English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
coastal artillery توپخانه ساحلی
Other Matches
pack artillery توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
shore patrol انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
ordnace توپخانه
artillery توپخانه
ordnance توپخانه
gunnery توپخانه
battering train توپخانه محاصره
antitank artillery توپخانه ضد تانک
division artillery توپخانه لشگر
fieldartillery توپخانه صحرایی
field artillery توپخانه صحرائی
corps artillery توپخانه سپاه
field atrillery توپخانه صحرایی
artillery piece قبضه توپخانه
artillery group گروه توپخانه
artillery corps قسمت توپخانه
artillery mount سکوی توپخانه
artillery mount قنداق توپخانه
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
gunnery علم توپخانه
cannonry توپ و توپخانه
gunnery توپخانه دریایی
flak توپخانه ضد هوایی
division artillery توپخانه لشگری
armored artillery توپخانه زرهدار
gunner جمعی توپخانه
artillery توپخانه صحرایی
artillery رسته توپخانه
armored artillery توپخانه زرهی
artillery brigade تیپ توپخانه
turrets برج توپخانه
turret برج توپخانه
artillery corps رسته توپخانه
towed artillery توپخانه کششی
gunners جمعی توپخانه
artillery branch رسته توپخانه
self propelled توپخانه خودکششی
gunner's party گروه توپخانه
heavy artillery توپخانه سنگین
hostile artillery توپخانه دشمن
army artillery توپخانه ارتش
light artillery توپخانه سبک
medium artillery توپخانه متوسط
artillerist متخصص توپخانه
artillery ammunition مهمات توپخانه
artillery annex پیوست توپخانه
artillery battalion گردان توپخانه
offing اب ساحلی
beach head سر پل ساحلی
bridge head سر پل ساحلی
inshore water اب ساحلی
sea board خط ساحلی
coastline خط ساحلی
coastlines خط ساحلی
coastal ساحلی
seasider ساحلی
inshore ساحلی
bridgehead line خط سر پل ساحلی
strandline خط ساحلی
spotter دیدبان توپخانه دریایی
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
no fire line خط منع اتش توپخانه
artillery fire plan طرح اتش توپخانه
firing chart طرح تیر توپخانه
fire plan طرح اتش توپخانه
artillery liaison officer افسر رابط توپخانه
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
corps artillery توپخانه همراه سپاه
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
artillery chart طرح تیر توپخانه
active status خط مشی فعال توپخانه
flak توپخانه پدافند هوایی
aerial field artillery توپخانه محمول هوایی
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
gunnery قوانین تیر توپخانه
all available تمام توپخانه موجود
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
artillery carriage قنداق سلاح توپخانه
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
foreshores کمربند ساحلی
foreshore کمربند ساحلی
coastguards گارد ساحلی
coastguard گارد ساحلی
marinas تفرجگاه ساحلی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
costal frontier مرز ساحلی
territorial waters ابهای ساحلی
landing craft کرجی ساحلی
coast station ایستگاه ساحلی
coastal frontier حدود ساحلی
coastal patrol گشتی ساحلی
coastal route مسیر ساحلی
quays دیوار ساحلی
coastal zone منطقه ساحلی
groyne سد یا دیواره ساحلی
marina تفرجگاه ساحلی
shore stablishment تاسیسات ساحلی
sea dike دیوار ساحلی
shore boat تاکسی ساحلی
shore patrol پلیس ساحلی
shore patrol دژبان ساحلی
territorial sea دریای ساحلی
tidewater خط ساحلی کشند اب
over the beach operations عملیات ساحلی
dune توده شن ساحلی
martello قلعه ساحلی
inshore current جریانات ساحلی
inshore current جریان اب ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
inshorepatrol گشتی ساحلی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
land breeze باد ساحلی
quay دیوار ساحلی
littoral ناحیه ساحلی
links تپه ساحلی
coast defence پدافند ساحلی
beach exit معبر ساحلی
shore erosion فرسایش ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
beach face کمربند ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
beach patrol گشتی ساحلی
beach organization یکان ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
beach erosion فرسایش ساحلی
boat telephone تلفن ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
cabotage کشتیرانی ساحلی
cabotage تجارت ساحلی
barrier light نورافکن ساحلی
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
stargauge وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
all available کلیه توپخانه حاضر به تیر
batteries حمله با توپخانه ضرب و جرح
jato unit موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
ask ask توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
air and naval gunfire اتش توپخانه دریایی و هوایی
battery حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
beach matting تور سیمی ساحلی
beach group گروه خدمات ساحلی
coastal route راه ابی ساحلی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
sanbar دیوار شنی ساحلی
beach dump انبار موقت ساحلی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
levee دیواره ساحلی رودخانه
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
coaster کشتی ویژه خط ساحلی
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
coasters کشتی ویژه خط ساحلی
beach minefield میدان مین ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
lidos میعادگاه قشنگ ساحلی
lido میعادگاه قشنگ ساحلی
continental shelf حد ساحلی فلات قاره
costal frontier نوار مرزی ساحلی
cabotage حمل ونقل ساحلی
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
cabotage کشتی رانی ساحلی
beachmaster's unit یکان لجستیک ساحلی
plotting room مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
cay تخته سنگ ساحلی درجزیره
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
phalarope مرغ ساحلی نوک دراز
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
tideland زمین ساحلی دستخوش جزرومد
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
towed توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air spot تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
shore party گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
cove خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
coves خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com