Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
English
Persian
start button
تکمه استارت
Other Matches
starter
استارت
standing start
استارت ایستاده
manual pinion shift
استارت دستی
magnetic pinion shift
استارت مغناطیسی
sprint start
استارت نشسته
crouch start
استارت نشسته
false starts
استارت کاذب
ignition battery
باتری استارت
bendix
دنده استارت
false start
استارت کاذب
starting battery
باتری استارت
starting pressure
فشار استارت
starting motor
موتور استارت
starting current
امپر استارت
starting chamber
محفظه استارت
starting block
تخته استارت
auto starter
استارت خودکار
My car won't start.
اتومبیلم استارت نمیزند.
buttons
تکمه
botton
تکمه
bluebottle
گل تکمه
bluebottles
گل تکمه
tuber
تکمه
knob
تکمه
buttoned
تکمه
knobs
تکمه
tubers
تکمه
button
تکمه
buttoning
تکمه
air start
استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
telegraph key
تکمه تلگراف
push key
تکمه فشاری
knob
تکمه گردان
axon hillock
تکمه اکسونی
microphone button
تکمه میکروفن
listening key
تکمه همشنوایی
knobs
تکمه گردان
press key
تکمه فشاری
key board
صفحه تکمه ها
impluse switch
تکمه ضربهای
buttony
تکمه دار
morse key
تکمه مورس
synaptic knob
تکمه سیناپسی
emergency push button
تکمه اضطراری
push button switch
تکمه فشاری
double-breasted
دوطرف تکمه خور
start button
تکمه راه اندازی
The button on my coat off.
تکمه کتم افتاد
buds
تکمه شکوفه کردن
budded
تکمه شکوفه کردن
bud
تکمه شکوفه کردن
kingcup
الاله تکمه دار
starter
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starters
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
Press the elevator button.
تکمه آسانسور رافشار بدهید
botton
بسته شدن تکمه کردن
Do up your shirt buttons.
تکمه های پیراهنت راببند
impluse sending key
تکمه ارسالی ضربه جریان
buttoning
تکمه زدن باتکمه محکم کردن
button
تکمه زدن باتکمه محکم کردن
My buttons mave come off.
تکمه های لباسم کنده شده
buttoned
تکمه زدن باتکمه محکم کردن
Your buttons have come undone.
تکمه های باز شده است
cartridge starter
سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
boost charge
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
wobble pump
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com