Total search result: 202 (33 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
attention |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
attentions |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
|
|
Other Matches |
|
main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
annotation |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
annotations |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
section |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
sections |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
assigning |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assigns |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assign |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assigned |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
run duration |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
concurrent |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
modes |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
mode |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
compile |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiled |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiling |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiles |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
chaining |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
compile and go |
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل |
colds |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
coldest |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
colder |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
cold |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
segment |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
segments |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
chapter |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
chapters |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
conditional |
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |
identification |
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند |
transfer |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
transfers |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
transferring |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
modes |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
mode |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
weighting |
مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها |
routine |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
routinely |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
routines |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
subroutine |
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
execute |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
operation |
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور |
executed |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executing |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executes |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
state tiger |
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم |
robustness |
توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه |
job to job transition |
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص |
language |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
languages |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
software |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
overlaying |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
overlays |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
overlay |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
plan implementation |
اجرای برنامه |
program execution |
اجرای برنامه |
check |
اجرای خشک یک برنامه |
concurrent program execution |
اجرای همزمان برنامه |
checks |
اجرای خشک یک برنامه |
involves |
آغاز با اجرای یک برنامه |
launched |
شروع یا اجرای یک برنامه |
launch |
شروع یا اجرای یک برنامه |
involving |
آغاز با اجرای یک برنامه |
launching |
شروع یا اجرای یک برنامه |
involve |
آغاز با اجرای یک برنامه |
checked |
اجرای خشک یک برنامه |
desks |
اجرای خشک برنامه |
launches |
شروع یا اجرای یک برنامه |
desk |
اجرای خشک برنامه |
garbage |
سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود |
helped |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
help |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helps |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
execution |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
phases |
دوره زمانی اجرای برنامه |
phase |
دوره زمانی اجرای برنامه |
executed |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
execute |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executing |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executes |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
phased |
دوره زمانی اجرای برنامه |
sectoral planning |
برنامه ریزی بخشی |
program attention key |
کلید جلب توجه برنامه |
maths |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
run duration |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
math |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
run duration |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
rerun |
اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار |
inter sectoral planning |
برنامه ریزی بین بخشی |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
compiled |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
pipeline |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
target |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targeted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
pipelines |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
targeting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
compiling |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
targets |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targetted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targetting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
compiles |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
compile |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
dynamic |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
dynamically |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
on the fly |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
object computer |
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT |
branches |
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر |
branch |
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر |
processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
users |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
transversal |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
user |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
assembler |
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است |
execution |
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه |
absolute address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
machine address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
pa key |
key Attention Program کلید جلب توجه برنامه |
multi tasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
tests |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
recoverable error |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
breaks |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
test |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
tested |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
break |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
cases |
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است |
nest |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
case |
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است |
main |
بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند. |
cross reference generator |
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه |
nests |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
dynamic |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
relocation |
جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه |
relocation |
جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه |
allocation |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
dry run |
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها |
allocations |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
dynamically |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
production run |
اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند |
handler |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
handlers |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
detecting |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
test driver |
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند |
detects |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
Autocue |
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد |
test |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
return |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
foregrounding |
اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره |
returns |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
returning |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
tested |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
returned |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
automatics |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
automatic |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
detect |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
detected |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
tests |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
interleaved |
بخشی از دو برنامه که جداگانه اجرا می شوند به طوری که به نظر همزمان می آید |
locals |
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است |
local |
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است |
download |
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر |
dump |
چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است |
concurrent |
نرم افزار سیستم عامل که به چندین برنامه یافعالیت اجازه اجرای همزمان میدهد |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
soak |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
ended |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
ends |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
end |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
soaks |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
startup screen |
متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای |