Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
compressed air tunnel	تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
Other Matches
pilot tunnel	تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
closed circuit tunnel	تونل مدار بسته
high pressure tunnel	تونل فشار قوی
forced draft	هوای با فشار
low air pressure	فشار هوای کم
tire pressure	فشار هوای لاستیک
tire inflation	فشار هوای لاستیک
forced draft	هوای تحت فشار
impluse circuit	مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
duplex	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
plenum method	طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
fog lookouts	دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
package program	برنامه بستهای
unpacked	غیر بستهای
packaged software	نرم افزار بستهای
unpacks	غیر بستهای کردن
unpacking	غیر بستهای کردن
unpack	غیر بستهای کردن
stand	بستهای فولادی کورهای بلند
babbitt metal	فیز یاطاقان هم بستهای از قلع
laced column	ستون مشبک با بستهای چپ وراست
turbocharger	گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
unpacks	غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking	غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpack	غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
springer	قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
packet switching	ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
pads	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit	مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching	مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
turbojet	توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
inferior planet	سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
stirrups	میله گردهای کم قطرکه بصورت قاب- بستهای ارماتورهای طولی را دربرمیگیرند
stirrup	میله گردهای کم قطرکه بصورت قاب- بستهای ارماتورهای طولی را دربرمیگیرند
pin	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
effluvium	پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
tube	تونل
duct	تونل
tubes	تونل
tunneling	تونل
tunnelled	تونل
tunnel	تونل
tunneled	تونل
tunnels	تونل
mask design	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
bundle	بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling	بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles	بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
tunnels	تونل ساختن
tunnelled	تونل ساختن
tunneled	تونل ساختن
tunnel of mine	تونل معدن
adit	تونل دستیابی
tunnel	تونل ساختن
wing tunnel	تونل باد
mine tunnel	تونل معدن
tunneling	تونل ساختن
vacuum tunnel	تونل خلاء
to bore a tunnel	تونل کندن
escape trunk	تونل فراراضطراری
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
tunnel lining	پوشش داخلی تونل
breast board	سینه بندی تونل
tunneling process	فرایند تونل زنی
bores	بامته تونل زدن
drift tunnel	تونل تبدیل تحمیل
bore	بامته تونل زدن
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
firing circuit	مدار چاشنی مدار انفجار
powder train	مدار خرج مدار باروت
to tunnel through a hill	با تونل اززیرتپهای گذر کردن
scanning tunneling microscope	میکروسکوپ تونل زنی پویشی
supersonic tunnel	تونل باد مافوق صوت
filler	محتوی
container	محتوی
containers	محتوی
fillers	محتوی
content	محتوی
contents	محتوی
contenting	محتوی
hydrous	محتوی اب
criteria	محتوی
sanguinolent	محتوی خون
bottle	محتوی یک بطری
contained	محتوی بودن
aluminous	محتوی الومینیوم
contain	محتوی بودن
bottles	محتوی یک بطری
platinous	محتوی پلاتین
copper bearing	محتوی مس حاوی مس
gas content	محتوی گاز
contains	محتوی بودن
one hook	مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
s.t.m	microscope scanningtunneling میکروسکوپ تونل زنی پویشی
content	خرسند کردن محتوی
contenting	خرسند کردن محتوی
pouncet box	قوطی محتوی گردخوشبو
saccharine	قندی محتوی قند
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
wind tunnels	معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
wind tunnel	معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
pall	تابوت محتوی مرده حائل
dockets	فهرست محتوی بسته ارسالی
content addressed	نشامی یافته از روی محتوی
quartzite	سنگ شنی محتوی کوارتز
tea bag	پاکت محتوی چای فوری
tea bags	پاکت محتوی چای فوری
palls	تابوت محتوی مرده حائل
docketing	فهرست محتوی بسته ارسالی
content addressable	نشانی پذیر از روی محتوی
compressed gas cylinder	سیلندر محتوی گاز متراکم
camera magazine	جعبه محتوی فیلم عکاسی
bottled gas	بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
clear	تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer	تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearest	تغییر محتوی یک خانه حافظه
clears	تغییر محتوی یک خانه حافظه
binary alloy	الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
palling	تابوت محتوی مرده حائل
poster color	شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
docketed	فهرست محتوی بسته ارسالی
palled	تابوت محتوی مرده حائل
docket	فهرست محتوی بسته ارسالی
music box	جعبه محتوی ساز کوکی
blocking	گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
inelastic	spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
rogatory letters	نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
scandal sheet	نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
sketchbook	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
urn	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sausage	روده محتوی گوشت چرخ شده
urns	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbooks	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
swizzle	انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
epos	مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
megasporangium	هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
seabag	کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
sausages	روده محتوی گوشت چرخ شده
time capsule	محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
myoglobin	پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
i.e.t.s	tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
working section	قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
open jet tunnel	تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
hematoma	توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumplings	نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumpling	نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
closed jet tunnel	تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
enchilada	کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
doorplate	پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
pudding	دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktails	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
puddings	دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
interface	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
child	یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
gradient circuit	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
moist air	هوای تر
petticoatsfever	هوای زن
air blast	هوای دم
case	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
the open	هوای ازاد
air	هوای دم هوا
aired	هوای دم هوا
compressed air	هوای متراکم
compressed air	هوای فشرده
out of door	در هوای ازاد
marine climate	اب و هوای دریایی
broken weather	هوای بی قرار
circulationg air	هوای در گردش
carburetor air	هوای کاربراتور
In the open air.	در هوای آزاد.
temperate climate	اب و هوای معتدل
exhaust air	هوای خروجی
emergency air	هوای اضطراری
foul weather	هوای خراب
marsh malaria	هوای مردابی
drippy	هوای گرفته
open air	در هوای ازاد
out of doors	در هوای ازاد
dead air	هوای راکد
foul weather	هوای نامساعد
intake air	هوای ورودی
swelter	هوای گرم
sweltered	هوای گرم

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com