Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
etx
توجه مشابه EOT
Other Matches
emulation
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directory
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
screamer
اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
draw attention
توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favourite
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest
پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
like
<adj.>
مشابه
resembling
<adj.>
مشابه
similar
<adj.>
مشابه
homogeneous
مشابه
elementary
مشابه
analogous
مشابه
semblable
مشابه
corresponding
مشابه
quasi
مشابه
allo
مشابه
lossy compression
مشابه 6-23
related
<adj.>
مشابه
alike
<adj.>
مشابه
similar
مشابه
akin
<adj.>
مشابه
interchanging
مشابه 5359
assonant
مشابه یا متجانس
equivalent
برابر مشابه
storage
مشابه 9641
users
مشابه 10322
user
مشابه 10322
equivalents
برابر مشابه
ultra-
مشابه 10327
kips
مشابه 5677
window
مشابه 10682
recoveries
مشابه 8398
recovery
مشابه 8398
electronic
مشابه 3510
peripheral
مشابه 7489
registers
مشابه 8481
Arabic
شکل مشابه ...
GUI
مشابه 4601
EXNOR
مشابه 3826
epileptoid
مشابه صرع
encryption
مشابه 3631
induction
مشابه 5128
EMI
مشابه 3541
inductions
مشابه 5128
decryption
مشابه 2871
correspound
مشابه بودن
directly
مشابه 3162
congener
مشابه متجانس
cal
مشابه 1502
equal
مشابه بودن
register
مشابه 8481
registering
مشابه 8481
exclusive
مشابه 3824
synthesizes
مشابه 9821
equaled
مشابه بودن
equaling
مشابه بودن
equalled
مشابه بودن
bracket
مشابه 1329
equalling
مشابه بودن
equals
مشابه بودن
epileptiform
مشابه صرع
rounding
مشابه 8762
incorrectly
مشابه 5078
organises
مشابه 7186
prints
مشابه 7861
organising
مشابه 7186
organize
مشابه 7186
printed
مشابه 7861
print
مشابه 7861
organizes
مشابه 7186
organizing
مشابه 7186
breakdowns
مشابه 1352
breakdown
مشابه 1352
look-alikes
برنامه مشابه
look-alike
برنامه مشابه
look alike
برنامه مشابه
similarly
بطور مشابه
design
مشابه 2979
designs
مشابه 2979
decoding
مشابه 2860
synthesised
مشابه 9821
synthesises
مشابه 9821
synthesising
مشابه 9821
synthesize
مشابه 9821
synthesized
مشابه 9821
synthesizing
مشابه 9821
bridging
مشابه 1361
identical
دقیقا مشابه
gaps
مشابه 4490
gap
مشابه 4490
manipulation
مشابه 6208
uncommitted logic array
مشابه 10328
slew
مشابه 9308
syntax
مشابه 9817
scale
مشابه 8865
quantize
مشابه 8181
product group
کالاهی مشابه
pim
مشابه 7515
parity price
قیمت مشابه
multifunctional
مشابه 6716
multi scan monitor
مشابه 6632
domains
مشابه 3286
carriers
مشابه 1595
carrier
مشابه 1595
status
مشابه 9596
launching
مشابه 5747
launched
مشابه 5747
launch
مشابه 5747
launches
مشابه 5747
worded
مشابه 10721
word
مشابه 10721
in kind
<idiom>
به طریقی مشابه
in the same boat
<idiom>
درشراطی مشابه
SVGA
مشابه 9737
reconfigure
مشابه 8375
domain
مشابه 3286
roundest
مشابه 8759
field
مشابه 4036
IBM
مشابه 4962
interchange
مشابه 5359
IRTF
مشابه 55423
least significant digit
مشابه 5781
interchanged
مشابه 5359
MByte
مشابه 6304
interchanges
مشابه 5359
round
مشابه 8759
fields
مشابه 4036
fielded
مشابه 4036
MHS
مشابه 6444
IBM
مشابه 4963
HMA
مشابه 4812
tonemic
دارای تلفظ مشابه
Join the club!
من هم درشرایطی مشابه هستم !
in keeping with
<idiom>
مشابه ،موافقت کردن
hand out
<idiom>
از چیزهایی مشابه به هم دادن
quasi-
مشابه یا تقریباگ همان
lark
چکاوک وگونههای مشابه ان
bank
مجموعهای از وسایل مشابه
homochromatic
دارای رنگهای مشابه
larks
چکاوک وگونههای مشابه ان
dissimilarly
بطور غیر مشابه
to correspond to
مانند
[مشابه]
بودن
banks
مجموعهای از وسایل مشابه
rookeries
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
We're all in the same boat.
ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
pulse
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
pulsed
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
acceptable alter nate product
فراورده مشابه قابل قبول
cartel
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
equates
مشابه بودن یامشابه ساختن
equate
مشابه بودن یامشابه ساختن
equated
مشابه بودن یامشابه ساختن
relationship
نحوه اتصال دو چیز مشابه
rookery
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
relationships
نحوه اتصال دو چیز مشابه
block storing
کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
storage pool
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
heterologous
غیر مشابه بدون نسبت
tweedledum and tweedledee
دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
basic type double tier formwork
قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
contour template
مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
equivalent
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalents
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
to be in the same boat
<idiom>
درشرایطی مشابه بودن
[اصطلاح مجازی]
Birds of a feather flock together .
<proverb>
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
homogamy
وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
in a rut
<idiom>
همیشه کار مشابه انجام دادن
homograft
پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
voice
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voices
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
c
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
mimicking
<adj.>
<pres-p.>
[رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
gating circuit
مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
elements
که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
element
که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
matches
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
match
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
emulating
<adj.>
<pres-p.>
[رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
pantomiming
<adj.>
<pres-p.>
[رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
voicing
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
unshielded twisted pair cable
مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
typecast
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
c
استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
typecasting
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasts
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
clone
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
peering
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
chain store
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
peered
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
cloned
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
peer
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
cloning
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clones
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cold cuts
گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com