English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
lie by تورفتگی دیوار یا دوراهی معبر تنگ
Other Matches
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
hungry [تورفتگی طاقچه مانند در دیوار عمیق]
inlaid work [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
alcove تورفتگی
depression تورفتگی
depressions تورفتگی
alcoves تورفتگی
indentation تورفتگی
indentations تورفتگی
recess پستی تورفتگی
recesses تورفتگی دردیوار
recesses پستی تورفتگی
recess تورفتگی دردیوار
hanging indent تورفتگی معلق
punching تورفتگی بتن
crossing دوراهی
rail switch دوراهی
turn out دوراهی
loop line دوراهی
switch سوزن دوراهی
switches سوزن دوراهی
switched سوزن دوراهی
drop on سوزن دوراهی خط اهن
crossing نقطه تلاقی دوراهی
railway siding دوراهی راه اهن
railroad junction دوراهی راه اهن
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
private siding سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
stabling siding دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
roads معبر
road معبر
pathway معبر
way معبر
galleries معبر
gallery معبر
thoroughfares معبر
trench معبر
ferried معبر
ferries معبر
ferry معبر
ferrying معبر
trenches معبر
thoroughfare معبر
pathways معبر
approached معبر
debouchure معبر
approach معبر
conduits معبر
conduit معبر
approaches معبر
pass معبر
dream reader معبر
pads معبر
passed معبر
passes معبر
pad معبر
passages معبر
passage معبر
windway معبر باد
manholes معبر گرد
manhole معبر گرد
cuts شکاف معبر
cut شکاف معبر
meatus روزنه معبر
pipeline trench معبر خط لوله
drainage trench معبر فاضلاب
traversed معبر پیمودن
traversing معبر پیمودن
traverses معبر پیمودن
passed معبر جنگی
traverse معبر پیمودن
pass معبر جنگی
passes معبر جنگی
crossover دو رگه معبر
beach exit معبر ساحلی
trunk circuit معبر مشترک
dummy pass معبر کور
an interpreter of dreams تعبیر گو معبر
vas لوله معبر
flumed bridge پل تنگ کننده معبر اب
approach نزدیک امدن معبر
approached نزدیک امدن معبر
approaches نزدیک امدن معبر
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
defiling دفیله رفتن معبر باریک راه
defiles دفیله رفتن معبر باریک راه
defiled دفیله رفتن معبر باریک راه
lane marker راهنمای معبر داخل میدان مین
defile دفیله رفتن معبر باریک راه
wind tunnel معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
wind tunnels معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
sockets بست لوله دوراهی لوله
cope سر دیوار
partitions دیوار
partition دیوار
bulkheads دیوار
alignment frontage بر دیوار
curtains دیوار
face wall دیوار بر
bulkhead دیوار
walls دیوار
f. with the woll دیوار
enclosure wall دیوار بر
coping سر دیوار
wellhead سر دیوار
bulwarks دیوار
fences دیوار
bulwark دیوار
wall-to-wall از دیوار به دیوار
counter-scrap دیوار
walls have ears دیوار
wall دیوار
fence دیوار
the pictures on the wall ی روی دیوار
common wall دیوار مشترک
spine wall دیوار اساسی
clay wall دیوار چینه
thickness of a wall کلفتی دیوار
thickness of a wall ضخامت دیوار
lie-by تو رفتگی دیوار
sleeper wall دیوار کرسی
decorated wall دیوار تزیینی
hollow walls دیوار دو جداره
sidewall دیوار پهلویی
cut off دیوار اببند
dwarf wall دیوار نیمه
counterfort دیوار تقویتی
cranny شکاف دیوار
cross wall دیوار همبر
side wall دیوار پهلویی
counterfort دیوار تکیه
shear wall دیوار برشی
curtain wall دیوار پردهای
cobwall دیوار کاهگلی
cut off wall دیوار جداکننده
dike دیوار مانع
septate دیوار دار
interior wall دیوار داخلی
inwall دیوار گرفتن
key wall دیوار اب بند
load bearing wall دیوار باربر
load bearing wall دیوار حمال
quay wall دیوار بارانداز
mason up ساختن دیوار
non bearing wall دیوار تیغه
non load bearing wall دیوار تیغه
one brick wall دیوار یک اجره
outer wall دیوار خارجی
outwall دیوار بیرونی
partition دیوار تیغه
rear wall دیوار پشت
load-bearing wall دیوار حمال
load-bearing دیوار باربر
seawall دیوار یا سد دریایی
sea dike دیوار ساحلی
retaining wall دیوار ضامن
panel wall اگین دیوار
front wall دیوار جلو
gable wall دیوار سنتوری
gable wall دیوار لچکی
partitions دیوار تیغه
gravity wall دیوار وزنی
guide bank دیوار هادی سد
retaining wall دیوار حائل
render a wall استرکشی دیوار
partition wall دیوار تیغه
bearing wall دیوار بارگیر
posters دیوار کوب
party wall دیوار مشترک
quay دیوار ساحلی
quays دیوار ساحلی
enclosure دیوار حصارکشی
enclosures دیوار حصارکشی
weephole راه اب در دیوار
allering کنگره دیوار
bailey دیوار بیرونی
batter of wall میل دیوار
bay فرورفتگی دیوار
cordon سرپوش دیوار
murals دیوار نما
weephole ابرو دیوار
mural دیوار نما
poster دیوار کوب
sonic boom دیوار صوتی
sonic booms دیوار صوتی
coping قرنیس دیوار
niche تو رفتگی در دیوار
petard بمب دیوار کن
niches تو رفتگی در دیوار
embankment دیوار خاکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com