Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
speech
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
speeches
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
Other Matches
phoneme
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
speeches
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speech
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
spellchecker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
bumblebee
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
central
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
sound
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
soundest
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounds
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounded
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
slice
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
aliasing
افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
audio mixer
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
polyphone
جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
sonic boom
انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms
انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords
تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
voice answer back
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inferences
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatics
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
donkey sonar
ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
sound absorption
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
play on words
<idiom>
بازی با کلمات
terminology
کلمات فنی
terminologies
کلمات فنی
word of mouth
کلمات مصطلح
VIPs
مخفف کلمات
verbalist
منقد کلمات
contents
کلمات یک نامه
spate
سیل کلمات
VIP
مخفف کلمات
code word
کلمات رمزی
word salad
سالاد کلمات
the f. words
کلمات زیرین
logion
کلمات قصار
shan't
مخفف کلمات not shall
code words
کلمات رمزی
i ran the words through
ان کلمات را خط زدم
control words
کلمات کنترلی
declension
صرف کلمات
apothegm
کلمات قصار
addressing
و کلمات افست
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
phonography
صوتی
vocals
صوتی
monaural
یک صوتی
phonic
صوتی
vowels
صوتی
vowel
صوتی
sonic
صوتی
vocal
صوتی
acoustic
صوتی
sound powered
صوتی
malapropism
سوء استعمال کلمات
in so many words
با عین این کلمات
aphorize
کلمات قصار گفتن
permutation table
جدول کلمات رمز
Acrimonious words
کلمات تلخ و نیشدار
word square
جدول کلمات متقاطع
deletes
بریدن کلمات یک متن
opposites test
ازمون کلمات متضاد
wordage
کلمات واژه بندی
prowords
کلمات جلوی جملات
aphorism
پند کلمات قصار
charade
جدول کلمات متقاطع
deleted
بریدن کلمات یک متن
she'd
مخفف کلمات had sheوwould she
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
deleting
بریدن کلمات یک متن
jived
کلمات بیهوده واحمقانه
jives
کلمات بیهوده واحمقانه
jiving
کلمات بیهوده واحمقانه
voder
یک ترکیب کننده کلمات
jive
کلمات بیهوده واحمقانه
padding
کلمات یارکوردهای ساختگی
euphony
خوش اهنگی کلمات
phonics
تلفظ وهجاهای کلمات
end spell
خاتمه کلمات رمز
aphorisms
پند کلمات قصار
reserved words
کلمات ذخیره شده
delete
بریدن کلمات یک متن
phonetic alphabet
کلمات قراردادی مخابراتی
crossword puzzle
جدول کلمات متقاطع
cyclic redundancy check
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
sound wave
موج صوتی
audio transformer
مبدل صوتی
contrapuntal
چند صوتی
vocalical
صدادار صوتی
vocalization
تلفظ صوتی
audio frequency
بسامد صوتی
voice communications
ارتباطات صوتی
voice input
ورودی صوتی
audio frequency
فرکانس صوتی
voice synthesis
ترکیب صوتی
voice mail
پست صوتی
voice output
خروجی صوتی
soundtrack
حاشیهی صوتی
voice response
جواب صوتی
voice recognition
تشخیص صوتی
vocalic
صدادار صوتی
vocable
کلمه صوتی
sonic boom
انفجار صوتی
sonic boom
دیوار صوتی
tonal scale
مقیاس صوتی
sonic booms
انفجار صوتی
sonic booms
دیوار صوتی
audio reception
دریافت صوتی
audio amplifier
فزونساز صوتی
tuning fork
دو شاخه صوتی
tuning forks
دو شاخه صوتی
audio range
ناحیه صوتی
audio oscillator
اوسیلاتور صوتی
audio frequency amplifier
فزونساز صوتی
soundtracks
حاشیهی صوتی
sonar
ردیاب صوتی
phonology
نظام صوتی
voice
شفاهی صوتی
voices
شفاهی صوتی
voicing
شفاهی صوتی
acoustic pressure
فشار صوتی
hammer box
ضارب صوتی
hammer box
چکش صوتی
archer
راکت صوتی
archer
موشک صوتی
acoustic
به طریقه صوتی
acoustic signal
علامت صوتی
archers
راکت صوتی
sound barrier
مانع صوتی
acoustic memory
حافظه صوتی
sounds
موج صوتی
phoneme
حرف صوتی
phonetic alphabet
الفبای صوتی
phonetic system
سیستم صوتی
hums
اغتشاش صوتی
acoustic filter
صافی صوتی
acoustic intensity
شدت صوتی
hummed
اغتشاش صوتی
hum
اغتشاش صوتی
humming noise
اغتشاش صوتی
sound
موج صوتی
sounded
موج صوتی
soundest
موج صوتی
archers
موشک صوتی
fathometer
سوند صوتی
sound waves
موج صوتی
sound channel
مسیرعبور صوتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com