Total search result: 206 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
labor intensive production |
تولید کاربر |
|
|
Search result with all words |
|
generator |
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند |
generators |
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند |
modular |
با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر |
oem |
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند |
turnaround time |
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است |
Other Matches |
|
Internet |
سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند |
users |
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد |
user |
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد |
BCC |
گونهای از برنامههای پست الکترونیکی که یک کاربر یک پیام را به چندین کاربر در یک زمان ارسال میکند |
SEPP |
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد |
STT |
نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد |
secure transaction technology |
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد |
capacity cost |
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت |
transparent |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
transparently |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
blackest |
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است |
blacked |
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است |
blacks |
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است |
black |
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است |
blacker |
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است |
logs |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
log |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
pilot line operation |
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید |
embryophyte |
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید |
components |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
component |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
interactive |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
producer's goods |
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند |
seconds |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
seconded |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
seconding |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
second |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
euler theorem |
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد |
production overheads |
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید |
site |
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد |
sited |
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد |
sites |
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد |
increasing cost industry |
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود |
planar |
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت |
cost fraction |
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات |
derived demand |
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود . |
declassified cost |
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد |
queried |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
query |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
querying |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
queries |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
directory |
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند |
directories |
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند |
MS DOS |
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود |
matrixes |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
matrix |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
acceleration principle |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
spermary |
غده تولید کننده منی محل تولید منی |
families |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
family |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
mixed capitalism |
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد |
full |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
fullest |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
gnp gap |
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه |
half |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
producers burden of tax |
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات |
user |
کاربر |
labor intensive |
کاربر |
user |
کاربر |
operators |
کاربر ها |
users |
کاربر ها |
operator |
کاربر |
users |
کاربر |
labor using |
کاربر |
power user |
کاربر پیشرفته |
user terminal |
پایانه کاربر |
user program |
برنامه کاربر |
labour intensive industry |
صنعت کاربر |
labor intensive goods |
کالاهای کاربر |
make work activities |
فعالیتهای کاربر |
end user |
کاربر نهایی |
graphical user interface |
میانجی نگارهای کاربر |
users |
استعمال کننده کاربر |
account |
رکورد نام کاربر |
navigation |
دگمه ها و واسط کاربر |
user defined |
تعریف یا انتخاب کاربر |
user |
استعمال کننده کاربر |
user default |
پیش فرض کاربر |
contacted |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
contacting |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
interactive |
که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر |
contacts |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
contact |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
user supplied |
تامین شده توسط کاربر |
user defined |
تعریف شده توسط کاربر |
flame |
ارسال پیام نامناسب به کاربر |
flames |
ارسال پیام نامناسب به کاربر |
tariffs |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
actions |
عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید |
authorisations |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
authorization |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
advisory system |
سیستم خبرهای که کاربر را راهنمایی میکند |
tariff |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
externals |
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه |
external |
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه |
microsoft |
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد |
action |
شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند |
response |
1-زمان بین شروع یک عمل کاربر |
run duration |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
MIDI sequencer |
1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط |
bindery |
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند |
responses |
1-زمان بین شروع یک عمل کاربر |
action |
عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید |
actions |
شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند |
broadcast |
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود |
authoring |
فایلهای صوتی وتصویری و نمایش کاربر... است |
script |
که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد |
broadcasts |
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود |
commenting |
نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر |
interpreter |
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را |
remoter |
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل |
interpreters |
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را |
commented |
نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر |
remote |
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل |
personalize |
تنظیم یا تط بیق یک محصول برای کاربر خاص |
advanced |
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه |
dialog |
پیام روی صفحه نمایش از برنامه به کاربر |
account |
نام یکتای کاربر در شبکه یا سیستم Online |
comment |
نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر |
remotest |
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل |
menus |
لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر |
output |
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر |
foreground |
که نتایج آن برای کاربر قابل دید است |
dialogues |
پیام روی صفحه نمایش از برنامه به کاربر |
dialogue |
پیام روی صفحه نمایش از برنامه به کاربر |
menu |
لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر |
users |
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است |
outputs |
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر |
selectable |
آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است |
port |
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر |
user |
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است |
databases |
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد |
database |
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد |
history |
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده |
histories |
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده |
connect |
مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود |
backgrounds |
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود |
CD R |
فن آوری که به کاربر اجازه خواندن و نوشتن بر دیسک R-CD میدهد |
conceal |
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر |
conceals |
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر |
conversational mode |
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد |
user |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
user |
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است |
user |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
message |
اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه |
background |
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود |
users |
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است |
multi user system |
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند |
users |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
resource |
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر |
users |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
perspective |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
perspectives |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
messages |
اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه |
connects |
مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود |
selectors |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
focusses |
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است |
remotest |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
external |
ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU |
focussed |
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است |
time |
1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند |
externals |
ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU |
timed |
1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند |
focuses |
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است |
focused |
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است |
focus |
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است |
host computer |
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده |
host computers |
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده |
focussing |
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است |
selector |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
human computer |
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر |
remote |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
self- |
برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است |
workstations |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
times |
1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند |
drawing program |
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر |
unprotected |
بخشی از صفحه نمایش کامپیوتر که کاربر میتواند تغییر دهد |
workstation |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
remoter |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
roll forward |
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد. |
privates |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
sorts |
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر |
sorted |
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر |
sort |
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر |
private |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
selectable |
کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است |
intermediate |
router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند |
fabrication |
تولید |
manufactures |
تولید |
products |
تولید |
assembly |
تولید |
manufacture |
تولید |
production |
تولید |
generations |
تولید |
generation |
تولید |
progeniture |
تولید |
output |
تولید |
articulation |
تولید |
production technique |
فن تولید |
production rule |
تولید |