English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (6 milliseconds)
English Persian
volleyball net تور والیبال
Search result with all words
fives هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
referee داور بالای والیبال
refereed داور بالای والیبال
refereeing داور بالای والیبال
referees داور بالای والیبال
inside ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
forwards سه بازیگر جلوی تور والیبال
scrimmage بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmages بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
baseline خط انتهای زمین والیبال
baselines خط انتهای زمین والیبال
volleyball بازی والیبال
volleyball والیبال
netball بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
roll چرخش توپ والیبال
rolled چرخش توپ والیبال
rolls چرخش توپ والیبال
wide خط کناری والیبال
wider خط کناری والیبال
widest خط کناری والیبال
rotation چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
fly فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
holding گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
attack block دفاع روی تور والیبال
back line player بازیگر خط عقب والیبال
back zone منطقه عقب زمین والیبال
blocker مدافع روی تور والیبال
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
center forward نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
change of service تعویض سرویس والیبال
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
height of the volleyball net بلندای تور والیبال
hook service سرویس برگردان والیبال
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
net cord کابل یا سیم بالای تور والیبال
power volleyball والیبال قدرتی
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
upper edge of the net نوار بالای تور والیبال
volley ball والیبال
volleyball court زمین والیبال
He plays a beautiful game of volleyball. مثل ماه والیبال بازی می کند
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com