Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
southwester	توفان یا تندباد جنوب غربی
Other Matches
south-west	جنوب غربی سوی جنوب باختر
south west	جنوب باختر جنوب غربی
southeaster	توفان جنوب شرقی
sou'westers	جنوب غربی
south-western	جنوب غربی
south western	جنوب غربی
southwestwards	بسوی جنوب غربی
libecchio	باد جنوب غربی
libeccio	باد جنوب غربی
southwesterner	اهل جنوب غربی
southwestern	واقع در جنوب غربی
southwestward	بسوی جنوب غربی
southwester	باد جنوب غربی
southwest	واقع در جنوب غربی
stormbound	قطع رابطه شده در اثر توفان توفان زده
south westerly	سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-east	جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east	جنوب خاوری جنوب شرقی
hurricane	تندباد
tempest	تندباد
gale	تندباد
flaw	تندباد
flaws	تندباد
hurricanes	تندباد
gusts	تندباد
gust	تندباد
gales	تندباد
tempests	تندباد
typhoon	توفان
typhoons	توفان
tempest	توفان
tempests	توفان
storms	توفان
hurricane	توفان
squalls	توفان
tornado	توفان
tornados	توفان
tornadoes	توفان
storm	توفان
stormed	توفان
storming	توفان
stour	توفان
windstorm	توفان
hurricanes	توفان
squall	توفان
stormpetrel	مرغان توفان
thunderstorm	توفان تندری
thunderstorms	توفان تندری
stormy petrel	مرغان توفان
storm trooper	گروه توفان
snow goggles	عینک توفان
stormbound	گرفتار توفان
tempest	توفان ایجاد کردن
plain gypsum lath	[توفان سنگ و گچ مسطح]
pawn storm	توفان پیادهای شطرنج
typhoon	توفان همراه با باران
typhoons	توفان همراه با باران
tempests	توفان ایجاد کردن
thunderstorms	توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm	توفان همراه بااذرخش وصاعقه
typhoons	توفان سخت دریای چین گردباد
typhoon	توفان سخت دریای چین گردباد
hesperian	غربی
occidental	غربی
westerly	غربی
northwestwards	روبشمال غربی
wester	باد غربی
westernises	غربی کردن
NW	شمال غربی
east elevation	نمای غربی
Western Sahara	صحرای غربی
westwork	بدنه غربی
westernized	غربی کردن
ind	هند غربی
westernising	غربی کردن
westernising	غربی شدن
wester	طوفان غربی
westernises	غربی شدن
westernize	غربی کردن
western hemisphere	نیمکره غربی
westernize	غربی شدن
westernization	غربی شدن
Wild West	ایالتهای غربی
west country whipping	بست غربی
westernizing	غربی شدن
north western	شمال غربی
northwestern	شمال غربی
to lie east and west	شرقی غربی
north-western	شمال غربی
westernizing	غربی کردن
westernised	غربی کردن
westernmost	غربی ترین
westernizes	غربی شدن
westernizes	غربی کردن
westernised	غربی شدن
westernized	غربی شدن
north-westerly	شمال غربی
southwest	بادجنوب غربی
north westerly	شمال غربی
westerly	باد غربی
turk's capcactus	کاکتوس هند غربی
northwester	باد شمال غربی
westernize	تمدن غربی را پذیرفتن
northwestwards	بطرف شمال غربی
turk'shead	کاکتوس هند غربی
roaring forties	منطقه بادهای غربی
westernised	تمدن غربی را پذیرفتن
narthex	ایوان غربی کلیسا
westernises	تمدن غربی را پذیرفتن
westernizing	تمدن غربی را پذیرفتن
westernizes	تمدن غربی را پذیرفتن
westernized	تمدن غربی را پذیرفتن
atlantic	دریای محیط غربی
Western Samoa	کشور ساموآی غربی
first world	واقع دراروپای غربی
westernising	تمدن غربی را پذیرفتن
northwester	طوفان شمال غربی
south <adj.>	جنوب
south	جنوب
western	غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners	غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerner	غربی وابسته به مغرب یا باختر
jonah crab	خرچنگ بزرگ امریکای غربی
piedmont	ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
Ivory Coast	کرانهی مرکزی و غربی افریقا
Benin	کشور بنین در افریقای غربی
westerns	غربی وابسته به مغرب یا باختر
Antarctic	قطب جنوب
south western	جنوب باختری
southbound	عازم جنوب
south westerly	جنوب باختری
south west	در جنوب باختر
south-east	جنوب شرق
southward	سوی جنوب
South Pole	قطب جنوب
the south pole	قطب جنوب
southern	اهل جنوب
southerner	اهل جنوب
southerners	اهل جنوب
south-west	جنوب غرب
south west	جنوب غرب
south wards	بسوی جنوب
south-eastern	جنوب شرقی
lowlander	اهل جنوب
south east	در جنوب خاور
south easterly	جنوب خاوری
soiuthern cross	صلیب جنوب
soiuth ward	بسوی جنوب
notus	باد جنوب
southland	سرزمین جنوب
south east	جنوب شرق
azimuth	نقطه جنوب
southeast	جنوب شرقی
southeast	جنوب خاوری
south eastern	جنوب شرقی
south eastern	جنوب خاوری
New World	نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
harmattan	بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
khowar	زبان رایج درشمال غربی پاکستان
finlander	اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
denier	نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
GI	انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
Cornish	وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
GIs	انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
southeastward	بطرف جنوب شرقی
celestial body south pole	قطب جنوب عالم
southwestwards	درجهت جنوب باختری
Antarctic	مربوط به قطب جنوب
south easterly	سوی جنوب خاور
southeaster	باد جنوب شرقی
south west	سوی جنوب باختر
in a south easterly direction	از جهت جنوب خاور
south east	سوی جنوب خاور
antarctic circle	مدار قطب جنوب
souithernism	رسوم واداب جنوب
southwestward	درجهت جنوب باختری
southern	جنوبا بطرف جنوب
southernmost	در اقصی نقطه جنوب
southeastward	در جهت جنوب خاوری
Indian style	[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
troy	شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
st helena	جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
soiuth ward	بطرف جنوب متمایل بجنوب
soputheasternmost	در دورترین نقطه جنوب شرقی
souithernism	لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
south	بسوی جنوب نیم روز
southeasterner	ساکن نواحی جنوب شرقی
south wards	بطرف جنوب متمایل بجنوب
their p was toward the south	چشم اندازانهابسوی جنوب بود
Nahavand	شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
granger road	راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
Makri [Fethiye]	شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
zulu	اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
aardwolf	کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
bahama islands	جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
royal palm	نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
galleta	چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
peafowl	قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
judea	یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
water moccasin	مار سمی ابزی جنوب امریکا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com