English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
inflationary recession رکود همراه باتورم تورم رکود
stagflation تورم + رکود تورم همراه با رکود
Other Matches
stagflation تورم رکود
depressions رکود
inaction رکود
recession رکود
recessions رکود
deflation رکود
depression رکود
slump رکود
slumped رکود
inactivity رکود
slumping رکود
slumps رکود
stagnation رکود
inertia رکود
dormancy رکود
stagnancy رکود
academic inhibition رکود تحصیلی
depression رکود اقتصادی
latency time مدت رکود
secular stagnation رکود مزمن
sluggish year سال رکود
slumps رکود اقتصادی
stagnation thesis نظریه رکود
slumping رکود اقتصادی
stagflation رکود تورمی
slumped رکود اقتصادی
slump رکود اقتصادی
latency رکود نهفتگی
depressions رکود اقتصادی
average latency رکود متوسط
recessions رکود اقتصادی
economic recession رکود اقتصادی
great depression رکود بزرگ
inflationary recession رکود تورمی
downturns رکود اقتصادی
downturn رکود اقتصادی
shake out لرزاندن رکود
recession رکود اقتصادی
shake-out لرزاندن رکود
shake-outs لرزاندن رکود
slumps کاهش فعالیت رکود
doldrums افسردگی منطقه رکود
deflationary gap فاصله حاصل از رکود
sluggish economy اقتصاد در حالت رکود
deflation انقباض پولی رکود
slumping کاهش فعالیت رکود
slumped کاهش فعالیت رکود
slump کاهش فعالیت رکود
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
chains رکود داده در یک فایل زنجیری
deflationary gap لطمه ناشی از رکود اقتصادی
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
deflation رکود کاهش اعتبارات و پول درگردش
dog days چله تابستان دوران رکود و عدم فعالیت
bulging تورم
inflation تورم
bulged تورم
tumidness تورم
swellings تورم
swelling تورم
unemployment inflation dilemma تورم
turgescence تورم
deflation ضد تورم
inflationary تورم
bulge تورم
bulges تورم
protuberancy تورم
goutiness تورم
protuberances تورم
protuberance تورم
tumescence تورم
antinode تورم
cumulative inflation تورم
stagnation thesis ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود
creeping inflation تورم ارام
reflation تورم عمدی
reflation بازآوری تورم
gas inflation تورم گاز
galloping inflation تورم تازنده
galloping inflation تورم افسارگسیخته
galloping inflation تورم چهارنعل
secular inflation تورم مزمن
creeping inflation تورم خزنده
anti drumming sheet ورق ضد تورم
disinflationary کاهنده تورم
disinflation کاهش تورم
persistent inflation تورم مداوم
persistent inflation تورم دائمی
rate of inflation نرخ تورم
secular inflation تورم قرنی
monetary inflation تورم پولی
inflationism تورم گرایی
imported inflation تورم وارداتی
structural inflation تورم ساختاری
struma گواتر تورم
hyperinflation تورم حاد
hyperinflation تورم شدید
inflation rate نرخ تورم
hidden inflation تورم خزنده
hidden inflation تورم پنهان
galloping inflation تورم شدید
turgidity بادکردگی تورم
undersirable inflation تورم نامطلوب
chronic inflation تورم مزمن
inflation تورم پول
turgor برامدگی [تورم]
protuberance بادکردگی [تورم]
protuberance تورم [آماس]
tumidity تورم [آماس]
tumidity برامدگی [تورم]
swelling بادکردگی [تورم]
swelling برامدگی [تورم]
bulge بادکردگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
lump بادکردگی [تورم]
tumescence بادکردگی [تورم]
hepatitis تورم کبد
swelling تورم [آماس]
tumescence تورم [آماس]
lump برامدگی [تورم]
turgor بادکردگی [تورم]
tumescence برامدگی [تورم]
bulge برامدگی [تورم]
lump تورم [آماس]
tumidity بادکردگی [تورم]
bulge تورم [آماس]
turgor تورم [آماس]
tumefaction ورم حالت تورم
strumose دارای تورم بالشی
reflates تورم ایجاد کردن
reflating تورم ایجاد کردن
enlarged tonsils تورم لوزه ها [پزشکی]
anticipated inflation تورم مورد انتظار
strumous دارای تورم بالشی
tumescence ورم حالت تورم
reflated تورم ایجاد کردن
reflate تورم ایجاد کردن
unexpected inflation تورم غیر منتظره
runaway inflation تورم افسار گسیخته
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
expectational inflation تورم قابل پیش بینی
swell باد غرور داشتن تورم
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
cost push inflation تورم ناشی از فشار هزینه
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
anticipated inflation تورم پیش بینی شده
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
expectational inflation تورم پیش بینی شده
unexpected inflation تورم پیش بینی نشده
frost heave تورم خاک در اثر یخبندان
wage push inflation تورم ناشی از فشار مزد
swelled باد غرور داشتن تورم
swells باد غرور داشتن تورم
inflationism پیروی از روش تورم اقتصادی
inflatable قابل تورم یا باد کردن
ingotism تورم و رشد بیش از حدبلورها
goiterogenic ایادکننده تورم غده تیروئید
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
goitrogenic ایجاد کننده تورم غده تیروئید
mark up price inflation تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
stagnation thesis فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
slumps کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflated خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
attributing هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
peer to peer network شبکه همراه به همراه
company همراه
acologte همراه
companies همراه
mid همراه با
accompanied by همراه
comrades همراه
bundled همراه
accompanying همراه
comrade همراه
mid- همراه با
attendants همراه
attendant همراه
along همراه
participants همراه
to fight with the enemy همراه = با
participant همراه
concomitant همراه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com