Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
schizogony
تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
Other Matches
schizogenesis
تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
lyse
بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
prolotherapy
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
islets of langerhans
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
production gap
شکاف تولید
bifid
بوسیله شکاف بدو قسمت مساوی تقسیم شده
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
sporogony
تولید مثل بوسیله هاگ
self fruitful
تولید مثل بوسیله گرده خود
hydroelectric
وابسته به تولید نیروی برق بوسیله اب یا بخار
electrophorus
الت تولید الکتریسته ساکن بوسیله القا
paedogenesis
تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
homogamous
تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
homogamic
تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
photo pattern generation
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
gill slit
شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
cellulous
سلولی
unicellular
یک سلولی
unicellularity
یک سلولی
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
amoebae
جانور تک سلولی
amoebas
جانور تک سلولی
meiosis
تقسیم سلولی
multicellular
چند سلولی
extracellular
خارج سلولی
amoeba
جانور تک سلولی
amebas
جانور تک سلولی
amebae
جانور تک سلولی
acellular
غیر سلولی
cellular
بافت سلولی
intercellular
داخل سلولی
cell animation
تحرک سلولی
cell receptor
گیرنده سلولی
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
amoebic
وابسته به جانور تک سلولی
amitosis
یک نوع تقسیم سلولی
cellular structure
ساختارسلولی سازه سلولی
exoenzyme
انزیم خارج سلولی
endoenzyme
انزیم داخل سلولی
diploblastic
دارای دو غشاء سلولی
sclerenchyma
بافت سخت سلولی
lysate
حاصل تجزیه سلولی
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
macronucleus
هسته سلولی بزرگتر
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
triploblastic
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
agamete
تکثیر سلولی غیر جنسی
receptacles
حفره درون سلولی گیاه
protoplasm
ماده اصلی جسم سلولی
stratum
رتبه طبقه نسج سلولی
receptacle
حفره درون سلولی گیاه
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
prophase
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
lumen
حفره سلولی درون جدار گیاه
karyolymph
ماده اساسی زمینه هسته سلولی
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
telophase
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
mastigophoran
اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
gametocyte
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
macromere
سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
lymphoblast
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fissiparous
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
gemmulation
جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
hair
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
nicking
شکاف
nicks
شکاف
chinks
شکاف
slashed
شکاف
slashes
شکاف
slash
شکاف
break through
شکاف
slither
شکاف
lacuna
شکاف
split
شکاف
break
شکاف
breaks
شکاف
chinked
شکاف
chap
شکاف
fractured
شکاف
fractures
شکاف
insection
شکاف
slithers
شکاف
suture
شکاف
fracture
شکاف
overture
شکاف
t slot
شکاف " T "
chinking
شکاف
slithered
شکاف
slithering
شکاف
fracturing
شکاف
buttress
شکاف
buttressed
شکاف
buttresses
شکاف
buttressing
شکاف
slotting
شکاف
incisure
شکاف
slots
شکاف
slot
شکاف
head slot
شکاف هد
fairlead
شکاف
eye
شکاف
eyeing
شکاف
eyes
شکاف
eying
شکاف
fisure
شکاف
chink
شکاف
fraction
شکاف
slits
شکاف
nicked
شکاف
nick
شکاف
chine
شکاف
cloot
شکاف سم
aperture
شکاف
apertures
شکاف
scars
شکاف
scarring
شکاف
scarred
شکاف
scar
شکاف
multifid
شکاف شکاف
seam
شکاف
seams
شکاف
slit
شکاف
fractions
شکاف
chasms
شکاف
gaps
شکاف
rakes
شکاف
rake
شکاف
cracks
شکاف
notches
شکاف
notch
شکاف
raking
شکاف
incisions
شکاف
crack
شکاف
tear
شکاف
crevice
شکاف
incision
شکاف
chik
شکاف
groove
شکاف
hiatus
شکاف
cleft palate
شکاف سق
rift
شکاف
clift
شکاف
fissure
شکاف
grooves
شکاف
fissures
شکاف
cleft
شکاف
overtures
شکاف
clefts
شکاف
cleft palates
شکاف سق
crevices
شکاف
crazes
شکاف
interstice
شکاف
rifts
شکاف
chasm
شکاف
craze
شکاف
gap
شکاف
arm slit
شکاف
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
embryonic layer
غشاء جنینی غشاء سلولی
two cell accumulator
اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
fill gap
شکاف پرونده
crevasses
شکاف عمیق
cracks
شکاف ضربت
phase splitter
فاز شکاف
lacunose
شکاف دار
gap in a wall
شکاف دردیوار
crevasses
شکاف یخی
crevasse
شکاف یخی
kibed
دارای شکاف
fissile
شکاف پذیر
fissiparous
شکاف خورنده
cracks
شکاف برداشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com