English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sounp power توان صوتی
Other Matches
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
eight bit system کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
power meter دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
rating توان نامی توان قدرت
ratings توان نامی توان قدرت
lsb رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot. <proverb> در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
volt ampere meter دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
monaural یک صوتی
acoustic صوتی
vowel صوتی
vowels صوتی
sonic صوتی
vocals صوتی
vocal صوتی
phonic صوتی
sound powered صوتی
phonography صوتی
contrapuntal چند صوتی
audio range ناحیه صوتی
audio oscillator اوسیلاتور صوتی
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
humming noise اغتشاش صوتی
hammer box ضارب صوتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
fathometer سوند صوتی
sound wave موج صوتی
sound waves موج صوتی
hammer box چکش صوتی
archers راکت صوتی
audio frequency بسامد صوتی
audio amplifier فزونساز صوتی
acoustic filter صافی صوتی
sonar ردیاب صوتی
sound barrier مانع صوتی
phonology نظام صوتی
soundest موج صوتی
audio frequency فرکانس صوتی
tuning forks دو شاخه صوتی
tuning fork دو شاخه صوتی
sonic booms دیوار صوتی
sonic booms انفجار صوتی
archer راکت صوتی
archer موشک صوتی
archers موشک صوتی
sonic boom دیوار صوتی
acoustic intensity شدت صوتی
acoustic memory حافظه صوتی
audio transformer مبدل صوتی
audio reception دریافت صوتی
affricate ادغام صوتی
acoustical surveillance مراقبت صوتی
hum اغتشاش صوتی
hummed اغتشاش صوتی
hums اغتشاش صوتی
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
acoustic wave موج صوتی
acoustic sweeping روبیدن صوتی
acoustic spectrum طیف صوتی
acoustic signal علامت صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic pressure فشار صوتی
sonic boom انفجار صوتی
vocable کلمه صوتی
sonic depth finder ژرفایاب صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
sound discipline انضباط صوتی
sound energy انرژی صوتی
voicing شفاهی صوتی
voices شفاهی صوتی
voice شفاهی صوتی
sound powered وسیله صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
sound frequency بسامد صوتی
vocalic صدادار صوتی
vocalical صدادار صوتی
vocalization تلفظ صوتی
sound vibration ارتعاش صوتی
voice communications ارتباطات صوتی
voice input ورودی صوتی
sound channel مسیرعبور صوتی
voice mail پست صوتی
sound bars نوارهای صوتی
voice recognition تشخیص صوتی
phoneme حرف صوتی
soundtracks حاشیهی صوتی
soundtrack حاشیهی صوتی
tonal scale مقیاس صوتی
sound probe گیرنده صوتی
acoustic به طریقه صوتی
sound موج صوتی
sounded موج صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
voice response جواب صوتی
phoneme صدای صوتی
sounds موج صوتی
voice output خروجی صوتی
sound powered telephone تلفن صوتی
phonetic system سیستم صوتی
active acoustic torpedo اژدر صوتی عامل
poufs صوتی بیانگر ناباوری
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
universal output transformer مبدل صوتی عمومی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
acoustic synchronizer همزمان ساز صوتی
poofs صوتی بیانگر ناباوری
poof صوتی بیانگر ناباوری
wundt sound pendulum پاندول صوتی وونت
acoustics خواص صوتی ساختمان
acoustic circuit مدار صوتی مین
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
acoustic minehunting مین یابی صوتی
acoustic resonance device دستگاه همنوایی صوتی
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
phomenic وابسته به واج صوتی
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
sonant صوتی باهنگ صدا
semivowel حرف نیم صوتی
screamer موج ساز صوتی
screamer نوسان ساز صوتی
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
split sound system کانال صوتی دوگانه
echo sounder عمق یاب صوتی
intercarrier sound system کانال صوتی مخلوط
first audio stage مرحله صوتی نخست
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
laloplegia فلج دستگاه صوتی
devocalize غیر صوتی کردن
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
sound ranging مسافت یابی صوتی
audio amplifier تقویت کننده صوتی
audio amplifier امپلی فایر صوتی
sound channel کانال صوتی دریایی
sound spectrograph طیف نگار صوتی
devoice غیر صوتی کردن
high pass acoustical filter صافی صوتی بالا گذر
high frequency sound موج صوتی فرکانس بالا
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
aeolus نوعی راکت صوتی دریایی
low pass acoustical filter صافی پایین گذر صوتی
magnetic tape archive بایگانی یا ارشیو نوارهای صوتی
reproduction [of a recording] [audio, video] پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
contrapuntal اهنگ یاترانه چند صوتی
phonetics مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
homophone متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
acoustic circuit مدار عکس العمل انفجار صوتی
speeches تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
speech تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
envelopes در چند رسانهای شکل موج صوتی
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
envelope در چند رسانهای شکل موج صوتی
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
acoustic coupler کوپلر اکوستیک وصل کننده صوتی
playback rate scale factor صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
glottis دهانه حنجره فاصله بین تارهای صوتی
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
cassette ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
acoustics آواشناسی نسبت های صوتی قابلیت شنوایی
acoustical intelligence اطلاعات جمع اوری شده ازسیستم صوتی
cassettes ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
authoring فایلهای صوتی وتصویری و نمایش کاربر... است
low power توان کم
p توان
high-powered پر توان
capacitance توان
ambidextral دو سو توان
potency توان
isoelectric هم توان
ambidextrous دو سو توان
equipotent هم توان
vigor توان
vim توان
oligotrophic کم توان
vigour توان
powering توان
powers توان
powered توان
power توان
potential توان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com