English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English Persian
unexpected inflation تورم غیر منتظره
Other Matches
out of the blue غیر منتظره
supervenient غیر منتظره
sudden غیر منتظره
expected value ارزش منتظره
unexpected غیر منتظره
unlooked for غیر منتظره
unlooked-for غیر منتظره
untimely نامعقول غیر منتظره
emergencies غیر منتظره حیاتی
emergency غیر منتظره حیاتی
emergence امر فوق العاده و غیره منتظره
pop up <idiom> غیر منتظره یا ناگهانی فاهر شدن
emergencies امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency امر فوق العاده و غیره منتظره
stagflation تورم + رکود تورم همراه با رکود
unwarned exposed به طور غیر منتظره در معرض تک قرار گرفتن
Her comment, though unexpected, was apropos. نظر او [زن] ، هر چند غیر منتظره، بجا بود.
blow-up توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow-ups توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow up توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
off guard <idiom> غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
turgescence تورم
unemployment inflation dilemma تورم
antinode تورم
cumulative inflation تورم
goutiness تورم
protuberancy تورم
tumidness تورم
tumescence تورم
protuberances تورم
bulged تورم
bulges تورم
bulging تورم
inflation تورم
swellings تورم
swelling تورم
inflationary تورم
bulge تورم
protuberance تورم
deflation ضد تورم
turgidity بادکردگی تورم
secular inflation تورم قرنی
turgor برامدگی [تورم]
reflation بازآوری تورم
reflation تورم عمدی
stagflation تورم رکود
tumidity برامدگی [تورم]
structural inflation تورم ساختاری
struma گواتر تورم
tumescence برامدگی [تورم]
swelling برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
undersirable inflation تورم نامطلوب
lump برامدگی [تورم]
turgor بادکردگی [تورم]
tumidity تورم [آماس]
turgor تورم [آماس]
bulge بادکردگی [تورم]
lump بادکردگی [تورم]
protuberance بادکردگی [تورم]
swelling بادکردگی [تورم]
tumescence تورم [آماس]
swelling تورم [آماس]
tumidity بادکردگی [تورم]
bulge برامدگی [تورم]
bulge تورم [آماس]
lump تورم [آماس]
protuberance تورم [آماس]
tumescence بادکردگی [تورم]
secular inflation تورم مزمن
rate of inflation نرخ تورم
galloping inflation تورم چهارنعل
creeping inflation تورم خزنده
inflationism تورم گرایی
hidden inflation تورم پنهان
anti drumming sheet ورق ضد تورم
chronic inflation تورم مزمن
inflation rate نرخ تورم
hidden inflation تورم خزنده
creeping inflation تورم ارام
hyperinflation تورم شدید
hyperinflation تورم حاد
monetary inflation تورم پولی
disinflation کاهش تورم
gas inflation تورم گاز
hepatitis تورم کبد
inflation تورم پول
persistent inflation تورم مداوم
persistent inflation تورم دائمی
imported inflation تورم وارداتی
disinflationary کاهنده تورم
galloping inflation تورم شدید
galloping inflation تورم افسارگسیخته
galloping inflation تورم تازنده
enlarged tonsils تورم لوزه ها [پزشکی]
reflating تورم ایجاد کردن
reflates تورم ایجاد کردن
strumous دارای تورم بالشی
runaway inflation تورم افسار گسیخته
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
tumefaction ورم حالت تورم
tumescence ورم حالت تورم
reflated تورم ایجاد کردن
anticipated inflation تورم مورد انتظار
strumose دارای تورم بالشی
reflate تورم ایجاد کردن
anticipated inflation تورم پیش بینی شده
inflatable قابل تورم یا باد کردن
cost push inflation تورم ناشی از فشار هزینه
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
swell باد غرور داشتن تورم
swelled باد غرور داشتن تورم
swells باد غرور داشتن تورم
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
expectational inflation تورم قابل پیش بینی
expectational inflation تورم پیش بینی شده
ingotism تورم و رشد بیش از حدبلورها
inflationism پیروی از روش تورم اقتصادی
unexpected inflation تورم پیش بینی نشده
wage push inflation تورم ناشی از فشار مزد
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
goiterogenic ایادکننده تورم غده تیروئید
frost heave تورم خاک در اثر یخبندان
goitrogenic ایجاد کننده تورم غده تیروئید
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
mark up price inflation تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflates خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
inflationary recession رکود همراه باتورم تورم رکود
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com