Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
specific rotatory power	توان چرخشی ویژه
Other Matches
backbone	شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbones	شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
rotational isomers	همپارهای چرخشی ایزومرهای چرخشی
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
power meter	دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system	کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
ratings	توان نامی توان قدرت
rating	توان نامی توان قدرت
lsb	رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watts	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot. <proverb>	در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
volt ampere meter	دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini	کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
rotatory	چرخشی
rotary	چرخشی
peristrephic	چرخشی
swirly	چرخشی
rotating	چرخشی
gyration	چرخشی
revolutionaries	چرخشی
revolutionary	چرخشی
gyrations	چرخشی
rotational delay	تاخیر چرخشی
rotational	چرخشی دورانی
rotation moment	گشتاور چرخشی
rotation flow	شارش چرخشی
rotating memory	حافظه چرخشی
concentricity	حرکت چرخشی
concentric running	حرکت چرخشی
rotary switch	گزینه چرخشی
swirling	حرکت چرخشی
swirl	حرکت چرخشی
spiral instability	ناپایداری چرخشی
swirled	حرکت چرخشی
spiral stability	پایداری چرخشی
circular reaction	واکنش چرخشی
circular reference	ارجاع چرخشی
american twist	سرویس چرخشی
rotational spectrum	طیف چرخشی
irrotational	غیر چرخشی
off spinner	توپ چرخشی
rotational motion	حرکت چرخشی
rotational symmetry	تقارن چرخشی
rotational level	تراز چرخشی
swirls	حرکت چرخشی
moment	لحظه گشتاور چرخشی
axial rotation symmerty	تقارن چرخشی محوری
radial davit	جرثقیل چرخشی قایق
radial davit	قایق بالابر چرخشی
angular momentum	مقدار جنبش چرخشی
rotational spectroscopy	طیف بینی چرخشی
moments	لحظه گشتاور چرخشی
rotation viscosimeter	گرانروی سنج چرخشی
double three	دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
circular parry	دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
extrinsic eye muscles	عضلات برون چرخشی چشم
counter parry	دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
take up reel	چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
high-powered	پر توان
throughput	توان
exponent	توان
potential	توان
ambidextral	دو سو توان
equipotent	هم توان
vigor	توان
vim	توان
vigour	توان
ambidextrous	دو سو توان
capacitance	توان
exponents	توان
potency	توان
powering	توان
low power	توان کم
p	توان
powers	توان
powered	توان
power	توان
oligotrophic	کم توان
isoelectric	هم توان
complex power	توان مختلط
cosine meter	توان سنج
discriminating power	توان افتراق
input	توان ورودی
motor output	توان موتور
potency	توان جنسی
recruitment	توان گیری
connected load	توان اتصال
tensile strength	توان کششی
inputted	توان ورودی
constant power	توان ثابت
constant power	توان دائمی
complex power	توان موهومی
horsepower	توان اسب
compression strength	توان فشاری
input	توان اولیه
puissance	توان قدرت
inputted	توان اولیه
resolution power	توان تفکیک
active power	توان موثر
reactive power	توان راکتیو
reactive volt amperes	توان هرز
reactor output	توان راکتور
real power	توان حقیقی
aerobic power	توان هوازی
received power	توان دریافتی
real power	توان موثر
reactive power	توان واکنشی
biological potential	توان زیستی
explosive power	توان انفجاری
circuit breaking capacity	توان قطع
apparent power	توان فاهری
sounp power	توان صوتی
rating	سنجش توان
capacity range	حیطه توان
rated output	توان نامی
brake horsepower	توان مفید
reactive power	توان هرز
omnipotent	همه توان
to the power of [three]	به توان [سه] [ریاضی]
ratings	سنجش توان
albedo	توان بازتاب
dispersive power	توان پاشندگی
powers	توان نیرو
increase of output	افزایش توان
indicated horsepower	توان فاهری
powering	قوه یا توان
powering	توان برقی
powering	توان نیرو
input power	توان ورودی
instantaneous power	توان لحظهای
powers	توان برقی
powers	قوه یا توان
wattles power	توان کور
exponent	توان [ریاضی]
power circuit	مدار توان
heating power	توان حرارتی
horse power	توان موتور
potential energy	نهان توان
i. and evdevolution	توان یابی
i^ r loss	اتلاف توان
idle current wattmeter	توان کورسنج
idle power	توان کور
powered	قوه یا توان
powered	توان برقی
powered	توان نیرو
out put	توان دستگاهها
maximum available powere	توان حداکثر
throughput	توان عملیاتی
perhaps	توان بود
cubes	توان سوم
cube	توان سوم
microcomputer	کامپیوتر کم توان
low power	توان کوچک
output power	توان خروجی
physical medicine	طب توان بخشی
interference power	توان پارازیت
power	قوه یا توان
power	توان برقی
power	توان نیرو
micros	کامپیوتر کم توان
micro	کامپیوتر کم توان
light output ratio	توان نور
power	توان [ریاضی]
thermal power	توان حرارتی
rehabilitation	توان بخشی
wattless power	توان هرز
flexural strength	توان خمشی
fluctuating power	توان نوشی
effective power	توان موثر
true power	توان حقیقی
power loss	اتلاف توان
dynomometer	توان سنج
purchasing power	توان خرید
vector power	توان برداری
engine performance	توان موتور
engine rating	توان موتور
electric power	توان برقی
true power	توان متوسط
true power	توان واقعی
exponentiation	به توان رساندن
power output	توان خروجی
useful power	توان مفید
power level indicator	توان نما
power level	تراز توان
simple circuit	مدار توان
power factor	ضریب توان
paces	حفظ توان
paced	حفظ توان
valence	توان ارزش
power endurance	توان استقامت
power function	تابع توان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com