English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
English Persian
chronic inflation تورم مزمن
secular inflation تورم مزمن
Other Matches
persistent مزمن
chronic مزمن
protensive مزمن
chronic unemployment بیکاری مزمن
secular stagnation رکود مزمن
ailment بیماری مزمن
ailments بیماری مزمن
chronic pain درد مزمن
inveterately بطور دیرینه یا مزمن
stagflation تورم + رکود تورم همراه با رکود
Chronic kidney disease [CKD] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
chronic renal disease [CRD] نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
Chronic kidney disease [CKD] نارسایی مزمن کلیوی [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
chronic renal disease [CRD] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
whites سوزنک مزمن غیر مسری زنان
strychninism مسمومیت مزمن در اثراستعمال ممتد استرکنین
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
protuberancy تورم
tumescence تورم
tumidness تورم
turgescence تورم
inflation تورم
goutiness تورم
unemployment inflation dilemma تورم
cumulative inflation تورم
antinode تورم
inflationary تورم
protuberances تورم
protuberance تورم
swellings تورم
deflation ضد تورم
bulging تورم
bulges تورم
swelling تورم
bulge تورم
bulged تورم
undersirable inflation تورم نامطلوب
turgor برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
tumidity برامدگی [تورم]
structural inflation تورم ساختاری
tumescence برامدگی [تورم]
turgidity بادکردگی تورم
struma گواتر تورم
swelling برامدگی [تورم]
reflation تورم عمدی
reflation بازآوری تورم
lump برامدگی [تورم]
lump بادکردگی [تورم]
bulge تورم [آماس]
lump تورم [آماس]
tumescence تورم [آماس]
tumidity تورم [آماس]
bulge بادکردگی [تورم]
swelling تورم [آماس]
bulge برامدگی [تورم]
turgor بادکردگی [تورم]
tumescence بادکردگی [تورم]
swelling بادکردگی [تورم]
protuberance بادکردگی [تورم]
tumidity بادکردگی [تورم]
turgor تورم [آماس]
galloping inflation تورم شدید
monetary inflation تورم پولی
anti drumming sheet ورق ضد تورم
inflationism تورم گرایی
creeping inflation تورم ارام
creeping inflation تورم خزنده
imported inflation تورم وارداتی
hyperinflation تورم حاد
hyperinflation تورم شدید
disinflation کاهش تورم
disinflationary کاهنده تورم
gas inflation تورم گاز
galloping inflation تورم تازنده
galloping inflation تورم افسارگسیخته
galloping inflation تورم چهارنعل
inflation rate نرخ تورم
hidden inflation تورم خزنده
rate of inflation نرخ تورم
hepatitis تورم کبد
inflation تورم پول
secular inflation تورم قرنی
stagflation تورم رکود
protuberance تورم [آماس]
hidden inflation تورم پنهان
persistent inflation تورم مداوم
persistent inflation تورم دائمی
strumose دارای تورم بالشی
strumous دارای تورم بالشی
unexpected inflation تورم غیر منتظره
enlarged tonsils تورم لوزه ها [پزشکی]
anticipated inflation تورم مورد انتظار
reflate تورم ایجاد کردن
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
reflated تورم ایجاد کردن
tumefaction ورم حالت تورم
tumescence ورم حالت تورم
reflates تورم ایجاد کردن
reflating تورم ایجاد کردن
runaway inflation تورم افسار گسیخته
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
inflatable قابل تورم یا باد کردن
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
swelled باد غرور داشتن تورم
anticipated inflation تورم پیش بینی شده
cost push inflation تورم ناشی از فشار هزینه
swell باد غرور داشتن تورم
expectational inflation تورم قابل پیش بینی
expectational inflation تورم پیش بینی شده
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
unexpected inflation تورم پیش بینی نشده
wage push inflation تورم ناشی از فشار مزد
ingotism تورم و رشد بیش از حدبلورها
inflationism پیروی از روش تورم اقتصادی
frost heave تورم خاک در اثر یخبندان
swells باد غرور داشتن تورم
goiterogenic ایادکننده تورم غده تیروئید
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
goitrogenic ایجاد کننده تورم غده تیروئید
mark up price inflation تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflates خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
inflationary recession رکود همراه باتورم تورم رکود
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com