
reactive power
توان راکتیو
maximum available powere
توان حداکثر
reactive volt amperes
توان هرز
apparent power
توان فاهری
biological potential
توان زیستی
low power
توان کوچک
light output ratio
توان نور
brake horsepower
توان مفید
motor output
توان موتور
out put
توان دستگاهها
active power
توان موثر
power loss
اتلاف توان
power level indicator
توان نما
power output
توان خروجی
power level
تراز توان
power function
تابع توان
aerobic power
توان هوازی
albedo
توان بازتاب
power factor
ضریب توان
power endurance
توان استقامت
rated output
توان نامی
power circuit
مدار توان
potential energy
نهان توان
physical medicine
طب توان بخشی
reactive power
توان هرز
output power
توان خروجی
puissance
توان قدرت
interference power
توان پارازیت
engine performance
توان موتور
cosine meter
توان سنج
heating power
توان حرارتی
constant power
توان دائمی
electric power
توان برقی
constant power
توان ثابت
connected load
توان اتصال
inputted
توان اولیه
inputted
توان ورودی
h.p.
توان اسب
discriminating power
توان افتراق
dispersive power
توان پاشندگی
engine rating
توان موتور
effective power
توان موثر
explosive power
توان انفجاری
dynomometer
توان سنج
exponentiation
به توان رساندن
flexural strength
توان خمشی
fluctuating power
توان نوشی
omnipotent
همه توان
input
توان اولیه
input
توان ورودی
increase of output
افزایش توان
circuit breaking capacity
توان قطع
capacity range
حیطه توان
ratings
سنجش توان
rating
سنجش توان
indicated horsepower
توان فاهری
potency
توان جنسی
input power
توان ورودی
complex power
توان مختلط
complex power
توان موهومی
horse power
توان موتور
i. and evdevolution
توان یابی
i^ r loss
اتلاف توان
recruitment
توان گیری
idle current wattmeter
توان کورسنج
idle power
توان کور
wattles power
توان کور
compression strength
توان فشاری
instantaneous power
توان لحظهای
valence
توان ارزش
powers
توان نیرو
paces
حفظ توان
micros
کامپیوتر کم توان
micro
کامپیوتر کم توان
vector power
توان برداری
useful power
توان مفید
throughput
توان عملیاتی
true power
توان واقعی
rehabilitation
توان بخشی
true power
توان متوسط
paced
حفظ توان
pace
حفظ توان
powers
توان برقی
powers
قوه یا توان
powering
قوه یا توان
powering
توان نیرو
powered
قوه یا توان
exponent
توان
[ریاضی]
powered
توان برقی
powered
توان نیرو
power
قوه یا توان
wattmeter
توان سنج
wattless power
توان هرز
power
توان برقی
power
توان نیرو
true power
توان حقیقی
thermal power
توان حرارتی
real power
توان حقیقی
real power
توان موثر
received power
توان دریافتی
cube
توان سوم
resolution power
توان تفکیک
power
توان
[ریاضی]
purchasing power
توان خرید
to the power of
[three]
به توان
[سه]
[ریاضی]
reactor output
توان راکتور
sounp power
توان صوتی
cubes
توان سوم
perhaps
توان بود
tensile strength
توان کششی
powering
توان برقی
hour
ساعت
hours
ساعت
timepieces
ساعت
Every so often . Every hour on the hour.
دم به ساعت
in hour's time
دو ساعت
watched
ساعت
watch
ساعت
h hour
ساعت س
hourly
ساعت به ساعت
watching
ساعت
horologe
ساعت
self-esteem
ساعت
zero hour
ساعت س
horologii
ساعت
horologium
ساعت
hour ly
ساعت به ساعت
timepiece
ساعت
watches
ساعت
clock
ساعت
passion flower
گل ساعت
by my watch
ساعت من
oclock
ساعت
ticker
ساعت
clock generator
ساعت زا
clk
ساعت
timepiece
ساعت
timŠepiece
ساعت
ticker
[colloquial]
[watch]
ساعت
clocks
ساعت
passionflower
گل ساعت
time-piece
ساعت
clocks
ساعت ها
clock
ساعت
maypop
گل ساعت
electrode dissipation
اتلاف توان الکترد
original
که از آن می توان کپی گرفت
flyback power supply
توان اور بازگشت
powering
حذف توان کامپیوتر
powering
توان از دست رفته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com