English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English Persian
gunnery توپخانه دریایی
Search result with all words
air and naval gunfire اتش توپخانه دریایی و هوایی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
spotter دیدبان توپخانه دریایی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
spotting line خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
stargauge وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
Other Matches
pack artillery توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
artillery توپخانه
ordnace توپخانه
ordnance توپخانه
gunnery توپخانه
division artillery توپخانه لشگری
gunnery علم توپخانه
gunner جمعی توپخانه
artillery توپخانه صحرایی
artillery رسته توپخانه
towed artillery توپخانه کششی
corps artillery توپخانه سپاه
division artillery توپخانه لشگر
artillery corps رسته توپخانه
flak توپخانه ضد هوایی
artillery brigade تیپ توپخانه
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
battering train توپخانه محاصره
artillery annex پیوست توپخانه
artillery battalion گردان توپخانه
artillery piece قبضه توپخانه
artillery mount سکوی توپخانه
artillery mount قنداق توپخانه
artillery branch رسته توپخانه
artillery corps قسمت توپخانه
artillery ammunition مهمات توپخانه
cannonry توپ و توپخانه
antitank artillery توپخانه ضد تانک
armored artillery توپخانه زرهدار
armored artillery توپخانه زرهی
artillery group گروه توپخانه
army artillery توپخانه ارتش
coastal artillery توپخانه ساحلی
artillerist متخصص توپخانه
self propelled توپخانه خودکششی
gunners جمعی توپخانه
medium artillery توپخانه متوسط
fieldartillery توپخانه صحرایی
turrets برج توپخانه
turret برج توپخانه
hostile artillery توپخانه دشمن
light artillery توپخانه سبک
heavy artillery توپخانه سنگین
field atrillery توپخانه صحرایی
field artillery توپخانه صحرائی
gunner's party گروه توپخانه
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
flak توپخانه پدافند هوایی
firing chart طرح تیر توپخانه
active status خط مشی فعال توپخانه
artillery carriage قنداق سلاح توپخانه
artillery chart طرح تیر توپخانه
corps artillery توپخانه همراه سپاه
no fire line خط منع اتش توپخانه
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
artillery fire plan طرح اتش توپخانه
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
artillery liaison officer افسر رابط توپخانه
gunnery قوانین تیر توپخانه
aerial field artillery توپخانه محمول هوایی
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
all available تمام توپخانه موجود
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
fire plan طرح اتش توپخانه
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
all available کلیه توپخانه حاضر به تیر
jato unit موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
ask ask توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
batteries حمله با توپخانه ضرب و جرح
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
battery حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
plotting room مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
towed توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air spot تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardments گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
observer نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
sea born دریایی
naval دریایی
sea دریایی
shark سگ دریایی
maritime دریایی
sea pier سد دریایی
marine دریایی
thalassic دریایی
seas دریایی
sharks سگ دریایی
benthic ته دریایی
salty دریایی
thalaesic دریایی
saltiest دریایی
saltier دریایی
dogfish سگ دریایی
pelagian دریایی
nautical دریایی
marines دریایی
pelagic دریایی دریانشین
naval stores کالای دریایی
navy نیروی دریایی
pigboat زیر دریایی
pharos فانوس دریایی
notice to mariner اگهی دریایی
light house چراغ دریایی
marine railway ریل دریایی
navy ناوگان دریایی
light house فار دریایی
admiralty law قوانین دریایی
sill برامدگی دریایی
osprey عقاب دریایی
marine insurance بیمه دریایی
marines تفنگدار دریایی
ossifrage عقاب دریایی
marine forces تفنگداران دریایی
marine climate اب و هوای دریایی
paravane اژدرمخرب دریایی
pelagian جانور دریایی
sills برامدگی دریایی
on shore winds باد دریایی
oceanophyte گیاه دریایی
ocean current جریان دریایی
jellyfish عروس دریایی
marine تفنگدار دریایی
ocean manifest بارنامه دریایی
actinia کیسه تن دریایی
marines تکاور دریایی
marine تکاور دریایی
oceanid حوری دریایی
acaleph گزنه دریایی
kelp اشنه دریایی
commercial marine ناوگان دریایی
naval base پایگاه دریایی
creeping attack تک غافلگیرانه دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com