English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
frost heave تورم خاک در اثر یخبندان
Other Matches
frost یخبندان
frosts یخبندان
glacial یخبندان
Ice Age دوره یخبندان
glaciology یخبندان شناسی
frost hoil ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
kame تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
glaciology علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
stagflation تورم + رکود تورم همراه با رکود
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
tumescence تورم
tumidness تورم
protuberance تورم
protuberances تورم
antinode تورم
cumulative inflation تورم
turgescence تورم
unemployment inflation dilemma تورم
goutiness تورم
protuberancy تورم
deflation ضد تورم
bulging تورم
bulge تورم
bulged تورم
bulges تورم
inflationary تورم
inflation تورم
swellings تورم
swelling تورم
struma گواتر تورم
persistent inflation تورم مداوم
lump تورم [آماس]
rate of inflation نرخ تورم
turgor برامدگی [تورم]
secular inflation تورم مزمن
secular inflation تورم قرنی
stagflation تورم رکود
undersirable inflation تورم نامطلوب
turgidity بادکردگی تورم
tumidity برامدگی [تورم]
structural inflation تورم ساختاری
swelling برامدگی [تورم]
tumescence برامدگی [تورم]
reflation تورم عمدی
protuberance برامدگی [تورم]
reflation بازآوری تورم
bulge برامدگی [تورم]
bulge بادکردگی [تورم]
lump بادکردگی [تورم]
protuberance بادکردگی [تورم]
swelling بادکردگی [تورم]
tumescence بادکردگی [تورم]
turgor بادکردگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
tumidity تورم [آماس]
turgor تورم [آماس]
bulge تورم [آماس]
protuberance تورم [آماس]
swelling تورم [آماس]
tumescence تورم [آماس]
tumidity بادکردگی [تورم]
persistent inflation تورم دائمی
inflationism تورم گرایی
galloping inflation تورم تازنده
galloping inflation تورم چهارنعل
hyperinflation تورم شدید
creeping inflation تورم خزنده
imported inflation تورم وارداتی
hyperinflation تورم حاد
chronic inflation تورم مزمن
hidden inflation تورم خزنده
hidden inflation تورم پنهان
inflation rate نرخ تورم
galloping inflation تورم افسارگسیخته
creeping inflation تورم ارام
disinflationary کاهنده تورم
hepatitis تورم کبد
inflation تورم پول
monetary inflation تورم پولی
anti drumming sheet ورق ضد تورم
gas inflation تورم گاز
disinflation کاهش تورم
galloping inflation تورم شدید
reflated تورم ایجاد کردن
reflate تورم ایجاد کردن
reflating تورم ایجاد کردن
runaway inflation تورم افسار گسیخته
reflates تورم ایجاد کردن
unexpected inflation تورم غیر منتظره
enlarged tonsils تورم لوزه ها [پزشکی]
strumose دارای تورم بالشی
strumous دارای تورم بالشی
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
tumefaction ورم حالت تورم
tumescence ورم حالت تورم
anticipated inflation تورم مورد انتظار
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
cost push inflation تورم ناشی از فشار هزینه
inflatable قابل تورم یا باد کردن
swelled باد غرور داشتن تورم
swells باد غرور داشتن تورم
anticipated inflation تورم پیش بینی شده
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
expectational inflation تورم قابل پیش بینی
ingotism تورم و رشد بیش از حدبلورها
inflationism پیروی از روش تورم اقتصادی
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
unexpected inflation تورم پیش بینی نشده
wage push inflation تورم ناشی از فشار مزد
expectational inflation تورم پیش بینی شده
goiterogenic ایادکننده تورم غده تیروئید
swell باد غرور داشتن تورم
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
goitrogenic ایجاد کننده تورم غده تیروئید
mark up price inflation تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflated خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
inflationary recession رکود همراه باتورم تورم رکود
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com