Dictiornary-Farsi | توربین ضربهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
impulse turbine	توربین ضربهای


Search result with all words

impluse turbine	توربین فشار ضربهای
Other Matches

turboprop	توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
variable discharge turbine	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
impact ionization	ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
tricrotism	نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
turbines	توربین
turbine	توربین
turbine	توربین بخار
turbin casing	بدنه توربین
turbin stator	استاتور توربین
turbine blade	تیغه توربین
free turbine	توربین ازاد
turbines	توربین بخار
blade	پره توربین
stream turbine	توربین بخار
steam turbine	توربین بخار
axial flow impulse turbine	توربین محوری
gas turbine	توربین گاز
axial flow turbine	توربین محوری
turbine blade	پره توربین
turbine disc	دیسک توربین
turbine vane	تیغه توربین
internal combustion turbine	توربین گازی
water turbine	توربین ابی
turbine wheel	چرخ توربین
turbine stage	طبقه توربین
turbine rotor	رتور توربین
vane	پره توربین
vanes	پره توربین
turbine nozzle	شیپوره توربین
high pressure turbin	توربین فشار قوی
high head turbine	توربین فشار قوی
blades	پره توربین ابی
head race	کانال هذایت اب به توربین
low pressure turbine	توربین فشار ضعیف
combustor	سیستم احتراق توربین
reaction turbine	توربین عکس العملی
radial flow turbine	توربین با جریان شعاعی
reaction turbin	توربین فشار زیاد
reaction turbin	توربین عکس العملی
supersonic turbine	توربین مافوق صوت
turbocar	اتومبیل توربین دار
three shaft	توربین گازی با سه شفت
buckets	تیغه گردنده توربین
bucket	تیغه گردنده توربین
turbojet	هواپیمای جت توربین دار
turbine governor	تنظیم کننده توربین
vaporizing combustor	سیستم احتراق توربین گاز
tail race	کانال هدایت اب از توربین به خارج
turbocharger	موتور شارژ کننده توربین
turbojet engine	موتور هواپیمای دارای توربین جت
turbogenerator	دستگاه مولد برق دارای توربین
turbo	پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
variable camber	سطوح هادی گاز به داخل توربین
turbos	پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
variable stator	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
penstock	لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
axial flow turbine engine	موتور توربین گاز باکمپرسور جریان خطی
turborocket	ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
turboshaft	توربین گاز برای دادن قدرت به شفت
reverse flow engine	توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
turbofan	دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
traumatic	ضربهای
dicrotism	دو ضربهای
posttraumatic	پس ضربهای
turbo	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
turbos	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
ippon kumite	مبارزه تک ضربهای
impluse inertia	لختی ضربهای
impluse generator	مولد ضربهای
impluse function	تابع ضربهای
impluse distortion	اعوجاج ضربهای
impluse detector	اشکارسازجریان ضربهای
percussion press	پرس ضربهای
impluse current	جریان ضربهای
impluse contact	کنتاکت ضربهای
impluse breakdown	شکست ضربهای
impulsive force	نیروی ضربهای
percussion welding	جوشکاری ضربهای
tricrotic	نبض سه ضربهای
transient voltage	ولتاژ ضربهای
impluse wave	موج ضربهای
impluse voltage	فشار ضربهای
sambon kumite	مبارزه سه ضربهای
mach wave	موج ضربهای
shock concrete	بتن ضربهای
impluse tachometer	تاکومتر ضربهای
impluse switch	تکمه ضربهای
partial products	حاصل ضربهای جز
impluse switch	کلید ضربهای
strode analysis	تحلیل ضربهای
pulsating load	بار ضربهای
impluse sender	مولد ضربهای
batch mixer	مخلوط کن ضربهای
impact exitation	تحریک ضربهای
whipping	حرکت ضربهای
implusing signal	سیگنال ضربهای
drop test	ازمایش ضربهای
detonations	انفجار ضربهای
detonation	انفجار ضربهای
shock wave	موج ضربهای
shock waves	موج ضربهای
australian crawl	کرال دو ضربهای
impluse exitation	تحریک ضربهای
implusive excitation	تحریک ضربهای
shock excitation	تحریک ضربهای
impact force	نیروی ضربهای
impact printer	چاپگر ضربهای
impulse discharge	تخلیه ضربهای
impact load	بار ضربهای
impact strength	استحکام ضربهای
rated power	هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
bulb root	وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
waste gate	مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
ramjet	موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند
mach line	موج ضربهای ضعیف
daisy wheel printer	چاپگر اصلی ضربهای
impluse breakdown voltage	فشار شکست ضربهای
jar ramming method	روش ضربهای قالبریزی
jia ippon kumite	مبارزه ازاد تک ضربهای
tensile impact test	ازمایش کشش ضربهای
percussion riveter	پرچ کننده ضربهای
oblique shock wave	موج ضربهای مایل
normal shock wave	موج ضربهای عمود
impact transducer	مبدل فرایندهای ضربهای
pulsed resistance welding	جوشکاری مقاومتی ضربهای
detached shock wave	موج ضربهای منفصل
impluse circuit	مدار جریان ضربهای
impluse voltage generator	مولد فشار ضربهای
joint	مفصل اتصال ضربهای
impact crusher	سنگ شکن ضربهای
impluse sound level	سطح صوت ضربهای
impluse current generator	مولد جریان ضربهای
impluse test	ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage test	ازمایش فشار ضربهای
impluse protective level	سطح فشار ضربهای
impluse voltage cascade	ابشار فشار ضربهای
impluse voltage generation	تولید فشار ضربهای
impluse voltage stress	تنش فشار ضربهای
pusher type furnace	کوره نوع ضربهای
impluse withstand voltage	فشار ضربهای ایستا
wavelet	موج ضربهای کوچک
residence time	مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
counting	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
tricrotic	ضربان نبض بطورسه ضربهای
count	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
bank shot	ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
counts	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
hig low jack	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
impluse response	رفتار در مقابل فشار ضربهای
impluse high tension generator	مولد فشار قوی ضربهای
impluse circuit	مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse voltage test technipue	روش ازمایش فشار ضربهای
instantaneous short circuit current	جریان اتصال کوتاه ضربهای
retention area	قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
back pressure turbine	توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
half worcester	ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
sour apple	ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
let	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
forcing shot	ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
lets	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
do split	ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
letting	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
big four	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
double pinochle	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
bedpost	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
lilies	ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
initial alternating short circuit curren	جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
lily	ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
light hit	ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
big ball	ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
lenght	ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
impluse voltage testing plant	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
lofts	ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
single	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
keilo	ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
give a catch	زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
late cut	ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
bank shot	ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
lip	ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
loft	ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
leg glance	ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
deflection	ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
forces	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
force	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
deflections	ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
forcing	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
jar	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
sidehiller	ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
maximum asymmetric three phase	current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
blocking	گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
multi chamber	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
drag	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
mismatch	ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
air turbine starter	استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند