English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
incarcerator توقیف کننده نگاه دارنده
Other Matches
holders نگاه دارنده
upholder نگاه دارنده
upholders نگاه دارنده
holder نگاه دارنده
key concrete بتن نگاه دارنده
celebrator نگاه دارنده جشن و عید
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
premonitory تحذیر کننده برحذر دارنده
to hold any one to ransom کسیرا در توقیف نگاه داشتن تااینکه با دادن فدیه اورا ازادکنند
distrainee توقیف کننده
nabber توقیف کننده
distrainer توقیف کننده
arresting توقیف کننده
distrainor توقیف کننده
voyeurs نگاه کننده
looker نگاه کننده
peeper نگاه کننده
voyeur نگاه کننده
regardant نگاه کننده به عقب
habeas corpus حکم توقیف از طرف دادگاه باذکر دلایل توقیف
under restraint در توقیف تحت توقیف د ربند
gloating نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
look at me بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
holders دارنده
holder دارنده
owner دارنده
owners دارنده
holders دارنده برات
interdictive باز دارنده
licentiate دارنده پروانه
promulgation اعلام دارنده
promulgator اعلام دارنده
holder دارنده برات
licencee دارنده پروانه
enactive مقرر دارنده
licencee دارنده جواز
policy holder دارنده بیمه
bid holder دارنده ضمانتنامه
licensees دارنده پروانه
bona fide holder دارنده مجاز
termor دارنده حق عمری
licensee دارنده مجوز
licensee دارنده پروانه
termor دارنده حق رقبی
licensees دارنده مجوز
vociferator اعلام دارنده
stater افهار دارنده
This page owner دارنده این برگه
loan holder دارنده سهام وام
strait jackets روپوش باز دارنده
stabilizer ثابت نگه دارنده
stabilisers ثابت نگه دارنده
letterman دارنده معرفی نامه
world record holder دارنده رکورد جهانی
titles دارنده عنوان قهرمانی
having بدست اوردن دارنده
policy holder دارنده بیمه نامه
strait jacket روپوش باز دارنده
have بدست اوردن دارنده
title دارنده عنوان قهرمانی
mealy mouthed دریغ دارنده ازراست گویی
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
mealy-mouthed دریغ دارنده ازراست گویی
licensee صاحب جواز دارنده پروانه
licensees صاحب جواز دارنده پروانه
rentlen دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
glances نگاه نگاه مختصر
glance نگاه نگاه مختصر
glanced نگاه نگاه مختصر
high goal polo چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
bondholder دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
blank endorsement حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
distress توقیف
distresses توقیف
bail توقیف
caption توقیف
embargo توقیف
embargoes توقیف
nab توقیف
detention توقیف
trustee process توقیف
detentions توقیف
captions توقیف
supperession توقیف
sequestration توقیف
custody توقیف
nabs توقیف
nabbing توقیف
nabbed توقیف
arrest توقیف
arrested توقیف
arrests توقیف
restraint توقیف
restraints توقیف
constraint توقیف
hold-ups توقیف
hold-up توقیف
internment توقیف
hold up توقیف
seizures توقیف
seizure توقیف
confinement توقیف
stoppages توقیف
stoppage توقیف
distrainment توقیف
durance توقیف
suppression توقیف
durante توقیف
arrestment توقیف
attachment توقیف
confiscation توقیف
distraint توقیف
garnishment توقیف
imperisonment توقیف
forecloses توقیف کردن
foreclosed توقیف کردن
sequestration توقیف غیرقانونی
embay توقیف کردن
seizing تصرف توقیف
sequestrate توقیف کردن
arrest warrants قرار توقیف
arrest warrant قرار توقیف
foreclosing توقیف کردن
apprehended توقیف کردن
internment توقیف کردن
committal حکم توقیف
distrain توقیف کردن
injunction حکم توقیف
writ of attachment حکم توقیف
writ of attachment قرار توقیف
injunctions حکم توقیف
apprehend توقیف کردن
pull-ins توقیف کردن
pull-in توقیف کردن
pull in توقیف کردن
stay of proceedings توقیف دادرسی
foreclose توقیف کردن
attachment حکم توقیف
commitments حکم توقیف
re attachment توقیف مجدد
grabbing توقیف کردن
grabs توقیف کردن
impound توقیف کردن
preventive detention توقیف احتیاطی
privilege frome arrest مصونیت از توقیف
detains توقیف کردن
detained توقیف کردن
detention توقیف شخص
house arrest توقیف در منزل
put under the ban توقیف کردن
detain توقیف کردن
execution ضبط توقیف
impounded توقیف کردن
lockups توقیف حبس
parol arrest توقیف شفاهی
sequester توقیف کردن
detaining توقیف کردن
grab توقیف کردن
pinfold توقیف گاه
lockup توقیف حبس
impounds توقیف کردن
impounding توقیف کردن
distraint توقیف دارائی
distraint توقیف اموال
grabbed توقیف کردن
recaption توقیف مجدد
commitment حکم توقیف
warrant as arrest حکم توقیف
attachment of debt توقیف طلب
restrains توقیف کردن
attach توقیف کردن
restraining توقیف کردن
attaches توقیف کردن
restrain توقیف کردن
attaching توقیف کردن
keep in توقیف کردن
embargoes توقیف کردن
interns توقیف کردن
embargo توقیف کردن
to hold in restraint توقیف کردن
suppress توقیف کردن
arrests توقیف شخص
arrests حکم توقیف
detention pending trial توقیف احتیاطی
arrest حکم توقیف
arrest توقیف شخص
attachment of earnings توقیف درامد
caption حکم توقیف
attachment of property توقیف مال
captions حکم توقیف
arrested توقیف شخص
house of d. توقیف گاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com