Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
helicopter rescue net
تور نجات هلیکوپتر
Search result with all words
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
helicopter rescue strop
کمربند نجات هلیکوپتر
Other Matches
lifebuoy
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
whirlybird
هلیکوپتر
helicopter
هلیکوپتر
copter
هلیکوپتر
attack helicopter
هلیکوپتر تک
attack helicopter
هلیکوپتر تک ور
whirlybird
[American E]
هلیکوپتر
eggbeater
[American E]
هلیکوپتر
helicopters
هلیکوپتر
gunship
هلیکوپتر مسلح
helistat
رتورهای هلیکوپتر
heliports
فرودگاه هلیکوپتر
gunship
هلیکوپتر آتشبار
heliport
فرودگاه هلیکوپتر
helicopter carrier
ناو هلیکوپتر بر
helipad
سکوی فرود هلیکوپتر
autorotation
روش فرود اضطراری هلیکوپتر
retreating blade stall
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
ready position
وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
chopper
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
choppers
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
disc loading
نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
army helicopter
هلیکوپتر ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot
خلبان هلیکوپتر
[شغل]
[حمل و نقل هوایی]
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
suspension strap
نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
sailing
گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
gyroplane
نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
sea bat
نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
helicopter lane
کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
life jacket
کت نجات
liberation
نجات
salvation
نجات
life vest
کت نجات
safety
نجات
rescuing
نجات
rescues
نجات
rescued
نجات
rescue
نجات
liveries
نجات
livery
نجات
escape line
خط نجات
parachuting
چتر نجات
life line
بند نجات
life line
طناب نجات
deep submergence
زیردریایی نجات
breeches buoy
بویه نجات
safety boat
قایق نجات
life float
قایق نجات
crash boat
قایق نجات
life boat
کرجی نجات
life buoy
حلقه نجات
life buoy
بویه نجات
life jacket
جلیقه نجات
life belt
کمربند نجات
life net
تور نجات
life raft
قایق نجات
lifebelt
کمربند نجات
life boad
قایق نجات
survival suit
لباس نجات
survival pack
بسته نجات
life vest
جلیقه نجات
lifebelts
کمربند نجات
lifeguard submarine
زیردریایی نجات
liferaft
شناوه نجات
lifesaving
نجات غریق
parachut
چتر نجات
plane guard
ناوگارد نجات
plane guard
ناو نجات
redeliver
از نو نجات دادن
refugee relief
نجات پناهندگان
rescue basket
زنبیل نجات
rescue operation
عملیات نجات
salvable
نجات یافتنی
salvageable
قابل نجات
savior
نجات دهنده
recover
نجات دادن
survivors
نجات یافتگان
survive
نجات دادن
safety belt
کمربند نجات
safety belts
کمربند نجات
lifeboats
قایق نجات
deliver
نجات دادن
recovering
نجات دادن
recovers
نجات دادن
salvation
سبب نجات
surviving
نجات دادن
survives
نجات دادن
survived
نجات دادن
saviour
نجات دهنده
saviours
نجات دهنده
delivers
نجات دادن
lifeboat
قایق نجات
stole
جلیقه نجات
fire escape
نردبان نجات
saves
نجات دروازه
lifeguards
نجات غریق
parachute
چتر نجات
parachutes
چتر نجات
parachuted
چتر نجات
save
نجات دروازه
resuscitation
نجات غریق
saved
نجات دروازه
lifeguard
نجات غریق
fire escapes
نردبان نجات
salvages
از خطرنابودی نجات دادن
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
life vest
لباس نجات غریق
pararescue team
تیم تجسس و نجات
rescue and assistance
عملیات نجات و مددکاری
soteriology
مبحث نجات رستگاری
salvage
از خطرنابودی نجات دادن
liferaft
قایق نجات لاستیکی
pararaft
وسایل نجات چتربازی
paradrop
بارریزی باچتر نجات
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
lifesaver
نجات دهنده زندگانی
salvaging
از خطرنابودی نجات دادن
lifesaving
وسیله نجات غریق
lifesaving
نجات دهنده زندگی
mae west
جلیقه نجات فشاری
salvaged
از خطرنابودی نجات دادن
life belt
کمربند نجات غریق
lifeguards
گارد نجات دریایی
life buoy
حلقه نجات غریق
lifeguards
مامور نجات غریق
lifeguard
گارد نجات دریایی
life belt
لاستیک نجات غریق
survivors
نجات یافتگان از مرگ
lifeguard
مامور نجات غریق
fire and rescue
نجات و اطفای حریق
redeemer
رهایی بخش نجات دهنده
redeemers
رهایی بخش نجات دهنده
unsaved
محفوظ نشده نجات نیافته
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
salvage
اموال نجات یافته از خطر
saves
نجات دادن پس انداز کردن
save one's neck/skin
<idiom>
نجات خوداز خطر ومشکل
saved
نجات دادن پس انداز کردن
save
نجات دادن پس انداز کردن
salvaged
اموال نجات یافته از خطر
salvages
اموال نجات یافته از خطر
life line
طناب وصل به حلقه نجات
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
lifeline
طناب یارسن نجات غواص
lifelines
طناب یارسن نجات غواص
fire and rescue
عملیات نجات و اطفای حریق
salvaging
اموال نجات یافته از خطر
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
lifesaver
عضودسته نجات غریق وامثال ان
surviving
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
to rescue somebody from drowning
کسی را از غرق شدن نجات دادن
to rescue people from the water
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
survives
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escaped
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
survived
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
life jacket
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
make a run for it
<idiom>
برای نجات جان فرار کردن
survive
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escapes
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
ski patrolman
عضو گروه نجات در پیست اسکی
andromeda
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
escaping
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
reclaiming
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
salvages
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaimed
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
para bomb
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvaged
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
ski patrol
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
salvaging
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvage
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
reclaims
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
anchor line extension kits
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
vents
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
particularism
اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
venting
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
aviation life support equipment
وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
roll forward
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com