Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English
Persian
armored artillery
توپخانه زرهی
Other Matches
armor protection
حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
pack artillery
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
armor
زرهی
armorial
زرهی
rmour
زرهی
antitank
ضد زرهی
armoring
زرهی
armored
زرهی
cavalry
سوار زرهی
armor plate
ورق زرهی
mechanized
پیاده زرهی
armor group
گروه زرهی
armor
رسته زرهی
sheathed cable
کابل زرهی
armor
زرهی کردن
armor protection
حفافت زرهی
shelling
زرهی پوشش
armored vehicle
خودروی زرهی
shells
زرهی پوشش
armored infantry
پیاده زرهی
armored cavalry
سوار زرهی
armour
زرهی کردن
shell
زرهی پوشش
armor plate
حفاظ یا پوشش زرهی
composite armor
نیروی زرهی مرکب
panzer
لشگر زرهی المانی
light armor
وسایل زرهی سبک
armored reconnaissance vehicle
خودروی شناسایی زرهی
armor sweep
عملیات پاکسازی زرهی
armor plate rolling mill
دستگاه نورد ورق زرهی
armor plate planer
ماشین رنده ورق زرهی
coil up
جمع شدن ستون زرهی
achievement of arms
مجموعه ای از نشان های زرهی
domes
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
dome
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
composite squadron
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
gunnery
توپخانه
ordnace
توپخانه
artillery
توپخانه
ordnance
توپخانه
artillery annex
پیوست توپخانه
artillery battalion
گردان توپخانه
fieldartillery
توپخانه صحرایی
artillery group
گروه توپخانه
turret
برج توپخانه
artillery corps
رسته توپخانه
artillery branch
رسته توپخانه
artillery corps
قسمت توپخانه
artillery mount
قنداق توپخانه
artillery mount
سکوی توپخانه
corps artillery
توپخانه سپاه
coastal artillery
توپخانه ساحلی
cannonry
توپ و توپخانه
division artillery
توپخانه لشگری
battering train
توپخانه محاصره
division artillery
توپخانه لشگر
field artillery
توپخانه صحرائی
field atrillery
توپخانه صحرایی
artillery piece
قبضه توپخانه
artillery ammunition
مهمات توپخانه
artillerist
متخصص توپخانه
gunner's party
گروه توپخانه
medium artillery
توپخانه متوسط
gunnery
علم توپخانه
gunnery
توپخانه دریایی
flak
توپخانه ضد هوایی
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
self propelled
توپخانه خودکششی
gunner
جمعی توپخانه
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
hostile artillery
توپخانه دشمن
light artillery
توپخانه سبک
heavy artillery
توپخانه سنگین
towed artillery
توپخانه کششی
turrets
برج توپخانه
army artillery
توپخانه ارتش
artillery
توپخانه صحرایی
artillery brigade
تیپ توپخانه
armored artillery
توپخانه زرهدار
gunners
جمعی توپخانه
artillery
رسته توپخانه
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
rolling barrage
سد اتش غلطان توپخانه
no fire line
خط منع اتش توپخانه
firing chart
طرح تیر توپخانه
fire plan
طرح اتش توپخانه
gunnery ship
ناو اموزشی توپخانه
spotter
دیدبان توپخانه دریایی
artillery liaison officer
افسر رابط توپخانه
artillery carriage
قنداق سلاح توپخانه
gunnery
قوانین تیر توپخانه
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
flak
توپخانه پدافند هوایی
all available
تمام توپخانه موجود
active status
خط مشی فعال توپخانه
air defense artillery fire unit
سکوی توپخانه پدافندهوایی
aerial field artillery
توپخانه محمول هوایی
artillery chart
طرح تیر توپخانه
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
artillery fire plan
طرح اتش توپخانه
artillery preparation
تیر تهیه توپخانه
artillery preparation
اتش تهیه توپخانه
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air and naval gunfire
اتش توپخانه دریایی و هوایی
air defense artillery fire unit
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
stargauge
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
ask ask
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
jato unit
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
contingent zone of fire
منطقه اتش احتمالی توپخانه
batteries
حمله با توپخانه ضرب و جرح
battery
حمله با توپخانه ضرب و جرح
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
scout car
خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
towed
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
bombardment
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
bombardments
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
mobile employment
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
observers
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observer
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
counterflak
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
offset plottin
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
service of the piece
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
fire call
درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com