Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
English
Persian
evolution
تکامل تدریجی
delelopment
تکامل تدریجی
Search result with all words
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
evolution
تحول تکامل تدریجی
evolutionism
اصول ترقی و تکامل تدریجی
Other Matches
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
phase
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phases
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phased
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
upgrowth
تکامل
evolution
تکامل
evolutionism
اعتقاد به تکامل
evolutionism
تکامل گرایی
full fledged
تکامل یافته
mature economy
تکامل یافته
evolutionist
تکامل گرا
social evolution
تکامل اجتماعی
self enrichment
تکامل نفس
phylogeny
تکامل نژادی
developments
تکامل یافتن
development
تکامل یافتن
full-fledged
تکامل یافته
to develop
تکامل یافتن
completion
نقط ه تکامل چیزی
biogenesis
سیر تکامل زندگی
mature soil
خاک تکامل یافته
cosmism
فلسفه تکامل گیتی
evolutionally
از روی قوائد تکامل
cosmogeny
پیدایش و تکامل گیتی
oogenesis
تشکیل و تکامل تخم
phylogenetic
وابسته به تکامل نژادی
recapitulation
تکراردوره سیر تکامل
recapitulations
تکراردوره سیر تکامل
transmutation
قلب ماهیت تکامل
phylogenic
وابسته به تکامل نژادی
phytogenesis
پیدایش و تکامل گیاه
phytogeny
پیدایش و تکامل گیاه
macroevoluyion
تحولات عظیم سیر تکامل
anthropogenic
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
anthropogenesis
مبحث پیدایش و تکامل بشر
evolutionist
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
blasetocyst
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
step wise
تدریجی
gradational
تدریجی
gradatory
تدریجی
slowed
تدریجی
slowest
تدریجی
slowing
تدریجی
gradual
تدریجی
slows
تدریجی
step by step
تدریجی
step-by-step
تدریجی
slower
تدریجی
progressive
تدریجی
slow
تدریجی
imperceptible
تدریجی
piecemeal
تدریجی
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
piecemeal
بطور تدریجی
gradations
انتقال تدریجی
glaucoma
کوری تدریجی
gradation
انتقال تدریجی
piecemeal
بتدریج تدریجی
erosion
تحلیل تدریجی
progress payments
پرداخت تدریجی
progressive assambly
نصب تدریجی
progressive burning
سوزش تدریجی
progressive paralysis
فلج تدریجی
partial shipment
حمل تدریجی
quantize
تدریجی کردن
quantizer
تدریجی کننده
scale down
کاهش تدریجی
step by step excitation
تحریک تدریجی
living death
مرگ تدریجی
progressive relaxation
ارمیدگی تدریجی
fail soft
تخریب تدریجی
insti
ریزش تدریجی
fail soft
با خرابی تدریجی
fail softly
با خرابی تدریجی
evanescence
زوال تدریجی
graduality
تدریجی بودن
gradualness
تدریجی بودن
insti
تلقین تدریجی
instillation
ریزش تدریجی
corrosion
فساد تدریجی
process
پیشرفت تدریجی ومداوم
graduate
تغییر تدریجی کردن
gradual
شیب تدریجی واهسته
graduating
تغییر تدریجی کردن
gas degeneration
فساد تدریجی گازی
processes
پیشرفت تدریجی ومداوم
evanescence
فقدان تدریجی ناپایداری
progressional
دارای پیشرفت تدریجی
progressive burning
سوختن تدریجی خرج
graduates
تغییر تدریجی کردن
insinuation
نفوذ دخول تدریجی
instilment
ریزش و تلقین تدریجی
intergradation
محو سازی تدریجی
progressive cookery
پخت تدریجی غذای یکان
lysis
سقوط وزوال تدریجی مرض
abklingen
محو شدن تدریجی احساس
seral
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
atmospheric corrosion
فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
frequency drift
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
lysate
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
striptease
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
escalation
افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
winder
گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
lamb's tongue
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
accrual
افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
chokes
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scalogram
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
choke
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scallywag
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
gumming
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
creeps
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creep
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
gums
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
lotus
[نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
biogenesis
تکامل حیات پیدایش حیات
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
degressive burning
اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
corrsion
فساد تدریجی فساد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com