Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
drag net
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
Other Matches
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
faunology
جانوران
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
vermin
جانوران موذی
animality
زندگی جانوران
faunis
الهه جانوران
faunae
مربوط به جانوران
bimana
جانوران دودست
acephali
جانوران بیسر
kit
بچه جانوران
animalist
پیکرنمای جانوران
invertebrata
جانوران بی مهره
halobiont
جانوران اب شور
zoodvnamics
فیزیولوژی جانوران
animals kingdom
جهان جانوران
menagerie
نمایشگاه جانوران
herbivora
جانوران علفخوار
menageries
نمایشگاه جانوران
animal kingdom
جهان جانوران
zooplankton
جانوران شناور
faunistic
وابسته به جانوران
lights
ریه جانوران
kits
بچه جانوران
arachnida
جانوران عنکبوتی
implacentalia
جانوران بی جفت
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
terrarium
نمایشگاه جانوران خشکی
clawing
سرپنجه جانوران ناخن
clawed
سرپنجه جانوران ناخن
claw
سرپنجه جانوران ناخن
pachyder mata
جانوران پوست کلفت
neontology
بررسی جانوران مانده
instinct
هوش طبیعی جانوران
instincts
هوش طبیعی جانوران
pincer
عضو گازانبری جانوران
oestrum
شهوت ومستی جانوران
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
zootaxy
طبقه بندی جانوران
claws
سرپنجه جانوران ناخن
to water
[horses, cattle, etc.]
آب دادن
[به جانوران بومی]
king of beasts
پادشان جانوران :شیر
biosystematic
رده بندی جانوران
arthropoda
جانوران مفصل دار
verminous
پر از حشرات یا جانوران موذی
zooid
جانورسان شبیه جانوران
underbody
پایین تنه جانوران
animal husband
پرورش جانوران اهلی
articulata
جانوران حلقه دار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
aquarium
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
seafood
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
To kI'll animals for food .
جانوران را برای غذا کشتن
aquaria
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
weasel
جانوران پستاندار شبیه راسو
epizootic
منتشر شونده درمیان جانوران
weasels
جانوران پستاندار شبیه راسو
vivarium
جای نگاهداری جانوران زمینی
animalcular
وابسته به جانوران ذره بینی
achordata
جانوران فاقد ستون فقرات
microorganisms
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
lorica
پوسته سخت حافظ جانوران
somite
حلقه یابند بدن جانوران
microorganism
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
gamekeeper
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers
متصدی جانوران شکاری قرقچی
limnologist
زیست شناس جانوران اب شیرین
polyphagous
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zoography
علم توصیف جانوران وخوی انان
zootechny
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
polyzoic
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
chitin
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zootechny
روش تربیت و رام کردن جانوران
zootechnics
روش تربیت ورام کردن جانوران
rodenticide
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
foot and mouth
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
incestuous
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
foraminifer
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
zootechnics
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
deadfall
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
humane killer
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
verminate
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
Aborigines
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
lethal chamber
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
outbreed
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
pinfold
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
herd book
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
awn
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
aquarium
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
zootechnician
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
Brit
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brits
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
oestrual
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
hard roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
omnivora
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
aquariums
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
heteromorphic
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
lanugo
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
labyrinthodon
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
galantine
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
notochord
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
lackland
بی زمین
cinder track
زمین دو
terrain
زمین
graze
زمین
grazed
زمین
ground surface
کف زمین
grazes
زمین
this earthly round
زمین
acres
زمین
real estate
زمین
earthing
زمین
globe
زمین
floor
کف زمین
ground
زمین
ground
: زمین
acre
زمین
cinder tracks
زمین دو
floored
کف زمین
norland
زمین
ground
کف زمین
aerospace
جو زمین
soils
زمین
soiling
زمین
soil
زمین
floors
کف زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
earths
زمین
land
زمین
earth
زمین
fielded
زمین
domain
زمین
globes
زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com