English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (10 milliseconds)
English Persian
biogenesis تکامل حیات پیدایش حیات
Other Matches
phytogeny پیدایش و تکامل گیاه
cosmogeny پیدایش و تکامل گیتی
phytogenesis پیدایش و تکامل گیاه
lives حیات
vita حیات
brio حیات
diwan حیات
divan حیات
life حیات
intravital در طی حیات
intravitam در طی حیات
subsistence حیات
alkahest اب حیات
anthropogenesis مبحث پیدایش و تکامل بشر
anthropogenic مربوط به پیدایش و تکامل انسان
base-court حیات بیرونی
enlivens حیات بخشیدن
aboveground در قید حیات
vivifier حیات بخش
enliven حیات بخشیدن
enlivening حیات بخشیدن
rebirth تجدید حیات
resuscitative حیات بخش
vivification حیات بخشی
alive در قید حیات
enlivened حیات بخشیدن
life giving حیات بخش
resurgence تجدید حیات
life force نشاط حیات
wildlife حیات وحش
staff of life مایه حیات
renascence تجدید حیات
vital energy قوه حیات
vitalism حیات گرایی
vivific حیات بخش
revitalization تجدید حیات
vitalization حیات بخشی
vivific دارای حیات
life test ازمون حیات
To be in the land of the living . درقید حیات بودن
vitalism اعتقاد به اصالت حیات
unregenerate دوباره حیات نیافته
biocid زیست کش مانع حیات
renascent تجدید حیات کننده
unregenerated دوباره حیات نیافته
hearten حیات تازه بخشیدن
biotic مربوط به حیات وزندگی
wildlife management مدیریت حیات وحش
endemic wildlife حیات وحش بومی
reanimate حیات تازه بخشیدن
countenance [encourage] حیات تازه بخشیدن
viability امکان ادامه حیات
elate حیات تازه بخشیدن
embolden حیات تازه بخشیدن
reanimate حیات تازه بخشیدن
encourage حیات تازه بخشیدن
refuge اواره گاه حیات وحش
biocid قاطع حیات کشنده حشرات
refuges اواره گاه حیات وحش
antibiotic جلوگیری کننده ازصدمه به حیات
antibiotics جلوگیری کننده ازصدمه به حیات
revivification تجدید حیات رونق تازه
To the end of time. حیات ابد (زندگی جاویدان )
reviver تجدید حیات کننده بهوش اورنده
refocillate تجدید حیات کردن بخود اوردن
biologic وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
zombiism اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
metabolism تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
biologism اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
metabolisms تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
advancement سهم الارثی که در زمان حیات پدر به فرزندان می دهند پیش قسط
abio کلمه ایست که بصورت پیشوندبکار رفته و بمعنی بدون زندگی و عاری از حیات است
moslem league اولین حزب پاکستان که درزمان حیات محمد علی جناح که رهبر ان بود مقتدرترین حزب پاکستان محسوب می شد
biochemistry شیمی حیات [زیست شیمی]
biological chemistry شیمی حیات [زیست شیمی]
vitalize زندگی بخشیدن حیات بخشیدن
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
tenant by curtesy عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
birth پیدایش
infrastructure پیدایش
births پیدایش
genesis پیدایش
emersion پیدایش
appearance پیدایش
appearances پیدایش
upgrowth تکامل
evolution تکامل
spontaneous generation پیدایش خودبخود
It is a wonder that she showed up. چه عجب که پیدایش شد
thermogenesis پیدایش گرمادرتن
calorification پیدایش گرما
embryogen پیدایش جنین
embryogeny پیدایش جنین
bank genesis پیدایش دیواره
genesis کتاب پیدایش
odontogeny پیدایش دندان
osteogenesis پیدایش استخوان
pathogeny پیدایش ناخوشی
nascent پیدایش یافته
Nativity پیدایش ولادت
genetics علم پیدایش
full-fledged تکامل یافته
evolutionist تکامل گرا
developments تکامل یافتن
evolutionism اعتقاد به تکامل
evolutionism تکامل گرایی
evolution تکامل تدریجی
to develop تکامل یافتن
full fledged تکامل یافته
phylogeny تکامل نژادی
mature economy تکامل یافته
development تکامل یافتن
delelopment تکامل تدریجی
self enrichment تکامل نفس
social evolution تکامل اجتماعی
narcotism پیدایش حالت خواب
genetically موافق علم پیدایش
matrixes جای پیدایش ماتریس
genetically ازلحاظ پیدایش واصل
matrix جای پیدایش ماتریس
ovology گفتار در پیدایش تخم
pathogenesis مبحث پیدایش ناخوشی
psychogony پیدایش روان یا خرد
psychogenesis پیدایش نیروی درونی
prehuman پیش از پیدایش انسان
pedogenesis مبحث پیدایش جلگه
recapitulations تکراردوره سیر تکامل
recapitulation تکراردوره سیر تکامل
transmutation قلب ماهیت تکامل
oogenesis تشکیل و تکامل تخم
mature soil خاک تکامل یافته
evolution تحول تکامل تدریجی
evolutionally از روی قوائد تکامل
phylogenetic وابسته به تکامل نژادی
completion نقط ه تکامل چیزی
cosmism فلسفه تکامل گیتی
phylogenic وابسته به تکامل نژادی
biogenesis سیر تکامل زندگی
parostosis پیدایش استحوان در جای عوضی
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
She wont show up today. امروز پیدایش نمی شود
anthropic مربوط به دوران پیدایش انسان
evolutionism اصول ترقی و تکامل تدریجی
macroevoluyion تحولات عظیم سیر تکامل
evolutionist معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
protogenic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenetic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
biogenetic مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
polygeny پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
hydro electric وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro-electric وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
glottochronology مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
genetic وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
abortions سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortion سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
geomorphology علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
seral مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
ethnogeny گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
lotus [نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com