Dictiornary-Farsi | تکنیک اب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 48 (6 milliseconds)

English	Persian
hydrotechnics	تکنیک اب


Search result with all words

demand	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
practice	تکنیک
lighting	تکنیک نور
motoring	تکنیک اتومبیل
technique	تکنیک
techniques	تکنیک
antialiasing	تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
bangoe gei	تکنیک دفاعی تکواندو
bit parallel	طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
boxless molding	تکنیک فرم دهی بدون جعبه
communication engineering	تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
foundry practice	تکنیک ریخته گری
gei	تکنیک تکواندو
heian sandan	اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
high resolution bit mapped display	تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
high vaccum engineering	تکنیک خلاء
highway engineering	تکنیک جاده سازی
hot dog skiing	اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
kempo	تکنیک قدیم کاراته
kihon	تکنیک کاراته
lighting engineering	تکنیک روشنایی
low frequency engineering	تکنیک فرکانس پایین
low voltage engineering	تکنیک فشار ضعیف
lubrication technology	تکنیک روغنکاری
machining practice	تکنیک و روش براده برداری
materiel	قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
measuring technique	تکنیک سنجش
precision engineering	تکنیک ابزار دقیق
radio engineering	تکنیک رادیو
railroad engineering	مهندسی یا تکنیک راه اهن
reference count technique	تکنیک شمارش ارجاعات
selective clock stetching	تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
signal engineering	تکنیک جریان ضعیف
technic	تکنیک
telecommunication technique	تکنیک ارتباطات
telecommunication technique	تکنیک مخابرات
telegraph engineering	تکنیک تلگراف
telephone engineering	تکنیک یا مهندسی تلفن
telephone switching technique	تکنیک مراکز تلفن خودکار
Industrialized building	[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
safety interlock	قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device	قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks	قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking devices	قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
Partial phrase not found.