Total search result: 202 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
the producer and the consumer |
تولید کننده و مصرف کننده |
|
|
Search result with all words |
|
shelf life |
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها |
Other Matches |
|
families |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
family |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
search jammer |
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت |
producer's goods |
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند |
users |
مصرف کننده |
consumers |
مصرف کننده |
consumer |
مصرف کننده |
user |
مصرف کننده |
consumer psychology |
روانشناسی مصرف کننده |
service cable |
کابل مصرف کننده |
consumer sovereignty |
حاکمیت مصرف کننده |
rational consumer |
مصرف کننده عقلائی |
consumer surplus |
نصیب مصرف کننده |
consumer's choice |
انتخاب مصرف کننده |
consumer protection |
حمایت از مصرف کننده |
soverignty of the consumer |
حاکمیت مصرف کننده |
consumerism |
حمایت از مصرف کننده |
consumer preference |
رجحان مصرف کننده |
consumer choice |
انتخاب مصرف کننده |
representative consumer |
مصرف کننده نمونه |
consumer equilibrium |
تعادل مصرف کننده |
consumer credit |
اعتبار مصرف کننده |
consumer behaviour |
رفتار مصرف کننده |
dominant user |
یکان مصرف کننده عمده |
consumer economics |
علم اقتصاد مصرف کننده |
theory of consumer's choice |
نظریه انتخاب مصرف کننده |
consumer's surplus |
یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده |
consumer appeal |
تاثیر محصول روی مصرف کننده |
capacity cost |
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت |
recommended retail price |
قیمت توصیه شده برای مصرف کننده |
corrector |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |
manufacturer |
تولید کننده |
producer |
تولید کننده |
manufacturers |
تولید کننده |
producers |
تولید کننده |
progenitive |
تولید کننده |
productive |
تولید کننده |
consumer advertising |
تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده |
rational producer |
تولید کننده منطقی |
genie |
تولید کننده تناسلی |
genies |
تولید کننده تناسلی |
manufacturers |
تولید کننده سازنده |
gonocyte |
سلول تولید کننده |
manufacturer |
تولید کننده سازنده |
producer |
تولید کننده مولد |
suppliers |
شرکت تولید کننده |
supplier |
شرکت تولید کننده |
reproducer |
دوباره تولید کننده |
producers |
تولید کننده مولد |
producer's risk |
ریسک تولید کننده |
pistillate |
تولید کننده مادگی |
producer surplus |
مازاد تولید کننده |
marginal producer |
تولید کننده نهائی |
smokey the bear |
وسیله تولید کننده دود |
absorbefacient |
تولید کننده عمل جذب |
producer surplus |
اضافه ارزش تولید کننده |
toxicogenic |
تولید کننده محصولات سمی |
form utility |
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود |
producer |
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده |
homogonous |
تولید کننده اولاد شبیه به والدین |
oil rich countries |
کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت |
producers |
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده |
g.d.p deflator |
تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی |
bilge blocks |
قسمتهای تولید کننده فشار دریایی |
spermary |
غده تولید کننده منی محل تولید منی |
bespoke software |
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است |
benzocaine |
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود |
neoclassical economics |
در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است |
middleman |
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد |
middlemen |
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد |
homogamic |
تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود |
homogamous |
تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود |
motorola |
تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh |
countervailing power |
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود |
homogeneous computer network |
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند |
wrming message |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
COMPAQ |
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود |
pcm |
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند |
licences |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
licenses |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
licence |
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی |
half |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
freeware |
نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار |
altitude/height hold |
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما |
texts |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
text |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
inhibitor |
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال |
propounder |
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی |
marshaller |
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان |
quick disconnect coupling |
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده |
primer |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
sensor |
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده |
primers |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
homogeneous computer network |
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند |
interceptors |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
