English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
aerial field artillery توپخانه محمول هوایی
Other Matches
pack artillery توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
airial محمول هوایی
air cargo بارهای محمول هوایی
airial division لشگر محمول هوایی
air infantry پیاده نظام محمول هوایی
air portable قابل حمل به صورت محمول هوایی
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
flak توپخانه ضد هوایی
flak توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
ask ask توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
air and naval gunfire اتش توپخانه دریایی و هوایی
air spot تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
bombardments گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
subject and predicate موضوع و محمول
piggy back توپ محمول
packs محمول بادواب
pack محمول بادواب
pack وسیله محمول
packs وسیله محمول
aerogun توپ محمول با هواپیما
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
motorized یکان موتوریزه محمول موتوری
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
words in contracts should الفاظ عقود محمول است برمعانی عرفیه
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
ordnance توپخانه
artillery توپخانه
ordnace توپخانه
gunnery توپخانه
artillery توپخانه صحرایی
light artillery توپخانه سبک
cannonry توپ و توپخانه
gunner's party گروه توپخانه
gunnery علم توپخانه
heavy artillery توپخانه سنگین
gunners جمعی توپخانه
gunner جمعی توپخانه
field artillery توپخانه صحرائی
field atrillery توپخانه صحرایی
fieldartillery توپخانه صحرایی
gunnery توپخانه دریایی
artillery رسته توپخانه
coastal artillery توپخانه ساحلی
self propelled توپخانه خودکششی
artillery corps قسمت توپخانه
artillery corps رسته توپخانه
towed artillery توپخانه کششی
artillery group گروه توپخانه
artillery mount قنداق توپخانه
artillery mount سکوی توپخانه
artillery piece قبضه توپخانه
division artillery توپخانه لشگر
division artillery توپخانه لشگری
battering train توپخانه محاصره
artillery branch رسته توپخانه
medium artillery توپخانه متوسط
armored artillery توپخانه زرهی
corps artillery توپخانه سپاه
armored artillery توپخانه زرهدار
hostile artillery توپخانه دشمن
turrets برج توپخانه
antitank artillery توپخانه ضد تانک
army artillery توپخانه ارتش
turret برج توپخانه
artillerist متخصص توپخانه
artillery ammunition مهمات توپخانه
artillery annex پیوست توپخانه
artillery battalion گردان توپخانه
artillery brigade تیپ توپخانه
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
active status خط مشی فعال توپخانه
army artillery توپخانه نیروی زمینی
corps artillery توپخانه همراه سپاه
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
firing chart طرح تیر توپخانه
fire plan طرح اتش توپخانه
artillery carriage قنداق سلاح توپخانه
artillery chart طرح تیر توپخانه
artillery fire plan طرح اتش توپخانه
artillery liaison officer افسر رابط توپخانه
all available تمام توپخانه موجود
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
gunnery قوانین تیر توپخانه
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
spotter دیدبان توپخانه دریایی
no fire line خط منع اتش توپخانه
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
batteries حمله با توپخانه ضرب و جرح
all available کلیه توپخانه حاضر به تیر
jato unit موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery حمله با توپخانه ضرب و جرح
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
stargauge وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
plotting room مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
towed توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
prima facie evidence مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
spotting line خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observer نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
air position موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
mid range موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
air alert warning اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
overpass پل هوایی
overpasses پل هوایی
air هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com