English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English Persian
jiggle تکان اهسته
jiggled تکان اهسته
jiggles تکان اهسته
jiggling تکان اهسته
Search result with all words
jiggle اهسته تکان دادن
jiggled اهسته تکان دادن
jiggles اهسته تکان دادن
jiggling اهسته تکان دادن
Other Matches
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
wagging تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wag تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wags تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
shakable تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable تکان دادنی تکان خوردنی
shog تکان خوردن تکان دادن
jumbling تکان تکان خوردن
joggle تکان تکان خوردن
joggled تکان تکان خوردن
jumble تکان تکان خوردن
jumbled تکان تکان خوردن
jumbles تکان تکان خوردن
joggles تکان تکان خوردن
joggling تکان تکان خوردن
shimmey تکان تکان خوردن
shimmy تکان تکان خوردن
ritardando اهسته تر
slow footed اهسته
largo a اهسته
low low اهسته اهسته
lentamente اهسته
limper اهسته رو
slowest اهسته
slow down اهسته
lightly اهسته
slows اهسته
slowing اهسته
fabian اهسته رو
lento a اهسته
plodder اهسته رو
slow اهسته
slowed اهسته
slower اهسته
languidly اهسته
indistinct اهسته
quietly اهسته
silently اهسته
slowly اهسته
gradual اهسته
low اهسته
tardo اهسته
at a slow pace اهسته
below ones breath اهسته
cattish اهسته رو
catlike اهسته رو
goose step قدم اهسته
crawls اهسته خزیدن
slid اهسته رفتن
goose-stepping قدم اهسته
goose-step قدم اهسته
dogtrot یورتمه اهسته
crawled اهسته خزیدن
soften اهسته ترکردن
softened اهسته ترکردن
crawl اهسته خزیدن
lagging اهسته کند
goose-steps قدم اهسته
softens اهسته ترکردن
jog trot کاریکنواخت و اهسته
largo اهسته و مفصل
languid بی حال اهسته
trudge قدم اهسته
jog اهسته دویدن
tapped اهسته زدن
goose-stepped قدم اهسته
dead slow خیلی اهسته
tap اهسته زدن
jogged اهسته دویدن
jogging اهسته دویدن
jogs اهسته دویدن
low پایین اهسته
dabs اهسته زدن
dabbed اهسته زدن
dab اهسته زدن
mealy mouthed اهسته حرف زن
mealy-mouthed اهسته حرف زن
trudging قدم اهسته
trudges قدم اهسته
trudged قدم اهسته
dink ضربه اهسته
tapping اهسته زدن
simmers اهسته جوشیدن
slow paced اهسته خرام
slacken اهسته کردن
andante نسبتا اهسته
slow paced اهسته گام
sluggish بطی اهسته رو
slow and steady اهسته وپیوسته
slow ahead اهسته به جلو
rallenttando بتدریج اهسته تر
tip ضربت اهسته
slackened اهسته کردن
slackening اهسته کردن
trickle charge پر کردن اهسته
to wear away اهسته راندن
to slack up کم کم اهسته کردن
tipping ضربت اهسته
to burn down or low اهسته ترسوختن
to burn down ar low اهسته ترسوختن
susurration سخن اهسته
slackens اهسته کردن
piaffer یورتمه اهسته
pianissimo بسیار اهسته
simmered اهسته جوشیدن
lockstep قدم اهسته
percuss اهسته زدن به
simmering اهسته جوشیدن
simmer اهسته جوشیدن
jogger کسیکه اهسته می دود
gentlest اهسته ملایم کردن
decanting اهسته خالی کردن
gentler اهسته ملایم کردن
ruffles صدای طبل اهسته
decanted اهسته خالی کردن
gentle اهسته ملایم کردن
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
steady on اهسته به سمت هدف
creepers گوی غلطان و اهسته
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
decant اهسته خالی کردن
joggers کسیکه اهسته می دود
oozing اهسته جریان یافتن
oozes اهسته جریان یافتن
oozed اهسته جریان یافتن
ooze اهسته جریان یافتن
drifted مقصود جریان اهسته
tapping ضربت اهسته شیر
drifting مقصود جریان اهسته
drifts مقصود جریان اهسته
feather اهسته زدن گوی
doggo اهسته ناپدید شونده
to tread light اهسته لگد زدن
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
drift مقصود جریان اهسته
creeper گوی غلطان و اهسته
tap ضربت اهسته شیر
slow burning conductor سیم اهسته سوز
slows اهسته کردن یاشدن
slowing اهسته کردن یاشدن
slowed اهسته کردن یاشدن
slow اهسته کردن یاشدن
decelerated کندکردن اهسته کردن
elutriate اهسته خالی کردن
slowest اهسته کردن یاشدن
decelerating کندکردن اهسته کردن
slower اهسته کردن یاشدن
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
fox trot یورتمه اهسته اسب
decants اهسته خالی کردن
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
ruffling صدای طبل اهسته
decelerate کندکردن اهسته کردن
whispery اهسته صحبت کننده
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
ruffle صدای طبل اهسته
tapped ضربت اهسته شیر
decelerates کندکردن اهسته کردن
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
retards عقب انداختن اهسته کردن
retarding عقب انداختن اهسته کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
pat دست زدن اهسته قالب
logged اهسته وکند شده در حرکت
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
retard عقب انداختن اهسته کردن
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
patting دست زدن اهسته قالب
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
patted دست زدن اهسته قالب
pats دست زدن اهسته قالب
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
plod اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
to p aperson on the back اهسته دست به پشت کسی زدن
plods اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
entrain اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com