vasomotor |
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها |
del credere |
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها |
changer |
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری |
distractive |
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر |
makgi boowi |
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو |
interceptor |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
steam fitter |
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار |
detonators |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
detonator |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
generic |
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد |
pseudo random |
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی |
systems analysis |
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم |
Hayes Corporation |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
carried |
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند |
carrying |
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند |
chaff |
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار |
carry |
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند |
carries |
عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند |
bumblebees |
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی |
bumblebee |
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی |
spooler |
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده |
sprining charge |
خرج چال کننده یا گود کننده |
expostulator |
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش |
suppressive |
خنثی کننده اتش سرکوب کننده |
padding |
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها |
claqueur |
تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده |
prepossessing |
مجذوب کننده جلب توجه کننده |
cartels |
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت |
cartel |
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت |
dependent |
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست |
sudorific |
عرق اور تولید کننده عرق |
rhizogenetic |
تولید کننده ریشه ریشه اور |
rhizogenic |
تولید کننده ریشه ریشه اور |
stop order |
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده |
astigmatizer |
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب |
thwarter |
خنثی کننده مسدود کننده |
hangers |
اویزان کننده معلق کننده |
vibrators |
ارتعاش کننده نوسان کننده |
hanger |
اویزان کننده معلق کننده |
vibrator |
ارتعاش کننده نوسان کننده |
favourer |
یاری کننده مساعدت کننده |
discriminant |
تفکیک کننده جدا کننده |
presenter |
ارائه کننده معرفی کننده |
lifter |
مرتفع کننده برطرف کننده |
spell binder |
مسحور کننده مجذوب کننده |
trimmer |
دستکاری کننده صاف کننده |
preventive |
حفافت کننده جلوگیری کننده |
suberter |
سرنگون کننده تضعیف کننده |
modifier |
اصلاح کننده تعدیل کننده |
diverting |
سرگرم کننده منحرف کننده |
acknowledger |
تصدیق کننده قبول کننده |
modifiers |
اصلاح کننده تعدیل کننده |
homager |
تجلیل کننده کرنش کننده |
presenters |
ارائه کننده معرفی کننده |
insulators |
جدا کننده عایق کننده |
divider |
جدا کننده تقسیم کننده |
supplicants |
درخواست کننده تضرع کننده |
whetstone |
تیز کننده تند کننده |
gesticulant |
اشاره کننده وحرکت کننده |
intermediary |
وساطت کننده مداخله کننده |
intermediaries |
وساطت کننده مداخله کننده |
prosecutors |
پیگرد کننده تعقیب کننده |
thickeners |
غلیظ کننده پرپشت کننده |
accaimer |
هلهله کننده تحسین کننده |
thickener |
غلیظ کننده پرپشت کننده |
venerator |
تکریم کننده ستایش کننده |
insulator |
جدا کننده عایق کننده |
modulator demodulator |
تلفیق کننده- تفکیک کننده |
striking force |
نیروی تک کننده یا کمین کننده |
toaster |
سرخ کننده برشته کننده |
toasters |
سرخ کننده برشته کننده |
supplicant |
درخواست کننده تضرع کننده |
sniffy |
افهار تنفر کننده فن فن کننده |
prosecutor |
پیگرد کننده تعقیب کننده |
cogitator |
اندیشه کننده مطالعه کننده |
transmitters |
منتقل کننده مخابره کننده |
contractive |
جمع کننده چوروک کننده |
desolator |
ویران کننده متروک کننده |
provisioner |
تدارک کننده تهیه کننده |
corruptor |
فاسد کننده منحرف کننده |
corrupter |
فاسد کننده منحرف کننده |
designative |
اشاره کننده تعیین کننده |
practicer |
تمرین کننده مشق کننده |
presentor |
ارائه کننده معرفی کننده |
desolater |
ویران کننده متروک کننده |
coordinator |
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده |
transmitter |
منتقل کننده مخابره کننده |
oppressive |
خورد کننده ناراحت کننده |
p day |
روز تعادل تولید و مصرف نظامی |
fuel cooled oil cooler |
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود |
skeletonizer |
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
self- |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
procuring activity |
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده |
plasticizer |
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش |
convertor reactor |
راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند |
parity bit |
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل |
agent authentication |
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
brake specific fuel consumption |
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
voltage stabilizer |
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ |
dismantling shot |
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده |
tipper |
کج کننده واژگون کننده |